قتل ناموسی اساسا به قتل های خویشاوندی یا قبیله ای می گویند که قربانی آن زنان و دختران (در رابطه خویشاوندی دختر، خواهر، مادر، همسر) هستند و به دست محارم مرد آنان ( پدر، پسر، برادر ، عمو، جد پدری، شوهر) و معمولا با قصد قبلی روی می دهد . علت این قتل ها همان گونه که از نام آن بر می آید، رفتاری است که زن قربانی انجام داده یا گمان رفته که انجام داده است و بر اثر آن «ناموس» مرد جریحه دار شده است. ننگی که جز با ریختن خون خطاکار زدوده نمی شود.
پروین بختیار نژاد در مصاحبه با سایت گذار، درباره انگیزه دست زدن به این تحقیق می گوید: «پیش از این وقتی میشنیدم که دختری یا زنی توسط نزدیکانش به قتل رسیده است، فکر میکردم این قتلها در یکی دو منطقه خاص در ایران رخ میدهد، که استثنائاتی از آن نیز در دیگر مناطق وجود دارد. به مواردی از آن نیز در طول تحقیقم در خصوص خودسوزی زنان برخورده بودم. اما وقتی عباس جعفری دولتآبادی، رئیس دادگستری(وقت) استان خوزستان، در مصاحبهای اعلام کرد که آمار قتلهای ناموسی رو به افزایش است، مرا بر آن داشت تا مطالعاتی را در این خصوص شروع کنم».
او می افزاید : «اولین یافتهام در این پروژه تحقیقاتی، این بود که قتلهای ناموسی محدود به یکی دو منطقه کشور نیست. در استانهای متعددی این پدیده رایج است، حتی در استان همدان نیز این پدیده وجود دارد و به شکل یک خطر خاموش و خزنده در حال گسترش است. هم قانونگذار و هم عموم مردم این قتلها را در حوزه خصوصی تعریف میکنند و سعی میکنند در این حوزه دخالت نکنند. حال این که باید به این پدیده به عنوان یک معضل عمومی نگاه و در جهت رفع آن تلاش شود. پدیده قتلهای ناموسی در استانهای آذربایجان، کردستان، کرمانشاه، لرستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و حتی همدان و فارس رواج دارد و مردم مرتبا شاهد آنها هستند».
چرا خاموش؟
پروین بختیار نژاد در باره نام گذاری کتابش می گوید عنوان کتاب را از آن رو فاجعه خاموش گذاشته که این قتل ها از موارد رفتارهای درون خانوادگی یا درون قبیله ای و عشیره ای یا "بین خودی ها" ست و از همین رو یا اساسا گزارش نمی شود، (به جز موارد اندکی که قتل لو رفته است، در بسیاری از موارد حتی مادران با مرتکبان قتل همدست و هم رای اند و از آنان پشتیبانی می کنند) یا، (با توافق اعضای خودی) قتل به صورت خودکشی، خودسوزی، یا بر اثر تصادف وانمود می شود. مانند غرق شدن (یا کردن) در رودخانه ، خوردن (یا خوراندنِ) سم به عمد یا به سهو، و خود سوزی هایی که غالبا به دست قربانی نبوده و کار قاتلان بوده است. اما این قتل ها، حتی وقتی هم که گزارش می شوند، به دلیل ناموسی بودن نه تنها مشمول مجازات قتل عمد، یعنی قصاص، قرار نمی گیرند، بلکه مورد ارفاق و عفو قاضیان نیز قرار می گیرند.
قاضیانی که خود غالبا به همان فرهنگ و همان آداب و رسوم سنتی و مردسالاری وپدر سالاری تعلق دارند. در این موارد چه بسا دیده شده که مرد قاتل با رفتاری حق به جانب، قتل قربانی را حق خود دانسته و از کرده خود دفاع کرده است و در صورتی که پرونده عفو نخورد و به رفت و آمدهای طولانی در دادگاه ها دچار نشود، قاتل پس از گذراندن مدت کوتاه بازداشت، قهرمانانه به میان قوم و قبیله و محله خود باز می گردد.