پروا، خواننده ای که در دهه ۱۳۵۰ شمسی با خواندن تصنیف های «روحبخش» خواننده قدیمی و ترانه ای به نام «شاه ماهی ها»به شهرت رسید، پس از سال ها کناره گیری از فعالیت های هنری، روز یکشنبه درکنسرتی با ارکستربزرگ، به رهبری کاظم عالمی و با همکاری گروه باله جانبازیان به اجرای برنامه پرداخت و مورد استقبال تماشاگران در شهر لس آنجلس قرار گرفت.
«پروا» ساکن شهر لندن است اما چند ماه گذشته را به منظور ضبط یک سی دی تازه از گزیده ترانه های قدیمی خود و تدارکات کنسرت اخیر در لس آنجلس به سر برده است: «من برای تسخیر این شهر که محل زندگیم نیست و اجرای یک کنسرت موفق احتیاج به یک تیم ورزیده داشتم. حتی شاید برای فتح این شهر، ارتشی را بسیج می کردم. درنتیجه به زمان احتیاج داشتم. خوشبختانه در این مدت چند ماه توانستم ازهمکاری هنرمندان برجسته ای در قلمرو شعر، موسیقی و باله و هم چنین از حمایت رسانه های فرهنگی این شهر بهره مند شوم. همین موضوع خود برای من یک موفقیت بزرگ محسوب می شود.»
پروا از دوران گذشته و روزهای آغاز کاردر اوائل دهه ۱۳۵۰ می گوید: «من هنگامی کار خوانندگی را آغاز کردم که جامعه آن دوران دیگر از موسیقی کهنه و تکراری که در رادیو پخش می شد خسته شده بود. ممیزی شورای ترانه های رادیو با وجود شعرا و ادبای برجسته ای که اعضای آن را تشکیل می دادند برعهده شخصیتی ادیب اما سنت گرا بود که با تعصب، ذوق و سلیقه خود را به ترانه سرا تحمیل می کرد.»
درآن دوران، شرکت های تهیه کاست به شدت فعال شده بودند و خود مبادرت به تهیه و تولید ترانه های تازه ای می کردند که روی کاست هایی در اختیار مردم قرار می گرفت. این مسئله باعث شد تا کم کم صنعت موسیقی آن دوران در ایران از چارچوب رادیوی دولتی بیرون کشیده شود و در نتیجه امکانات تازه ای برای موسیقی دان ها و خوانندگان تازه کار به وجود آمد. «پروا» در این مورد می گوید: «در آن زمان این شرکت های تولیدی کاست حتی خواننده های مطرح و معروفی چون مهستی را هم به خود جذب کرده بودند. چون هم دستمزد بیشتری پرداخت می کردند و هم این که با عوامل بازدارنده برای پرواز یک ترانه روبرو نبودند. از سوی دیگر در کافه های به اصطلاح «لاله زاری»، خواننده هایی برنامه اجرا می کردند که به تدریج مورد توجه عموم مردم قرار گرفته بودند. در آن زمان این کافه ها، لژهای خانوادگی داشتند که هر شب پر بود از مشتریان به اصطلاح بالای شهری که گاه خویشان و میهمانان خود را از اروپا وآمریکا برای تفریح به این کافه ها می بردند.»
این همان زمانی بود که ترانه های لاله زاری یا «مردمی» آن دوران که از قلب جامعه ریشه یافته بود در میان مردم از طبقات مختلف گل کرده بود. آن روزها علاوه بر لژهای خانوادگی مملو از مردمان ثروتمند و سرشناس شمال شهر، اغلب مشتریان این کافه ها را مردم معمولی از طبقه زحمتکشان گاه با لباس کارگری ودستهای روغنی تشکیل می دادند. ترانه سراهای این ترانه های مردمی هم اغلب از میان همین مردم برخاسته بودند و با دردها، عشق ها و شور و شعف های آن ها آشنا بودند و حرف آن ها را می زدند. در نتیجه هر آنچه از دل بر می آمد بر دل هم می نشست. کم کم و در نتیجه این وقایع، رادیو و تلویزیون هم که شاهد این استقبال مردم از ترانه های کوچه و بازار و مردمی بود برای نخستین بار یکی از برنامه های نوروزی خود را یکسره اختصاص به اجرای این ترانه ها داد.
