در آستانه دومین سالگرد سرنگونی پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک فعال حقوق بشر جوان با همراهی هنرمندان نامدار موسیقی ایران، نماهنگی را برای بزرگداشت یاد و خاطره قربانیان این فاجعه دردناک به ویژه کودکان تولید کرده است.
در این رویداد غمانگیز تمامی خدمه و مسافران هواپیما، از جمله ۲۹ کودک، کشته شدند.
سارا اکرمی فعال حقوق بشر، نویسنده، و مترجم ایرانی ساکن شهر تورنتو، تهیهکننده این پروژه هنری است.
او این نماهنگ را با استفاده از ترانه «چشم من»، از مشهورترین آهنگهای داریوش اقبالی، تولید کرده است؛ اثری که ترانه آن را اردلان سرفراز سروده و آهنگش را حسن شماعیزاده پیش از انقلاب ساخته است.
صحنههای نماهنگ در شهر تورنتو فیلمبرداری شده است و در تدوین این اثر از برخی تصاویر خبری، و خانوادگی قربانیان نیز استفاده شده است.
سارا اکرمی در گفتوگو با بهنود مکری از صدای آمریکا درباره نماهنگ «چشم من» توضیحاتی داد.
- این پروژه از کجا شروع شد و چرا تصمیم گرفتید این نماهنگ را بسازید؟
سرنگونی هواپیمای اوکراینی در هشتم ژانویه ۲۰۲۰ به وسیله موشکهای سپاه پاسداران، همزمان با انتشار کتاب «آینهها»، ترجمه اشعار استاد اردلان سرفراز به انگلیسی به قلم من بود. زمانی که این جنایت رخ داد، استاد سرفراز به من پیشنهاد کرد که اثری را به قربانیان هواپیمای اوکراینی تقدیم کنیم.
از آنجا که برای ترانه «چشم من» ویدیوئی ساخته نشده بود، آقای سرفراز پس از گفتگو با آقای اقبالی، به من پیشنهاد کرد که با استفاده از این ترانه، ویدیویی در مورد کودکان هواپیمای اوکراینی بسازیم.
من از طریق کارهای داوطلبانهای که در کانادا انجام میدهم با چند خانواده که عزیزان خود را در این هواپیما از دست دادند، آشنا شدم و این پیشنهاد را با آنها در میان گذاشتم که خوشبختانه پذیرفتند.
احساس مسئولیت و وظیفه ملی در قبال هموطنان عزیزی که کشته شدند، انگیزه اصلی من برای ساخت این ویدئو بود، و البته اعتقاد به اینکه هنر موثرترین راه برای انعکاس زیباییها و سختیهای زندگی است.
- آیا خودتان هم از نظر شخصی با انتخاب این ترانه موافق بودید؟
خیلی موافق بودم، مسلما یک ویدئو با مضمونی چون سرنگونی هواپیمای اوکراینی باید با اثری از هنرمندان ملی و متعهد، چون اردلان سرفراز، حسن شماعیزاده، و داریوش اقبالی ساخته شود که در طول ۴۳ سال گذشته همواره صدای ایران و ایرانیان بودهاند.
- لطفا درباره جزئیات این پروژه و چگونگی پیاده کردن این ایده توضیح بدهید؟
پس از انتخاب آهنگ، ایده را با دوست و همکارم آقای دامون گلریز در میان گذاشتم. ایشان به من پیشنهاد داد با توجه به این که ویدئو در مورد کودکان هواپیمای اوکراینی است، از چند کودک برای بازی دعوت شود. برای پیدا کردن دو کودک، برای حدود ۱۵ خانواده ایرانی درخواست فرستادم که همه آنها جواب رد دادند و گفتند که علیرغم اینکه به داریوش علاقه زیادی دارند ولی «سیاسی» نیستند. خلاصه با سختی زیاد توانستیم دو دختر خردسال را برای بازی در ویدئو انتخاب کنیم.
