زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رییس جمهور اسبق آمریکا در مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست به بررسی ابعاد اقدام نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران پرداخته است. برگردان این مقاله را در ادامه می خوانید.
ابعاد امنیتی حضور دیپلماتیک آمریکا در جهانی که کارشناسان امنیتی آن را بی ثبات می خوانند، طی نشست های آینده کمیته روابط خارجی سنای آمریکا بررسی خواهد شد.
در این نشست ها که با حضور و پاسخگویی وزرای امور خارجه و دفاع آمریکا در آینده نزدیک در کنگره برگزار خواهد شد، جوانب حادثه تروریستی بنغازی که به کشته شدن سفیر آمریکا و ۳ دیپلمات دیگر آمریکایی انجامید، بررسی خواهد شد و انتظار می رود که به دنبال آن، پرسش هایی نیز در خصوص احتمال اقدام نظامی علیه ایران مطرح شود.
به رغم آنکه رییس جمهوری آمریکا تاکنون ماهرانه از ورود به بحث احتمال اقدام نظامی علیه ایران و اشاره به تاریخ یا ضرب الاجلی در این خصوص پرهیز کرده است، مذاکرات نافرجام با ایران در مورد برنامه اتمی اش و عدم پایبندی آن کشور به موازین پیمان ان پی تی (منع گسترش سلاح های اتمی) گمانه زنی ها را در خصوص چنین احتمالی تقویت می کند؛ خواه این اقدام نظامی علیه ایران از سوی آمریکا باشد، یا اقدام مشترک و هماهنگ آمریکا و اسرائیل.
از این روی، ۵ پرسش پیرامون چنین اقدامی قابل طرح است:
۱- حمله نظامی آمریکا به تأسیسات اتمی ایران چقدر مؤثر خواهد بود، و مردم ایران باید چه بهایی برای آن بپردازند؟
۲- واکنش تلافی جویانه ایران ممکن است چه باشد و عواقب چنین واکنشی برای ثبات منطقه چه خواهد بود؟
۳- چنین اقدامی چه میزان بی ثباتی در اقتصاد های اروپا و آسیا ایجاد می کند؟
۴- آیا حمله آمریکا از دید معیارها و موازین بین المللی قابل توجیه است، و آیا روسیه و چین با توجه به برخورداری از حق وتو آن را تأیید خواهند کرد؟
۵- اسرائیل بیش از ۱۰۰ سلاح هسته ای دارد. آیا این فرضیه منطقی است که ایران ممکن است به اسرائیل حمله نظامی کند، در حالی که دستیابی ایران به سلاح های هسته ای به باور کارشناسان دستکم چند سال دیگر طول خواهد کشید؟
برآوردهای نظامی نشان می دهد که تاثیر حمله نظامی آمریکا به ایران کوتاه مدت خواهد بود و ملی گرایی ایرانیان با مخالفت آنها با حمله آمریکا به کشورشان همراه می شود و سبب بیزاری آنها از آمریکا خواهد شد.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند که ایران ممکن است با فعال کردن شبه نظامیان، شرایط را برای ادامه حضور نیروهای آمریکایی در غرب افغانستان دشوارتر کند. تهران می تواند به خشونت در عراق دامن بزند؛ اقدامی که تمامی منطقه را به آتش خواهد کشید و تنش را به سوریه، اردن و حتی لبنان خواهد کشاند.
درست است که نیروی دریایی آمریکا باید تلاش کند که همچنان تنگه هرمز را باز نگاه دارد، اما بهای فزاینده بیمه نفتکش ها بر اقتصاد اروپا و آسیا اثر منفی خواهد داشت، و در نهایت، ایالات متحده مقصر شناخته خواهد شد.
عملکرد اخیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد در قبال تقاضای فلسطین برای عضویت در سازمان ملل، مورد اعتراض گسترده کشورهای عضو این سازمان قرار گرفت. در واکنش به اعتراض آمریکا و اسرائیل به تقاضای عضویت فلسطینیان در سازمان ملل، از ۱۸۸ کشور، تنها ۷ کشور با اعتراض آمریکا و اسرائیل هم صدا شدند. اقدام نظامی احتمالی علیه ایران نیز قاعدتاً به انزوای بیشتر ایالات متحده در جامعه جهانی خواهد انجامید، و احتمال آن وجود دارد که دبیر کل سازمان ملل، آمریکا را به سبب اعلام جنگ علیه ایران محکوم کند، که برای وجهه جهانی آمریکا نامطلوب و مخرب خواهد بود.