پروا که در کودکی با تماشای فیلم های هندی و نشستن پای برنامه های رادیویی و شنیدن صدای روح انگیز و قمر، دلکش و مرضیه شیفته خوانندگی شده بود در همین دوران تصمیم گرفت خواننده شود: «اما من فهمیده بودم که برای موفقیت در آوازخوانی باید تعلیم گرفت و آموزش دید و با شور و شوق از هر فرصتی برای یادگیری استفاده می کردم. استادانم زنده یا مهرتاش، علی عمومی و مهرعلی و استاد کریمی بودند. از طریق کار با آن ها فوت و فن آوازخوانی، دستگاه ها و ردیف ها را آموختم. از آن ها آموخته بودم که شعر و موسیقی دو عامل تفکیک ناپذیرند. آموختم که قدرت ادای کلمات در آوازخوانی از مهم ترین عناصر موفقیت در این کاراست و تکنیک این کار را هم از استاد مهرتاش و بزرگ لشگری فرا گرفتم. ازهمان موقع به سراغ بهترین ترانه سرایان آن زمان چون کریم فکور، حسین منزوی، محمد علی بهمنی و حسین عمومی رفتم. به این صورت من هم به خوانندگان مردمی پیوستم با این تفاوت که من فن و تکنیک آوازخوانی را آموخته بودم.»
«پروا» بعدها به دعوت مهرتاش نخستین کنسرت خود را در «تئاتر دهقان» با موفقیت اجرا کرد و مهارت خود را در اجرای آوازهای ایرانی نشان داد: «من به آواز ایرانی عشق می ورزم و آن را نمادی از روحیه و طرز تفکر خاص مردم ایران می دانم. به خاطر دارم در آن زمان در تهران نشریه ای چاپ می شد به نام «مجله موزیک ایران» و موسیقی دان های برجسته ای چون روح الله خالقی و مرتضی حنانه، استاد استوار و فریدون ناصحی در آن مقالاتی می نوشتند. در پاسخ به این سئوال که آیا آواز امروز ما مبین طرز فکر خاص مردم ایران است یا نه؟ استد خالقی پاسخ داده بود: اگر آواز بنان باشد بله. چراکه این نوع خوانندگی معرف و مبین کامل شعر است و از آنجایی که شعر و موسیقی ما هنوز با هم پیوند دارند و موسیقی ایرانی هنوز به آن پایه نرسیده است که از شعر بی نیاز باشد بنا براین خواننده های ما باید آموزش ببینند و تکنیک صحیح و قوی برای پیاده کردن این آوازها را پیدا کنند.»
«پروا» که در سال های آغاز فعالیت خوانندگی خود با بازخوانی ترانه «چشم آهو» به یاد خواننده فقید پوران مورد توجه قرار گرفت در طول سال ها علاوه بر خواندن ترانه هایی از «روحبخش» خواننده قدیمی، ترانه هایی از «قمرالملوک وزیری» از جمله ترانه «امان از این دل» او را به شیوه تازه ای بازخوانی کرده است. او معتقد است که دلیل اصلی رکود خواندن آوازهای ایرانی به شیوه قمر، روح انگیز، ادیب خوانساری، بنان و قوامی به این دلیل است که بسیاری از خوانندگان نمی خواهند رنج آموزش تکنیک موسیقی و ردیف ها را به خود هموار سازند و به طور خلاصه «از استاد گریزانند».
پروا می گوید: «البته مردم هم به شنیدن ترانه بیشتر راغب هستند. اما من شک ندارم که اگر خواننده ای با رعایت آن ضوابط و اصولی که گفتم آواز بخواند آنوقت شما خواهید دید که آواز هم رونق پیشین خود را به دست خواهد آورد. من از این که در این راه گام گذاشته و ریاضت کشیده ام و تلاش کرده و به اصطلاح دود چراغ خورده ام و از همه این ها مهم تر نزد استاد آموزش دیده ام، امروز سزاور توجه و محبتی شده ام که شنوندگانم به من ابراز می دارند.»
کنسرت «رویس هال» پروا که بخش هایی از موسیقی محلی آن با رقص های گروه باله جانبازیان به رهبری «آنا جانبازیان» یکی از ورزیده ترین طراحان رقص کلاسیک ومدرن ایرانی همراهی می شد با ارکستر بزرگ به رهبری کاظم عالمی اجرا شد و «پروا» پس از ۳۰ سال دوری از صحنه اجرای موسیقی زنده اشعار وترانه هایی از نواب صفا، تورج نگهبان، جهانبخش پازوکی، شاپور نیاکان، فضل الله توکل و علی درخشان را اجرا کرد و مورد توجه صدها تماشاگرایرانی حاضردر محل برنامه قرار گرفت.
استقبال عموم از اجرای کنسرت پروا، خواننده قدیمی در رویس هال دانشگاه لس آنجلس
من فهمیده بودم که برای موفقیت در آوازخوانی باید تعلیم گرفت و آموزش دید