یادداشتی از راجر کوئن در وبسایت روزنامه نیویورک تایمز
پس کاووس سید امامی، استاد دانشگاه ایرانی کانادایی و فعال محیط زیست، دو هفته پس از بازداشت در زندان اوین دست به خودکشی می زند. مریم همسر او جمعه قبل احضار و به او گفته می شود که سید امامی خود را در زندان حلق آویز کرده است. چهار روز بعد او در روستایی در شمال پایتخت بدون کالبدشکافی مستقل به خاک سپرده شده و خانواده اش زیر فشار شدید سپاه پاسداران برای پذیرفتن روایت رسمی از این رخداد قرار می گیرند.
مرگ سید امامی یک بی حرمتی و رسوایی برای جمهوری اسلامی است.
من با او در سال ۱۳۸۸ در ایران در شب انتخابات پر التهاب ریاست جمهوری که به اعتراض های گسترده و سرکوب خونین منجر شد، ملاقات کردم. سید امامی فردی اندیشمند، نرم خو، یک جامعه شناس و میهن پرستی با عشق به طبیعت بود. این ایده که او در زندانی که بند کفش شما را در می آورند خودش را حلق آویز کرده باشد مضحک است.
رامین سید امامی، فرزندش که موزیسین است، در اینستاگرامش نوشته است: «هنوز نمی توانم این را باور کنم».
از زمان اعتراضات سراسری دی ماه در مناطق عمدتا فقیرنشین ایران که روزی سنگرگاه رژیم بود، سید امامی سومین بازداشتی است که در زندان می میرد.
سید امامی از آن گونه افراد دارای تابعیت دوگانه بود که حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، سعی می کرد برای ایجاد رشد اقتصادی به بازگشت به ایران مجاب کند. او در زمانی به اتفاق دیگران انجمن «حیات وحش میراث پارسیان» را تاسیس کرد که سپاه پاسداران و شرکت های صوری اش با سوء مدیریت و ساخت سدهای بی رویه موجب تشدید کم آبی در ایران شدند. او از تحصیلکرده های غرب در اردوگاه روحانی بود که اکنون در مرحله حساسی از مقابله با رهبر جمهوری اسلامی قرار دارد.