لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ ایران ۰۴:۰۴

دیدگاه: آیا دولت جدید «تدبیر و امید» روحانی فرقی با دولت قبلی او دارد؟


نویسنده می گوید: رئیس جمهوری که سخت می کوشد از غضب رهبر در امان بماند، و همرمان مواظب سپاه و روحانیون افراطی است.
نویسنده می گوید: رئیس جمهوری که سخت می کوشد از غضب رهبر در امان بماند، و همرمان مواظب سپاه و روحانیون افراطی است.

جمشید ح – روزنامه نگار، ترکیه

نمایش دموکراسی در مجلس شورای اسلامی، از طریق مباحثات درباره چینش دولت جدید ادامه دارد. در مورد هر وزیر پیشنهادی، دقیقا سه نفر به عنوان موافق، و سه تن در مقام مخالف سخن می گویند و خوبی ها و کاستی های او را بر می شمارند تا نمایندگان محترم بدانند که چگونه باید رای دهند.

ابراز موافقت ها و انتقادها بسیار سطحی است. هنگامی که درباره وزارت خارجه و محمد جواد ظریف سخن گفته می شود، مهمترین انتقادی که یک نماینده «مخالف» مطرح می کند، وضع سفارتخانه های ایران در کشورهای خارجی است.

هیچگونه بحث جدی درباره اصول سیاست خارجی رژیم و مصیبت هایی که دچار ملت ایران کرده و لزوم قطع فتنه گری در کشورهای خارجی مطرح نمی شود.

وقتی که نامزدی مسعود کرباسیان در سمت وزیر اقتصاد و دارائی مطرح می شود، هیچیک از نمایندگان «موافق» یا «مخالف» از تسلط نسبتا مطلق سپاه پاسداران بر واردات قاچاق سخن نمی گویند و بر بیماری های درمان ناپذیر اقتصاد کشور (که ساختار سیاسی ناسالم یکی از علل عمده آن است) انگشت نمی گذارد.

مباحثات مجلس آشکارا یک نمایش بی مزه و خسته کننده است و نتایج از پیش تعیین شده و ارزیابی شده که اکثر وزیران پیشنهادی از تائید مجلس خواهند گذشت و تنها ممکن است که سه یا چهار نامزد مورد ایراد قرار گیرند.

احساس می شود که روحانی و «اصولگرایان» تا حدود زیادی با هم کنار آمده اند. در دولت پیشرو، افراد سرکوبگر و مورد حمایت «اصولگرایان» به حد کافی وجود دارند که خرسندی آنان را تامین کند.

همان روحانی که در آغاز ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ گفته بود که راه تعامل را جستجو خواهد کرد و هدفش کاهش تنش در روابط با کشورهای خارجی است، در سخنرانی خود در مجلس شورای اسلامی، شمشیر را از رو می بندد و خطاب به رئیس جمهوری ایالات متحده می گوید که اگر بخواهد به تحریم ها ادامه دهد و آن ها را شدیدتر کند، «ایران قادر است در ظرف چند روز و حتی چند ساعت» به برنامه های اتمی پیشین خود باز گردد و حتی آن را توسعه بیشتری دهد.

روحانی یا ناآگاه است و یا آشکارا دروغ می گوید. زیرا از سرگیری برنامه های اتمی رژیم نه «چند ساعت یا چند روز» بلکه به مدت زمانی طولانی نیاز دارد تا به حال سابق خود بازگردد.

در قلب کوره اتمی آب سنگین اراک بتون ریخته اند. چگونه می توان این کوره را به حال پیشین بازگردانید و تولید پلوتونیوم را از سر گرفت؟

بله، سانتریفوژها را می توان در کوتاه ترین مدت دوباره به راه انداخت. ولی آیا آقای روحانی می داند که ایران چه بهای گزافی در ازای آن خواهد پرداخت؟

آیا او می بیند که دنیا دارد بر سر کره شمالی و خودسری های آن چه می آورد؟ حتی روسیه و چین هم به دولت پیونگ یانگ و رهبر روان پریش آن پشت کرده اند؟

در همان حالی که روحانی مشغول معرفی دولت جدید خویش است، و در نطق خود وعده می دهد که در «دولت آینده تدبیر و امید» باز هم از تنش در روابط ایران با کشورهای خارجی خواهد کاست، مجلس شورای اسلامی به دنیا دهن کجی می کند و یک مبلغ کلان را به عنوان اضافه بودجه برای برنامه های موشکی از تصویب می گذراند تا به اروپا و آمریکا نشان دهد که قصد دارد به یاغیگری ادامه دهد و نیازهای امنیتی جهان را زیرپا بگذارد.

