لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۸ آبان ۱۴۰۳ ایران ۱۶:۱۴

ریشه بحران پناهجویی در اروپا


گزارشی از کارنگی اروپا

در حالی که رهبران اروپا در کشاکش واکنش به شمار فزاینده پناهجویانی هستند که از مرزهایشان عبور می کنند، اختلافات در میان اعضای اتحادیه اروپا بر سر چگونگی مدیریت بدترین بحران انسانی قاره از جنگ جهانی دوم ادامه دارد.

کشورهای عربی بیش از یک سوم پناهجویان جهان را میزبانی می کنند و لبنان و اردن در زیر فشار فوق العاده ای قرار دارند. جنگ تنها در چهار سال گذشته بیش از ۱۲ میلیون سوری را مجبور به ترک خانه و کاشانه و آوارگی کرده است.

در این پرسش و پاسخ، کارشناسان کارنگی روند شکل گیری بحران را ترسیم خواهند کرد. آنها چگونگی تاثیر این بحران بر ثبات سیاسی در خاورمیانه و اروپا و آن چه را که رهبران باید انجام دهند، تجزیه و تحلیل می کنند.

چه چیزی باعث موج پناهجویی شده است؟

ماها یحیی کارشناس ارشد مرکز خاورمیانه کارنگی اروپا: بحران سوریه مولد اصلی است. از هر پنج پناهجو در جهان یک نفر سوری است. پناهجویان شامل میلیون ها لیبایی، سودانی، سومالیایی، عراقی، افغانستانی، یمنی، و کسانی هستند که از مناقشات درون کشور خود می گریزند.

یکی از فاکتورهای مهمی که موجب موج اخیر پناهجویی شد حس ناامیدی است، که اینک بر سوری ها غلبه کرده است. پس از چهار سال جنگ و در نبود هیچ چشم اندازی از دستاوردی سیاسی و دیپلماتیک، مردم آینده ای تیره را در سوریه پیش رو می بینند.

این واقعیت در وجود پناهجویان سوری ساکن کشورهای همسایه هم رسوخ کرده است. حسی از درماندگی خصوصا در اردن و لبنان وجود دارد حاکی از این که پناهجویی یعنی زندگی در برزخ: نداشتن امکان کار، ادامه حیات بر مبنای کمک های دریافتی، و محدودیت در جابجایی. اساسا چشم اندازی برای پایه ریزی هر گونه آینده ای برای فرد یا خانواده وجود ندارد. کمبود حمایت های بشردوستانه هم زندگی بسیاری را با تهدید روبرو کرده است.

بخش عمده پناهجویانی که به سمت اروپا می روند مستقیما از سوریه فرار کرده، اما بعضی هم لبنان را ترک می کنند و روزانه صدها تن سفر پر خطری را به جان می خرند. در میان سوری ها تحرک شدیدی در میان متخصصان طبقه متوسط یا آن چه از آن ها باقیمانده است دیده می شود. آنها جان خود و فرزندانشان را به خطر می اندازند تا به اروپایی برسند که امکان برخورداری از امنیت، ایمنی، و نهایتا پی ریزی یک آینده را ارائه می دهد. مردان جوان هم برای گریز از خدمت اجباری نظام در ارتش سوریه و جنگی که نمی خواهند در آن نقشی داشته باشند کشور را ترک می کنند.

سوریه بزرگترین، اما تنها مولد موج اخیر پناهجویی نیست. دیگر مناقشات شامل درگیری های قومی هویتی در سومالی و اریتره است که باعث آوارگی میلیون ها نفر شده است. ملاحظات عملی هم در ایجاد این حرکت عظیم مردم مؤثر است؛ از جمله مسیر نسبتا ساده رسیدن به اروپا از ترکیه و یونان به بالکان. هزینه انتقال افراد از ۵ تا ۶ هزار دلار برای هر نفر به ۲ تا ۳ هزار دلار تقلیل یافته است. سقوط دولت مرکزی در لیبی هم راه جدیدی را برای مهاجران اقتصادی از آفریقا گشوده است.

از منظر منطقه ای، تمایل کشورهای حوزه خلیج فارس به ارائه کمک های حمایتی بشردوستانه و عدم تمایل شان به پذیرش پناهجویان به معنای محدود بودن گزینه های فراریان از جنگ در یافتن یک مأمن است. در این زمینه، اروپا می تواند ثبات و چشم اندازی برای آینده ارائه کند که دیگر کشورها قادر به آن نیستند.