- گویا یکی از این دخترها همبازی یکی از جانباختگان بود
بله، یکی از این دخترها همبازی راستین مقدم، از کودکانی است که همراه با مادرش در هواپیما کشته شد. البته این دختر کوچک هنوز نمیداند که دوستش راستین کشته شده است، چند روز قبل از فیلمبرداری به او گفتم که «راستین به ایران رفته چون هوای سرد کانادا را دوست ندارد»، به دلیل اینکه می دانستم وقتی که برای فیلمبرداری به اتاق راستین می رویم، حتما از من در مورد او می پرسد.
زیبایی این ویدئو به دلیل وجود تصاویر چند تن از کودکان هواپیمای اوکراینی مانند السا جدیدی، مایا زیبایی، ریرا اسماعیلیون، راستین مقدم، و آراد زارعی است که خانوادههای آنها لطف کردند و اجازه استفاده از تصاویر عزیزان خود را دادند.
- مطمئنا تولید این پروژه از نظر احساسی هم تجربه دشواری بوده است
تجربه بسیار دشواری بود، بسیار متاسف هستم که باید درباره از دست دادن این کودکان زیبا ویدئو میساختم، کودکانی که اگر زنده میماندند و بزرگ میشدند، هم در جامعه ایرانی و هم در جامعه کانادایی، چون گنجینهای با ارزش می درخشیدند. ایکاش این کودکان زنده بودند و من این ویدئو را نمی ساختم.
- درباره ارتباط ترانه با تصاویر و این فاجعه دردناک بگویید
ترانه «چشم من»، مضمون سوگواری و مرثیه دارد. استاد سرفراز زمانی که پدر خود را از دست دادند، شعر آن را نوشتند. باید این نکته را در نظر گرفت که مسافران هواپیمای اوکراینی به مرگ طبیعی و یا در یک سانحه از بین نرفتهاند، بلکه جمهوری اسلامی آنها را عمدا کشت و این امر سوگواری و مرثیه بیننده این اثر را چند برابر می کند.
از طرفی دیگر، تصاویر محل سرنگونی هواپیما که سندی برای این جنایت است، این ویدئو را خود به خود به یک اثر سیاسی-اجتماعی تبدیل می کند. من فکر می کنم یکی از دلایلی که هنرمندان ایرانی در تبعید چون اردلان سرفراز در کشور خود نیستند، ترس جمهوری اسلامی و وزارت ارشاد از تاثیر آثار این هنرمندان بر مردم و افشای ماهیت جنایتکارانه حکومت است.
اردلان سرفراز در رابطه با تولید این نماهنگ به صدای آمریکا میگوید: «این نماهنگ نشانگر وطنپرستی، انساندوستی، مسئولیت، و تعهد اجتماعی یک هنرمند جوان و فرهیخته است. من، استاد حسن شماعیزاده سازنده آهنگ، و داریوش عزیز که همیشه به عنوان هنرمندی متعهد به ایران و انسانیت در راه هنری خویش گام برداشتهایم، از این ایده صمیمانه استقبال کردیم. چرا که هنرمندی جوان و فرهیخته راهی را ادامه میدهد که ما پدید آورندگان این اثر، سالهاست ادامه داده و خواهیم داد، و این راه آزادیخواهی، آزادگی، و عشق به ایران و انسانیت است.»
او در ادامه افزود: «فاجعه دردناک، تعمدی، و پر پر شدن جوانههای آینده ساز باغ ایران که عزیزان همه ما بودند، باید برای ثبت در تاریخ جنایتهای بشری در هنر متعهد، چهره مینمود. ما هم ضمن محکوم کردن این جنایت وحشیانه، این رژیم درنده و لپمنهای واپسگرا، همصدا با ملت سوگوار ایران، خود ر ا در رهگذر این فقدان بزرگ سوگوار، و همدرد هموطنان سوگوارمان میدانیم، زنده باد ایران، و تپنده باد قلبهای عاشق ایران.»