آقای روحانی این دو هزار میلیارد تومان اضافه بودجه موشک سازی را از کجا بیاورد؟ از کدام بودجه رفاهی مردم بکاهد که بتواند این جنگ طلبی را تامین کند؟

روحانی به امید بیرون آوردن اقتصاد ایران از وضع فلاکت بار کنونی، فرد جدیدی را به عنوان وزیر اقتصاد ودارائی معرفی کرده است. آیا تغییر وزیر می تواند راه غلبه بر مشکلات را هموار سازد؟

تردید بسیار وجود دارد. زیرا گرچه سوء مدیریت یکی از علل این بیماری مزمن اقتصادی در ایران است، ولی علل مهمتری نیز وجود دارد که ریشه آن را در ساختار سیاسی و مرامی رژیم باید جستجو کرد.

درست است که از هنگام امضای برجام، دو سه شرکت فرانسوی حاضر به تجدید سرمایه گذاری ها در ایران شده اند. ولی سرنوشت معاملات کلان با خارجی ها هنوز پا در هواست و معلوم نیست که بالاخره قرارداد با ارباس و احتمالا با بوئینگ چگونه نهایی خواهد شد.

روحانی در سخنرانی خود وعده می دهد که گام های بلندتری در راه رفاه مردم و آزادی های فردی برداشته خواهد شد.

این وعده او چه ضمانت اجرایی دارد؟

کیست شخص رئیس جمهوری، که بتواند چنین وعده هایی بدهد؟

سرنخ دست قوه قضائیه و روحانیون تندرو و نهادهای سرکوبگر و شخص علی خامنه ای است. رئیس جمهوری در چنین مواردی حق دخالت ندارد. خودش در سخرانی های پیشین به این امر اعتراف کرده و با زبان بی زبانی گفته است «این قدر به من در مورد بیرون آوردن میرحسین و همسرش و کروبی فشار نیاورید، از دست من بر نمی آید.»

چگونه روحانی می تواند در سخنرانی درباره «دولت دوازدهم» وعده آزادی های بیشتر و رفاه افزون تر بدهد؟ آیا او نمی داند که در چهار سال اول ریاست جمهوریش بر شمار اعدام ها و دستگیری و زندان روزنامه نگاران و انتقاد کنندگان افزوده شده است؟

چگونه او می تواند وعده مبارزه با فقر و بیکاری را بدهد – و این در حالی که در دولت یازدهم نداری و بیماری و گرسنگی افزایش یافته و شمار بیکاران آنقدر بالا رفته که حتی خود خامنه ای و رئیس جمهوریش و دیگر بلندپایگان حکومت از ابعاد آن ابراز شرم می کنند؟

روحانی خود در سخنرانیش، پس از آن که وعده می دهد گام های بلند دیگری در راه رفاه مردم و آزادی های فردی بردارد، می افزاید «هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله داریم.» اگر چنین است، پس ایشان در چهار سال گذشته چه کار کرده است؟

این «فاصله تا وضعیت مطلوب» چقدر است؟ چند سال دیگر زمان نیاز دارد؟ ۹۹ سال دیگر؟

رئیس جمهوری که سخت می کوشد از غضب رهبر حکومت در امان بماند، و همرمان مواظب است که سپاه پاسداران و روحانیون افراطی و دیگر نیروهای ستیزخوی را بیش از حد عصبانی نکند، چگونه خواهد توانست تحولات اساسی ایجاد کند که موجب حل مشکلات شود؟

نمایش «دموکراسی» در مجلس به زودی پایان می گیرد و دولت جدید روحانی کار خود را بالاخره آغاز خواهد کرد. ولی این رخداد سیاسی، چه بشارتی ممکن است برای ملت ایران داشته باشد؟

برگردان فارسی این مقاله تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.

https://gdb.voanews.com/DB8B35EC-8161-4D0C-8176-61890B65E8A4.gif

XS
SM
MD
LG