توماس اردبرینک خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز در ایران، در مقالهای که روز پنجشنبه در وبسایت این روزنامه منتشر شد، با اشاره به تصادف مرگبار یک خودروی آخرین مدل پورشه در تهران به رانندگی یک زن جوان، مینویسد جولان خودروهای لوکس و گرانقیمت در ایران به نماد نابرابریهای اجتماعی تبدیل شده است.
برگردان این مقاله را در زیر بخوانید:
ساعت ۵ بامداد بود، اتومبیل پورشه زرد رنگ با سرعت در بولوار شریعتی حرکت میکرد. زن جوانی که پشت فرمان بود، آنگونه که بعدا معلوم شد، از محلههای فقیرتر جنوب شهر بود. مرد جوان کنار او، نوه پسری پولدار یک روحانی برجسته بود که آن خودرو را دو روز پیش از حادثه خریده بود.
در حالی که سرعت پورشه مدل باکستر جی.تی.اس در کمتر از ۱۰ ثانیه به ۱۲۰ مایل (بیش از ۱۹۳ کیلومتر) در ساعت رسید و صدای موتور شش سیلندر آن در خیابانهای خلوت تهران در ساعات ابتدایی بامداد طنینانداز میشد، چراغهای خیابان به سرعت برق از کنار آن میگذشت.
این وضعیت حتی در شمال تهران که صحنههای مشابهی در آن دیده میشود نیز غیرعادی مینمود؛ جایی که در آن شمار فزایندهای از فرزندان افرادی با ارتباطات زیاد زندگی میکنند، گویی قوانین سختگیرانه اسلامی کشور برای دیگران نوشته شده است.
خودروهای لوکس آنها به نمادهای نابرابری فزاینده در ایران تبدیل شده است، سرزمینی که در آن یک طبقه جدید ثروتمند از تحریمها و روابط با افراد متنفذ سود برده و طبقه متوسط را در برابر دشواریهای اقتصادی رو به افزایش کشور، رها میکند.
با این حال، پریوش اکبرزاده، دختر ۲۰ سالهای که برای نخستین بار یک پورشه را میراند، به جای این که شب را به پایان برساند و در پشت درهای بسته یک ویلای بالای شهر پارک کند، کنترل خودرو را از دست داد و به جدول و درختان کنار خیابان برخورد کرد.
وی در دم جان سپرد، و محمد حسین ربانی شیرازی، صاحب خودرو که به شدت مجروح شده بود، چند ساعت بعد در گذشت.
پایگاه خبری افکار نیوز این واقعه را روز ۲۳ آوریل (سوم اردیبهشت ماه) گزارش داد. دیری نگذشت که تصاویر لاشه این خوردوی اسپرت که در یکی از مهمترین خیابانهای تهران افتاده بود، در رسانههای اجتماعی منتشر شد.
هویتهای دو قربانی حادثه فوراً فاش شد: یک دختر زیبای جوان و نوه یک روحانی برجسته. آنچه موضوع را بدتر میکند این است که مرد جوان نامزد داشت و قرار بود ازدواج کند، اما نه با پریوش اکبرزاده.
در ایران، جایی که در آن رسانههای خبری دولتی مشتاقانه گزارش هایی درباره نابرابری فزاینده منتشر میکنند – اما همیشه جزئیات شخصی درباره ثروتمندان را نادیده میگیرند – تصادف پورشه توفانی از اظهار نظرات کاربران رسانههای اجتماعی به راه انداخت؛ که اکثر آنها بسیار زشت و رکیک بود.
شخصی در صفحه اینستاگرام خانم اکبرزاده و زیر تصویر او که انگشتری الماس نشان به شکل علامت یک دلاری در دست داشت، نوشت «این دختر مردم عادی را به آتش کشید، حالا خودش را آتش زد.»
آنچه بسیاری را خشمگین کرد، این نبود که خانم اکبرزاده با مردی که قرار بود ازدواج کند در خودرو بود، هرچند بر اساس قوانین اسلامی، غیرقانونی است. آنچه که اکثر مردم را برانگیخته کرد، معیارهای دوگانهای بود که تصادف این خودرو نماد آن بود، بویژه مسائل درهم آمیخته فساد و نابرابری فزاینده.
در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، تعداد افراد برگزیده اغلب با ارتباطات خوب، پس از آن که اجازه یافتند نفت، دلار و طلا بفروشند، به دریایی از ثروت عظیم دست یافتند. این «دلالان» وارد کسب و کارهای دیگر نیز شدند، و به گفته اقتصاددانان و مقامات دولت، اغلب فرهنگ فساد را گسترش دادند.
