مصطفی سلامه، در گزارشی تحلیلی که در دیلی نیوز مصر چاپ شده می نویسد از آغاز انقلاب مصر، ایران همواره کوشیده است با مصر ارتباط برقرار کند و تمایلات خود را با بهارعرب پیوند بزند.
ایران، بهار عرب را به صورت بیداری اسلامی تعریف می کند که در آن توده ها علیه استبداد به پا خاسته اند. این تعریف به گفتمان شیعی می ماند که به موجب آن، مبارزه مستضعفان، یعنی ضعفا و سرکوب شدگان علیه مستکبران، یعنی زورگویان و سرکوبگران ستایش میشود.
همین چند ماه پیش که دولت ایران پنجاه استاد دانشگاه مصر را برای دیدار از یک نمایشگاه کتاب به تهران دعوت کرد، زنگ خطر را برای برخی از جناح های سیاسی مصر به صدا درآورد. یک بار دیگر گروهی از اعضای خانواده های شهدای انقلاب مصر را دعوت کردند که از فداکاری های عزیزانشان تجلیل کنند.
در اوایل ماه مه امسال، در قاهره یک حسینیه - محل عبادت شیعیان- برای انجام مناسک دینی و تبلیغات گشوده شد. اما به زودی، مقامات ، پس از آن که اسلامی ها، و سران رسمی الازهر به اتفاق آراء برلزوم جلوگیری از هرگونه تبلیغ شیعه گری در مصرتأکید کردند، آن را بستند. این مراجع مذهبی، کیش شیعه را فاسد اعلام کردند. با این که این تصمیم ایران را تکان داد، مقامات ایرانی را از تلاش برای بهبود موقعیتشان در مصر بازنداشت.
دفتر ریاست جمهوری مصر نزدیک بود از خبرگزاری فارس ایران ، به دلیل جعل مصاحبه با رئیس جمهور محمد مرسی،به دادگستری شکایت کند. بر اساس آن مصاحبه ظاهراً مرسی اظهارات بسیار مثبتی در مورد رژیم ملاها کرده بود. (فارس، در گذشته نیز مصاحبه ای جعلی با محمد البرادعی- هنگامی که دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بود- منتشر کرده بود).
اخیراً پس از آن که مرسی دعوت برای شرکت در کنفرانس سران جنبش غیر متعهدها را در تهران پذیرفت، ایران تا آنجا پیش رفت که از آدم های نزدیک به خود در مصر خواست که انتقادهایشان را از اخوان المسلمین متوقف کنند. آن ها حتی شبه انقلاب ۲۴ اوت را محکوم کردند.
اخیراً خبرگزاری فارس در عنوان یکی از خبرهای خود نوشته بود: ایران و مصر، جای عربستان سعودی و آمریکا را در خاورمیانه خواهند گرفت. این، کاملاً نمایانگر خوش خیالی ایران در مورد رویکرد جدید مصر است. کسی که اقدامات ایران را در مصر بررسی کند، درمی یابد که ایران مستأصل است که روابط دیپلماتیک مثبتی با مصر برقرار کند. آنچه گفتیم فقط نمونه اخیر این اقدامات است. پاسخ مثبت مرسی به دعوت تهران، تلاشی به منظور ایجاد تعادل قدرت در منطقه، و ثبات بخشیدن به آن تلقی می شود.
مرسی پیش از ایران، از چین دیدن می کند. در این زمان مصر میکوشد روابط خود را با قدرت های جهانی و منطقه ای، متنوع تر کند. چین، به طور کلی، و بر خلاف صندوق بین المللی پول ، بانک جهانی و غرب،که معمولاً برای کمک محدودیت هائی قائل می شوند، شرط و قیدی برای روابط بازرگانی ندارد. مرسی خود، در آخرین اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در عربستان سعودی پیشنهاد کرد که ترکیه، سعودی، ایران و مصریک گروه تماس بوجود آوردند تا راه حل های احتمالی آشوب های سوریه را مورد بررسی قرار دهد. همه طرف ها از این ابتکار مصر، استقبال کردند. این ابتکار شاید مورد علاقه قدرت های جهانی، که به حاشیه رانده می شوند، قرار نگرفته باشد، اما نخستین ابتکار منطقه ای است که همه بازیگران مستقیم منطقه را در کنار مصر، دربر می گیرد.