چگونه موج پناهجویی موجب تغییر خاورمیانه می شود؟

ماها یحیی: فرای جنبه مهم بشردوستانه این بحران، این تغییرات عظیم جمعیتی به شکلی جدی خط سیر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی کشورها و منطقه را عوض می کند. جابجایی اجباری و انتقال جمعیت بر مبنای هویت قومی و فرقه ای نقشه سیاسی جدیدی را برای عراق و سوریه رقم می زند و خطر خنثی کردن نظم اجتماعی موجود در لبنان و اردن را به همراه خواهد داشت. این وضع همچنین جوامعی را که در جستجوی راه هایی برای حفاظت از خود هستند، به سوی نظامی گری سوق می دهد.

بحران کنونی موجب پیدایش جمعیت عظیمی از شهروندان فقرزده شده که آینده نسل های بعدی را به مخاطره انداخته و عده ای را با خطر افراطگرایی روبرو می کنند. پناهجویان و افرادی که در داخل کشور جابجا شده اند، در وضعیتی خاص زندگی می کنند: رانده شده به حاشیه جامعه، و ناتوان از شکل دادن دوباره به زندگی یا ساختن یک زندگی سودمند. ما شاهد عقب نشینی های جدی در دستاوردهای حاصل از توسعه در حوزه هایی چون آموزش، بهداشت، و امنیت غذایی، هستیم. نزدیک به ۸۰ درصد سوری ها به زیر خط فقر فرو رفته اند، ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دسترسی مناسبی به غذا ندارند، و حدود ۲ میلیون کودک از تحصیل محروم شده اند. در کشورهای میزبان، پناهجویان بسیار فقیر با شهروندانی که زندگی نامساعدی دارند، بر سر نجات از سقوط به زیر خط فقر رقابت می کنند.

در این محیط، پناهجویان گریزی از دست زدن به انتخاب هایی که آینده شان را دچار خسران می کند ندارند؛ انتخاب هایی چون درآوردن کودکان از مدرسه، بالا آوردن بدهی های نجومی، و درگیرشدن در فعالیت های غیرقانونی. اگر به این مسائل رسیدگی نشود منطقه در چرخه ای از آسیب پذیری گرفتار خواهد ماند.

تاکنون کشورهای خاورمیانه و فراتر از آن جامعه بین المللی، چگونه به بحران واکنش نشان داده اند؟

مروان معاشر، معاون مرکز مطالعات کارنگی اروپا: هر دو کشور اردن و لبنان که بیشترین بار را در همسایگی سوریه بر دوش می کشند با توجه به ابعاد مساله و منابعی که در اختیار دارند به شکل فوق العاده ای به بحران پناهجویی واکنش نشان داده اند. آنها مرزهایشان را نبسته اند و از ارائه هر کمکی که در اختیار دارند دریغ نمی کنند. با این وجود، هجوم این همه پناهجو مشکل عمده ای برای این کشورها است.

اگر چه بعضی پناهجویان برای گذران زندگی به طور غیرقانونی کار می کنند، اما دستمزدها بسیار کمتر از آن چیزی است که می توان در صورت داشتن اجازه کار از طریق کار قانونی به دست آورد. بر مبنای این استدلال صحیح مشخصا از دولت اردن خواسته شده است در بخش هایی که به هر شکل کارگران خارجی به کار گرفته می شوند به پناهجویان اجازه کار داده شود؛ این امر موجب استقلال بیشتر پناهجویان شده، تنش بین پناهجویان و مردم محلی و روند افراط گرایی کاهش می یابد و به اقتصاد محلی هم کمک می شود.

ابعاد این بحران هم خود مساله ای است. لبنان، کشوری کوچک با جمیعت بومی کمتر از ۵ میلیون نفر بیش از ۱ میلیون پناهجوی سوری را در خود جای داده است. اردن با جمعیتی کمتر از ۷ میلیون نفر اضافه بر حدود ۸۰۰ هزار سوری که به گزارش دولت آن کشور پیش از بحران در آنجا زندگی می کردند، میزبان بیش از ۶۰۰ هزار پناهجوی سوری دیگر است.

هر دو این کشورها حتی پیش از بحران پناهجویی با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کردند. بدهی ملی و نرخ بیکاری هر دو بالا است. لبنان و اردن از منابع مالی یا ظرفیت های کشورهای اروپایی برخوردار نیستند.

بیشتر کمک های جامعه بین المللی بر امدادهای بشردوستانه تمرکز داشته است و با فرا رسیدن زمستان نیاز جدی به غذا و سرپناه برای پناهجویان وجود دارد.