نمایندگان کنگره آمریکا باید به خاطر داشته باشند که دوستان و متحدان اروپایی و خاورمیانه ای آمریکا که اقدام نظامی ایالات متحده علیه ایران را در سر دارند، آماده آنند که شاهد ریخته شدن خون سربازان آمریکایی در نبردی دیگر در خاورمیانه باشند. منفعت اصلی چنین جنگی را هم روسیه خواهد برد که عنان عرضه نفت به اروپا را در دست خواهد داشت و از سوی دیگر، ممکن است به تهدید جمهوری های آذربایجان و گرجستان هم بپردازد.
در این حال، بررسی ها و نظرسنجی ها نشان می دهد که اغلب شهروندان عادی آمریکا، و نیز اکثر اسرائیلیان با درگیر شدن کشورشان در جنگ مخالفند.
عده ای از تحلیلگران سیاسی معتقدند که روش معقول تر و مفیدتر برای مقابله با ایران، ادامه اعمال تحریم های شدید علیه آن کشور و به کارگیری سیاست ها و راهبردهایی است که آمریکا و اروپا را طی چند دهه در برابر تهدیدهای پرخطر روسیه استالینی و بعد هم کره شمالیِ مسلح به سلاح هسته ای، محافظت کرد.
از این رو به نظر می رسد سخن معیر دادگان، رییس پیشین موساد(سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل)، از دید عده ای از آگاهان سیاسی درست بوده باشد. او چندی پیش اندیشه حمله نظامی به ایران را احمقانه خوانده بود. بسیاری از ناظران و مفسران سیاسی مسائل آمریکا برآنند که راهی بهتر برای مقابله با ایران وجود دارد؛ راهی که ممکن است کمال مطلوب نباشد، اما بهتر از حمله نظامی به ایران است.
ابعاد امنیتی حضور دیپلماتیک آمریکا در جهانی که کارشناسان امنیتی آن را بی ثبات می خوانند، طی نشست های آینده کمیته روابط خارجی سنای آمریکا بررسی خواهد شد.
در این نشست ها که با حضور و پاسخگویی وزرای امور خارجه و دفاع آمریکا در آینده نزدیک در کنگره برگزار خواهد شد، جوانب حادثه تروریستی بنغازی که به کشته شدن سفیر آمریکا و ۳ دیپلمات دیگر آمریکایی انجامید، بررسی خواهد شد و انتظار می رود که به دنبال آن، پرسش هایی نیز در خصوص احتمال اقدام نظامی علیه ایران مطرح شود.
به رغم آنکه رییس جمهوری آمریکا تاکنون ماهرانه از ورود به بحث احتمال اقدام نظامی علیه ایران و اشاره به تاریخ یا ضرب الاجلی در این خصوص پرهیز کرده است، مذاکرات نافرجام با ایران در مورد برنامه اتمی اش و عدم پایبندی آن کشور به موازین پیمان ان پی تی (منع گسترش سلاح های اتمی) گمانه زنی ها را در خصوص چنین احتمالی تقویت می کند؛ خواه این اقدام نظامی علیه ایران از سوی آمریکا باشد، یا اقدام مشترک و هماهنگ آمریکا و اسرائیل.
