سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست جمهوری - که به عقیده عده ای از حمایت رهبر جمهوری اسلامی برخوردار است - از اظهارنظرهای مشخص درباره مسائل و مشکلات خودداری می کند و افرادی که با جلیلی حشر و نشر داشته اند وی را فردی به غایت کم حرف، آرام، یک خطی، و خشک می شناسند. البته بخشی از موفقیت جلیلی در کسب مدارج اداری و سیاسی تا کنون به دلیل همین کم گویی وی بوده و ممکن است سکوت وی به نفع او تمام شده باشد.
سعید جلیلی این جا و آن جا از اقتصاد «صلواتی» و «مقاومتی» حمایت می کند. او در مورد اقتصاد می گوید اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند رشد اقتصادی و برکات اللهی بر سر آنان گشوده خواهد شد، و بدون درک انقلاب اسلامی فهمیدن اقتصاد صلواتی و مقاومتی ممکن نیست.
آقای جلیلی مانند آیت الله خمینی معتقد است که مردم برای اقتصاد انقلاب نکردند، بلکه برای توسعه اسلام انقلاب کردند. بنابراین برنامه های اقتصادی همانا توسعه ایمان و تقوای مردم و گسترش اسلام است. او می گوید اگر این فرضیه را «ببرید پیش یک اندیشمند غربی برایش خیلی عجیب است، چون آن مبانی را ندارد.» یعنی درک اقتصاد صلواتی و مقاومتی فقط از طریق درک مبانی انقلاب اسلامی ممکن است.
اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی با مفاهیم و اندیشه های علمی مدرن و متجدد غربی قابل فهم و شناخت نیست. اقتصاد مقاومتی معادلی در جهان ندارد. در اقتصاد مقاومتی، بنا به تعریفی که آقای جلیلی از آن ارائه می کند، ترقی و پیشرفت اقتصادی محصول عنایت و اراده خداوند است. این تعریف مستقیماً در تضاد با اصول اقتصاد امروزی ست.
آقای جلیلی معتقد است که اقتصاد صلواتی و مقاومتی برای زندگی انسان هیچ راهی به غیر از پیروی از مبانی انقلابی، عدالت نبوی، بازگشت به حیات معنوی و عصر ایمان و تقوی نمی شناسد، و در این راه متعهدانه عمل می کند. در واقع برای جلیلی یکی از مهمترین دشمنان انقلاب اسلامی علم اقتصاد است که دست آورد غربی محسوب می شود.
معلوم نیست در اقتصاد صلواتی، توحیدی و یا مقاومتی مورد نظر آقای جلیلی، تعریف صنعت، فن آوری، کشاورزی یا خدمات چیست، و این گونه اقتصاد چه راه حلی برای مقابله با بیکاری و تورم دارد.
جلیلی کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را افتخار آمیز می خواند و می گوید که انقلاب اسلامی در ۳۴ سال گذشته نشان داده است که اقتصاد مقاومتی همراه با پیشرفت داشته است و می گوید در میان عارفان جهان تنها آیت الله خمینی بوده است که توانست دین را به حیطه اقتصاد بکشاند.
سعید جلیلی این جا و آن جا از اقتصاد «صلواتی» و «مقاومتی» حمایت می کند. او در مورد اقتصاد می گوید اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند رشد اقتصادی و برکات اللهی بر سر آنان گشوده خواهد شد، و بدون درک انقلاب اسلامی فهمیدن اقتصاد صلواتی و مقاومتی ممکن نیست.
آقای جلیلی مانند آیت الله خمینی معتقد است که مردم برای اقتصاد انقلاب نکردند، بلکه برای توسعه اسلام انقلاب کردند. بنابراین برنامه های اقتصادی همانا توسعه ایمان و تقوای مردم و گسترش اسلام است. او می گوید اگر این فرضیه را «ببرید پیش یک اندیشمند غربی برایش خیلی عجیب است، چون آن مبانی را ندارد.» یعنی درک اقتصاد صلواتی و مقاومتی فقط از طریق درک مبانی انقلاب اسلامی ممکن است.
اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی با مفاهیم و اندیشه های علمی مدرن و متجدد غربی قابل فهم و شناخت نیست. اقتصاد مقاومتی معادلی در جهان ندارد. در اقتصاد مقاومتی، بنا به تعریفی که آقای جلیلی از آن ارائه می کند، ترقی و پیشرفت اقتصادی محصول عنایت و اراده خداوند است. این تعریف مستقیماً در تضاد با اصول اقتصاد امروزی ست.
آقای جلیلی معتقد است که اقتصاد صلواتی و مقاومتی برای زندگی انسان هیچ راهی به غیر از پیروی از مبانی انقلابی، عدالت نبوی، بازگشت به حیات معنوی و عصر ایمان و تقوی نمی شناسد، و در این راه متعهدانه عمل می کند. در واقع برای جلیلی یکی از مهمترین دشمنان انقلاب اسلامی علم اقتصاد است که دست آورد غربی محسوب می شود.
معلوم نیست در اقتصاد صلواتی، توحیدی و یا مقاومتی مورد نظر آقای جلیلی، تعریف صنعت، فن آوری، کشاورزی یا خدمات چیست، و این گونه اقتصاد چه راه حلی برای مقابله با بیکاری و تورم دارد.
جلیلی کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را افتخار آمیز می خواند و می گوید که انقلاب اسلامی در ۳۴ سال گذشته نشان داده است که اقتصاد مقاومتی همراه با پیشرفت داشته است و می گوید در میان عارفان جهان تنها آیت الله خمینی بوده است که توانست دین را به حیطه اقتصاد بکشاند.