اما کشورهایی چون اردن و لبنان به کمک های بیشتر از غذا و سرپناه نیاز دارند. آنها به کمک هایی برای توانمندسازی پناهجویان در بلندمدت احتیاج دارند. به آموزش و دیگر اقدامات لازم برای ارائه مهارت های مورد نیاز در زندگی و نپیوستن به افراطگرایان توجه اندکی صورت می گیرد.

اروپا و آمریکا هر دو در واکنش به بحران در منطقه در خط مقدم نیستند و گذاشته اند تا همسایگان سوریه با آن روبرو شوند. اما نمی شود بیش از این به مساله بی توجهی کرد.

پناهجویان چگونه راهی اروپا می شوند؟ آیا از موج پناهجویی به زودی کاسته می شود؟

مارک پیرینی، پژوهشگر مهمان کارنگی اروپا: موج امسال مهاجران به اروپا مشخصا ترکیبی از پناهجویان، و پیدایش شبکه ای از قاچاقچیان موثر و مجهز به تکنولوژی است که امکان سفر این افراد را فراهم می کنند.

این پناهجویان فارغ از خطرات و مشکلات سر راهشان مصمم به رسیدن به اروپا هستند. آن ها حاضرند مبالغ حیرت آوری به واسطه ها پول بدهند تا سفر آنها را ممکن کنند. بر اساس شمار پناهجویانی که از ژانویه تا ژوئن ۲۰۱۵ در اروپا درخواست پناهندگی داده اند و برآورد محتاطانه پرداخت ۲۵۰۰ یورو برای سفر هر فرد از سوریه به ترکیه و اروپا مبلغی معادل ۱ میلیارد یورو در طول دوره ای شش ماهه به قاچاقچیان پرداخت شده است، و آنها به شکل روزافزونی پیچیده تر عمل می کنند.

در عین حال، ترکیه - کشور ترانزیت در سفر پناهجویان به اروپا - به طور کامل تلاشی برای کنترل حرکت پناهجویان در ساحل دریای اژه انجام نداده است. مقامات ترکیه هم چشم خود را بر فعالیت قاچاقچیان و تجارت جعل گذرنامه های سوری بسته اند.

ترکیه در این بحران دشوار مسولیت جدیدی دارد. اگر چه ترکیه از عدم دریافت کمک های کافی از اروپا شکایت می کند، اما در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد کمک های اروپا را بر اساس روش آنها نمی پذیرد و تنها کمک ها را به صورت چک به آژانس امور اضطراری اش خواهد پذیرفت. با این وجود ترکیه نمی تواند کنار بنشیند و بی ثباتی عظیم اجتماعی و سیاسی اروپایی را مشاهده کند که خواهان پیوستن به آن بوده است.

بحران کنونی پناهجویی در اروپا به این زودی فروکش نخواهد کرد. علت آن وجود میلیون ها پناهجویی است که نمی توانند به سرزمین هایشان بازگردند: تنها ۴ میلیون سوری در کشورهای همسایه سوریه زندگی می کنند و حدود ۸ میلیون نفر هم در داخل کشور آواره شده اند.

دلیل مهم دیگر، تقویت حضور نظامی روسیه در سوریه است که خواه ناخواه به ترس از جنگ و تلفات بیشتر دامن می زند و موجب می شود افراد بیشتری در پی سرپناهی در خارج از سوریه باشند یا آن هایی که کشور را ترک کرده اند فکر برگشت نکنند.

اضافه بر این، این واقعیت که انتظار می رود آلمان حدود ۸۰۰ هزار پناهجو را بپذیرد، به پناهجویان امیدی برای رسیدن به اروپا می دهد که نسبت به دیگر گزینه های آنها در خلیج فارس، با توجه به امنیت، حقوق اجتماعی، و فرصت ها بسیار مناسب تر است.

پناهجویان با توجه به شرایطی که با آن روبرو هستند در پذیرفتن خطر راه چیزی برای از دست دادن ندارند.

آیا اروپا آماده بود؟

جان تشاو، مدیر کارنگی اروپا: به لحاظ تحلیلی، اروپا برای جریان بزرگی از پناهجویان که طی تابستان ابعادی تاریخی یافت ناآماده نبود. کارشناسان از حوزه های متفاوت سیاستگذاری (مهاجرت، امنیت، توسعه، و محیط زیست) به دفعات نسبت به خطر ورود گسترده و برنامه ریزی نشده مهاجران به سوی اروپا هشدار داده بودند.

اما به لحاظ سیاسی اروپا اصلا آماده نبود. دانسته ها به عمل تبدیل نشد.