از این روی، ۵ پرسش پیرامون چنین اقدامی قابل طرح است:
۱- حمله نظامی آمریکا به تأسیسات اتمی ایران چقدر مؤثر خواهد بود، و مردم ایران باید چه بهایی برای آن بپردازند؟
۲- واکنش تلافی جویانه ایران ممکن است چه باشد و عواقب چنین واکنشی برای ثبات منطقه چه خواهد بود؟
۳- چنین اقدامی چه میزان بی ثباتی در اقتصاد های اروپا و آسیا ایجاد می کند؟
۴- آیا حمله آمریکا از دید معیارها و موازین بین المللی قابل توجیه است، و آیا روسیه و چین با توجه به برخورداری از حق وتو آن را تأیید خواهند کرد؟
۵- اسرائیل بیش از ۱۰۰ سلاح هسته ای دارد. آیا این فرضیه منطقی است که ایران ممکن است به اسرائیل حمله نظامی کند، در حالی که دستیابی ایران به سلاح های هسته ای به باور کارشناسان دستکم چند سال دیگر طول خواهد کشید؟
برآوردهای نظامی نشان می دهد که تاثیر حمله نظامی آمریکا به ایران کوتاه مدت خواهد بود و ملی گرایی ایرانیان با مخالفت آنها با حمله آمریکا به کشورشان همراه می شود و سبب بیزاری آنها از آمریکا خواهد شد.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند که ایران ممکن است با فعال کردن شبه نظامیان، شرایط را برای ادامه حضور نیروهای آمریکایی در غرب افغانستان دشوارتر کند. تهران می تواند به خشونت در عراق دامن بزند؛ اقدامی که تمامی منطقه را به آتش خواهد کشید و تنش را به سوریه، اردن و حتی لبنان خواهد کشاند.
درست است که نیروی دریایی آمریکا باید تلاش کند که همچنان تنگه هرمز را باز نگاه دارد، اما بهای فزاینده بیمه نفتکش ها بر اقتصاد اروپا و آسیا اثر منفی خواهد داشت، و در نهایت، ایالات متحده مقصر شناخته خواهد شد.
عملکرد اخیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد در قبال تقاضای فلسطین برای عضویت در سازمان ملل، مورد اعتراض گسترده کشورهای عضو این سازمان قرار گرفت. در واکنش به اعتراض آمریکا و اسرائیل به تقاضای عضویت فلسطینیان در سازمان ملل، از ۱۸۸ کشور، تنها ۷ کشور با اعتراض آمریکا و اسرائیل هم صدا شدند. اقدام نظامی احتمالی علیه ایران نیز قاعدتاً به انزوای بیشتر ایالات متحده در جامعه جهانی خواهد انجامید، و احتمال آن وجود دارد که دبیر کل سازمان ملل، آمریکا را به سبب اعلام جنگ علیه ایران محکوم کند، که برای وجهه جهانی آمریکا نامطلوب و مخرب خواهد بود.
نمایندگان کنگره آمریکا باید به خاطر داشته باشند که دوستان و متحدان اروپایی و خاورمیانه ای آمریکا که اقدام نظامی ایالات متحده علیه ایران را در سر دارند، آماده آنند که شاهد ریخته شدن خون سربازان آمریکایی در نبردی دیگر در خاورمیانه باشند. منفعت اصلی چنین جنگی را هم روسیه خواهد برد که عنان عرضه نفت به اروپا را در دست خواهد داشت و از سوی دیگر، ممکن است به تهدید جمهوری های آذربایجان و گرجستان هم بپردازد.
در این حال، بررسی ها و نظرسنجی ها نشان می دهد که اغلب شهروندان عادی آمریکا، و نیز اکثر اسرائیلیان با درگیر شدن کشورشان در جنگ مخالفند.
عده ای از تحلیلگران سیاسی معتقدند که روش معقول تر و مفیدتر برای مقابله با ایران، ادامه اعمال تحریم های شدید علیه آن کشور و به کارگیری سیاست ها و راهبردهایی است که آمریکا و اروپا را طی چند دهه در برابر تهدیدهای پرخطر روسیه استالینی و بعد هم کره شمالیِ مسلح به سلاح هسته ای، محافظت کرد.
از این رو به نظر می رسد سخن معیر دادگان، رییس پیشین موساد(سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل)، از دید عده ای از آگاهان سیاسی درست بوده باشد. او چندی پیش اندیشه حمله نظامی به ایران را احمقانه خوانده بود. بسیاری از ناظران و مفسران سیاسی مسائل آمریکا برآنند که راهی بهتر برای مقابله با ایران وجود دارد؛ راهی که ممکن است کمال مطلوب نباشد، اما بهتر از حمله نظامی به ایران است.