ابوالفضل قدیانی، از فعالان سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان، گفت که دلیل «فساد گسترده» در ایران «قدرت متمرکز و مادامالعمر» رهبر جمهوری اسلامی است.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در یاداشتی که در وبسایت کلمه منتشر شد نوشت، به این دلیل که ولیفقیه در ایران «خارج از دایره نظارت» و دارای «مسندنشینی مادامالعمر» است، باعث آن شده که «مفاسد قدرت در تار و پود جامعه» رخنه کند.
قدیانی در یادداشت خود اضافه کرده است که افزایش «بحران اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی» در ایران و مخالفت مردم با «نظام استبداد دینی و در راس آن آقای علی خامنهای» باعث میشود «دستگاههای امنیتی استبداد که هراس دائمشان بیشتر شده است تنها چاره را در تشدید سرکوب» بیابند.
قدیانی پیش از این نیز به همراه چهارده فعال سیاسی و مدنی در نامهای خواستار آن شده بود که رفراندومی برای گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی به حکومتی مبتنی بر دموکراسی سکولار برگزار شود.
این زندانی سیاسی سابق در بخشی از یادداشت خود نوشت، هراس «از دست دادن قدرت» باعث میشود که رهبر ایران «برای حفظ قدرت و استیلای هر چه تمامتر بر ملت، به هر کار خلاف قانون و [خلاف] اخلاقی» دست بزند.
نهادهای بین المللی و ایالات متحده بارها برای نبود آزادی در ایران هشدار داده اند. در ایران انتخابات از طریق نهادهای زیر نظر رهبر مدیریت می شود و در سال ۸۸، اعتراض دو نامزد انتخابات به مرگ دهها نفر از معترضان و زندانی شدن آنها و رهبران شان منجر شد.
آیتالله علی خامنهای از ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ و به دنبال مرگ آیتالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی، به عنوان رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شد و از آن زمان این مقام را در دست دارد. تقریبا همزمان با رهبری او اصلاحاتی در قانونی اساسی به وجود آمد که باعث بیشتر شدن اختیارات او شد.
ابوالفضل قدیانی در یادداشت خود اشاره کرده است که در ایران، رئیس جمهوری با توجه به گذشتن از «صافی نظارت استصوابی» و «تنگ بودن دایره اختیارات» حداکثر میتواند «تدارکاتچی بیت رهبری» باشد.
قدیانی در یادداشت خود و در ۱۵ بند به «مساله تشدید فضای سرکوب در این مدت اخیر» پرداخته و از زندانیانی چون آرش صادقی، نسرین ستوده، محمد نجفی، قاسم شعله سعدی، و آرش کیخسروی، و همچنین مرگ فرشید هکی یاد کرده است.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی چند ماه پیش در نامهای مشترک با علیرضا رجایی نوشته بود، «اصل ولایت فقیه به طور بنیانی با جمهوریت ناهمخوان است.»
قدیانی در پایان یادداشت اخیر خود هم اشاره کرده است که «مقاومت و اعتراض» راه برونرفت از وضعیت فعلی است. به عقیده او در صورت فراگیر شدن اعتراض و مقاومت، آنگاه «تسلیم استبداد به خواست عمومی و برگزاری رفراندوم جهت تغییر نظام فعلی به جمهوری دموکراتیک سکولار (یعنی نظامی که در آن نهاد دین از نهاد حکومت جدا باشد) دور از دسترس نخواهد بود.»