بسیاری از این واسطهها، به نشانه وفاداری به نظام، ریش دارند. اما فرزندان آنها برای خرید لباسهای طراحان معروف به دوبی، در امارات متحده عربی، میروند و با خودروهای گرانقیمت در کشوری که در آن قیمت کالاها روزانه سه برابر یا بیشتر شده، و بسیاری دیگر قادر نیستند خودروی جدید حتی ساخت ایران بخرند، این طرف و آن طرف میروند.
در تضاد با آن، پایگاه خبری نیمه رسمی مشرق در ماه سپتامبر گزارش داد ۱۰۰ هزار خودروی لوکس از سال ۲۰۰۹ میلادی به این طرف وارد کشور شده است، حتی در حالی که خریداران ناچار هستند ۱۴۰ درصد مالیات و عوارض برای ترخیص آنها پرداخت کنند.
پورشه باکستر جی.تی.اس مدل ۲۰۱۵ که در اثر این تصادف اوراق شد، حدود ۷۵ هزار دلار در آمریکا فروخته میشود و در ایران دست کم ۱۷۸ هزار دلار ارزش آن است، تازه بشرط آن که در بازار موجود باشد.
روزنامه شهروند گزارش داد بسیاری از صاحبان خودرو که در اطراف شهر میگردند، برای جلب توجه و ارتباط با دخترها این کار را میکنند؛ کاری که این روزها در ایران به آن «دور دور» میگویند.
نادر کریمی، روزنامهنگار و فعال ایرانی در توضیحی درباره خشم ناشی از این تصادف گفت «این ثروتمندان جدید، جور دیگری لباس میپوشند، حرف میزنند و عمل میکنند. آنها وضعیت ممتاز خود را بزرگ میکنند و از تحقیر دیگران لذت میبرند.»
حتی آیتالله علی خامنهای رهبر ایران نیز ناچار شد در این باره اظهار نظر کند و از دولت بخواهد بر تلاش خود برای برخورد با فامیلبازی و کلاهبردای بیافزاید.
در دو سال گذشته، چند تاجر بزرگ دستگیر شدهاند. در سال ۲۰۱۱ نیز فرد ثروتمندی به نام مه آفرید امیرخسروی، پس از آن که دادگاه او را در سک پرونده اختلاس مجرم شناخت، اعدام شد.
در میان هزاران اظهار نظر درباره یکی از عکسهای خانم اکبرزاده در اینستاگرام، مردم از او به عنوان یک «تازه به دوران رسیده» و «فرصت طلب» انتقاد، و بر اصلیت وی در محله جنت آباد، محل سکونت افراد طبقه متوسط رو به پائین تاکید کردند.
برخی هم شرمنده از ناسزاگویی دیگران، از او دفاع کردند و کسانی را که از مرگش ابراز خوشحالی کردند را به باد انتقاد گرفتند. برخی گفتند «متاسفانه» تنها راه برای یک زن جوان جذاب در تهران که ازدواج کند، این است که با پسران افراد ثروتمند ارتباط داشته باشد.
در آن سو، آقای ربانی شیرازی – به این دلیل که نوه یک مشاور و دستیار مهم آیتالله روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی بود، اما پورشه میراند – مورد تمسخر برخی کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
خانواده او گفتند خودرو پورشه مال او نبود، و روزنامه هفت صبح نیز نوشت او «حتی یک دوچرحه » هم نداشت. خانواده آقای ربانی شیرازی به مردم یاد آور شدند که پدر بزرگ این مرد جوان هم در سال ۱۳۶۱ در تصادف خودرو کشته شد، اما در شرایطی متفاوت. به گفته مقامات، تروریستها او تعقیب کردند و وی را به قتل رساندند.
با این حال، برای مردم، حکم در مورد نوه آیت الله و خانم اکبر زاده روشن است.
یک نفر در اینستاگرام نوشت «خدا را شکر که حتی وقتی در توزیع پول و ثروت، عدالتی در این جهان وجود ندارد، در مرگ عدالت وجود دارد. من عدالت خداوند را که ثروتمندان و جوانان نیز در کنار مردم مستاصلی که امیدی به زندگی ندارند میمیرند، دوست دارم.»
در امیر آباد، محلهای که در آن خودروهای لوکس فروخته میشود، به نظر میرسید کسب و کار به شکل عادی جریان دارد.
حبیب رازمندان، قهرنان پیشین کشتی که سالها فروشنده خودرو است، میگوید «البته، وقتی رهبر علیه چنین خودروهایی حرف میزند ، بر کار ما اثر خواهد گذاشت.»
در نمایشگاه او، خودروهای پورشه هم دیده میشود، که قیمت یکی از آنها بالای ۳۰۰ هزار دلار است.
به گفته آقای رازمندان «بچه پولدارها به خریدن این خودروها ادامه خواهند داد، چون میخواهند توجه دیگران را جلب کنند.»
وی در ادامه گفت «شما وقتی ثروتمند هستند، دوست دارید دیده شوید و شاخص باشید.»