بی طرفی مصر این احتمال را بیشتر می کند که بتواند میان مواضع تندروانه همه کشورها، میانجی گری کند. مصر، بی گمان در کنفرانس سران جنبش غیر متعهدها در تهران ، در جهت ابتکار خود اقدام خواهد کرد. برگزاری کنفرانس سران ۱۱۸ کشور در ایران ، بی گمان به سود تلاش های ایران است که می کوشد از انزوای جهانی بیرون بیاید. فراتر از این، پیش زمینه ای خواهد بود که موقعیت ایران را در منطقه بهبود بخشد، به ویژه در برابر اسرائیل که که سال هاست در مورد حمله احتمالی به ایران، علیه تأسیسات اتمی آن کشور،سخن می گوید.
به هرحال، نباید چنین پنداشت که مصر کاملاً آغوش خود را به روی ایران باز خواهد کرد. روابط مصر مطلقاً بر اساس اصول "رئال پلیتیک" برقرار خواهد شد، یعنی تنها بر اساس منافع مشترک. اسلام گرایان مصر- از جمله روحانیون برجسته وابسته به حزب النور- این موضوع را کاملاً روشن ساخته اند. نگرانی آن ها تنها در مورد ایدئولوژی شیعه نیست که آن را کاملاً بر خلاف اسلام می شناسند. بلکه در مورد سرکوب اقلیت سنی ایران و تأئید علنی همین رفتار از سوی حکومت ایران در عراق است. و همه این ها جدای از زمینه ای وسیع تر: که ایران در خیابان های سرزمین های عربی، پس از حمایت همه جانبه اش از بشارالاسد رئیس جمهوری منفور سوریه، هیچ محبوبیتی ندارد.
با همه این احوال بعید به نظر می رسد که ایران حاضر باشد بدون این که چیزی بدست آورد، سوریه را از دست بدهد. موضع گیری سیاسی مصر که نخواهد ایران را منزوی کند یا آن کشور را دشمن خود تلقی نکند، جایگزینی است که ایران را خوشحال می کند و احتمالاً آن کشور را وامیدارد که حقیقت درهم شکستن قابل توجه نفوذ خود را در سوریه، و آن هم خیلی زود بپذیرد. البته اگر اصلاً نفوذی باقی بماند.
کنفرانس غیر متعهد ها مسلماً برای ایران اهمیت تاریخی خواهد داشت. اما بایدصبر کنیم تا برگزار شود و بعد ببینیم چه می شود.
ایران، بهار عرب را به صورت بیداری اسلامی تعریف می کند که در آن توده ها علیه استبداد به پا خاسته اند. این تعریف به گفتمان شیعی می ماند که به موجب آن، مبارزه مستضعفان، یعنی ضعفا و سرکوب شدگان علیه مستکبران، یعنی زورگویان و سرکوبگران ستایش میشود.
همین چند ماه پیش که دولت ایران پنجاه استاد دانشگاه مصر را برای دیدار از یک نمایشگاه کتاب به تهران دعوت کرد، زنگ خطر را برای برخی از جناح های سیاسی مصر به صدا درآورد. یک بار دیگر گروهی از اعضای خانواده های شهدای انقلاب مصر را دعوت کردند که از فداکاری های عزیزانشان تجلیل کنند.
در اوایل ماه مه امسال، در قاهره یک حسینیه - محل عبادت شیعیان- برای انجام مناسک دینی و تبلیغات گشوده شد. اما به زودی، مقامات ، پس از آن که اسلامی ها، و سران رسمی الازهر به اتفاق آراء برلزوم جلوگیری از هرگونه تبلیغ شیعه گری در مصرتأکید کردند، آن را بستند. این مراجع مذهبی، کیش شیعه را فاسد اعلام کردند. با این که این تصمیم ایران را تکان داد، مقامات ایرانی را از تلاش برای بهبود موقعیتشان در مصر بازنداشت.
دفتر ریاست جمهوری مصر نزدیک بود از خبرگزاری فارس ایران ، به دلیل جعل مصاحبه با رئیس جمهور محمد مرسی،به دادگستری شکایت کند. بر اساس آن مصاحبه ظاهراً مرسی اظهارات بسیار مثبتی در مورد رژیم ملاها کرده بود. (فارس، در گذشته نیز مصاحبه ای جعلی با محمد البرادعی- هنگامی که دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بود- منتشر کرده بود).
اخیراً پس از آن که مرسی دعوت برای شرکت در کنفرانس سران جنبش غیر متعهدها را در تهران پذیرفت، ایران تا آنجا پیش رفت که از آدم های نزدیک به خود در مصر خواست که انتقادهایشان را از اخوان المسلمین متوقف کنند. آن ها حتی شبه انقلاب ۲۴ اوت را محکوم کردند.
اخیراً خبرگزاری فارس در عنوان یکی از خبرهای خود نوشته بود: ایران و مصر، جای عربستان سعودی و آمریکا را در خاورمیانه خواهند گرفت. این، کاملاً نمایانگر خوش خیالی ایران در مورد رویکرد جدید مصر است. کسی که اقدامات ایران را در مصر بررسی کند، درمی یابد که ایران مستأصل است که روابط دیپلماتیک مثبتی با مصر برقرار کند. آنچه گفتیم فقط نمونه اخیر این اقدامات است. پاسخ مثبت مرسی به دعوت تهران، تلاشی به منظور ایجاد تعادل قدرت در منطقه، و ثبات بخشیدن به آن تلقی می شود.
مرسی پیش از ایران، از چین دیدن می کند. در این زمان مصر میکوشد روابط خود را با قدرت های جهانی و منطقه ای، متنوع تر کند. چین، به طور کلی، و بر خلاف صندوق بین المللی پول ، بانک جهانی و غرب،که معمولاً برای کمک محدودیت هائی قائل می شوند، شرط و قیدی برای روابط بازرگانی ندارد. مرسی خود، در آخرین اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در عربستان سعودی پیشنهاد کرد که ترکیه، سعودی، ایران و مصریک گروه تماس بوجود آوردند تا راه حل های احتمالی آشوب های سوریه را مورد بررسی قرار دهد. همه طرف ها از این ابتکار مصر، استقبال کردند. این ابتکار شاید مورد علاقه قدرت های جهانی، که به حاشیه رانده می شوند، قرار نگرفته باشد، اما نخستین ابتکار منطقه ای است که همه بازیگران مستقیم منطقه را در کنار مصر، دربر می گیرد.
بی طرفی مصر این احتمال را بیشتر می کند که بتواند میان مواضع تندروانه همه کشورها، میانجی گری کند. مصر، بی گمان در کنفرانس سران جنبش غیر متعهدها در تهران ، در جهت ابتکار خود اقدام خواهد کرد. برگزاری کنفرانس سران ۱۱۸ کشور در ایران ، بی گمان به سود تلاش های ایران است که می کوشد از انزوای جهانی بیرون بیاید. فراتر از این، پیش زمینه ای خواهد بود که موقعیت ایران را در منطقه بهبود بخشد، به ویژه در برابر اسرائیل که که سال هاست در مورد حمله احتمالی به ایران، علیه تأسیسات اتمی آن کشور،سخن می گوید.
به هرحال، نباید چنین پنداشت که مصر کاملاً آغوش خود را به روی ایران باز خواهد کرد. روابط مصر مطلقاً بر اساس اصول "رئال پلیتیک" برقرار خواهد شد، یعنی تنها بر اساس منافع مشترک. اسلام گرایان مصر- از جمله روحانیون برجسته وابسته به حزب النور- این موضوع را کاملاً روشن ساخته اند. نگرانی آن ها تنها در مورد ایدئولوژی شیعه نیست که آن را کاملاً بر خلاف اسلام می شناسند. بلکه در مورد سرکوب اقلیت سنی ایران و تأئید علنی همین رفتار از سوی حکومت ایران در عراق است. و همه این ها جدای از زمینه ای وسیع تر: که ایران در خیابان های سرزمین های عربی، پس از حمایت همه جانبه اش از بشارالاسد رئیس جمهوری منفور سوریه، هیچ محبوبیتی ندارد.
با همه این احوال بعید به نظر می رسد که ایران حاضر باشد بدون این که چیزی بدست آورد، سوریه را از دست بدهد. موضع گیری سیاسی مصر که نخواهد ایران را منزوی کند یا آن کشور را دشمن خود تلقی نکند، جایگزینی است که ایران را خوشحال می کند و احتمالاً آن کشور را وامیدارد که حقیقت درهم شکستن قابل توجه نفوذ خود را در سوریه، و آن هم خیلی زود بپذیرد. البته اگر اصلاً نفوذی باقی بماند.
کنفرانس غیر متعهد ها مسلماً برای ایران اهمیت تاریخی خواهد داشت. اما بایدصبر کنیم تا برگزار شود و بعد ببینیم چه می شود.