علت ایجاد بحران در اروپا ناکامی همزمان در چند حوزه سیاستگذاری در ریشه های مساله بود. از مهاجرت تا سیاست های انضمام، از کنترل مرزی تا مبارزه با جرایم سازمان یافته، از کمک های بشردوستانه تا وحدت داخلی و مسولیت پذیری مشترک، از سیاست های تجاری تا همکاری های توسعه محور، و از مداخله نظامی تا سیاست همسایگی در اروپا، اروپا به طور مداوم و فراگیر شکست خورده است. حل چنین مساله چندلایه ای یکی از پیچیده ترین ماموریت هایی بود که اروپا به مثابه یک کل باید با آن روبرو می شد. اروپایی ها از درک ابعاد شکست شان قاصر و به همین نسبت از درک ابعاد فاجعه ای که این ناکامی را پدید آورده ناتوان بودند.

سیاستمداران به ویژه از مبحث انضمام مساله پناهجویی پرهیز کرده اند. این امر تا حدودی دلایل ایدئولوژیک دارد. چپ سیاسی همیشه مخالف سیاست های مهاجرتی بوده است، زیرا نگران هستند که ایجاد مقرراتی قطعی مهاجرت را محدود خواهد کرد. راست سیاسی هم مخالف بوده است، اما به دلیلی کاملا متضاد: آنها نگران هستند که مهاجرت برنامه ریزی شده، تنها دریچه سیل بندها را باز خواهد کرد. این مؤید یک ائتلاف بزرگ غیررسمی علیه حل عملگرایانه مشکل است.

از سوی دیگر مساله احساسی هویت مطرح می شود. کشورهایی با سیاست های جاافتاده مهاجرتی چون بریتانیا آماده تر بودند. کشورهای دیگری چون جمهوری چک، مجارستان، و رومانی که تجربه انضمام شمار بالایی خارجی به جریان اصلی جامعه را نداشته اند، از پذیرش سهمی از مهاجران طفره رفتند.

در نتیجه، سازمان دهی پذیرش متوازن مسولیت میان اعضای اتحادیه اروپا بسیار دشوار و شکاف میان شرق و غرب پدیدار شد. با وجود مصالحه ای که تحت فشار از طریق شورای اروپایی انجام گرفت، تنش همچنان بالا و تصمیم گیری کماکان سخت است.

سیاست های هویتی و احساسات ضد اروپایی حتی پیش از رسیدن پناهجویان به دروازه اروپا شایع بود. توجیه سیاست انضمام صدها هزار پناهجو به جوامع میزبان خصوصا در شرایط امروز دشوار است.

این بحران چه تاثیری بر ثبات سیاسی در اروپا می گذارد؟

استفان لن، پژوهشگر مهمان کارنگی اروپا: بحران ها بهترین و بدترین خصوصیات افراد را برجسته می کنند. موج ناگهانی پناهجویان با آمادگی شگفت آور مردم برای کمک و در عین حال بیرون ریخته شدن حس بیگانه هراسی و پرتاب بمب های آتش زا به سرپناه پناهجویان همراه شد. این که کدام واکنش غالب خواهد شد بستگی بسیار به رهبری سیاسی دارد.

بیشتر کارشناسان موافق اند که اروپا به مهاجرت نیاز دارد تا ترکیب جمعیتی رو به زوالش را ترمیم کرده، رشد خود را بازیابد، و سیستم رفاه اجتماعی اش را حفظ کند. از این منظر موج کنونی پناهجویی در بلند مدت امری خوب برای اروپا است.

مشکل این است که در این نقطه، این روند مطلقا آشفته است. بسیاری از مردم ورود توده خارجی به اروپا را تهدیدی برای روش شکل یافته زندگی خود می بینند.

پوپولیست ها با سوار شدن بر این موج ترس پایگاه اجتماعی خود را در بسیاری کشورها قوی می کنند. از منظر این گروه ها، احساسات ضد مهاجرتی بخشی از مخالفت با یکپارچگی اتحادیه اروپا است که مقصر از دست رفتن کنترل کشورها بر امور خود در این باره معرفی می شود.

احزاب جریان اصلی میان حمایت از استقبال از پناهجویان (خصوصا در آلمان که به دلایل تاریخی راست پوپولیستی یک تابو است) و سیاست های سختگیرانه در نوسان هستند. با توجه به این که سیاست در اروپا همچنان امری ملی است، این احزاب می کوشند کنترل خود را از روش های ملی برقرار کنند که تهدیدی جدی برای سیستم شنگن است.

اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، تنش میان کشورهای عضو و رنجش بین دولت های اتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت. به همین خاطر، اروپا لازم است این موج آشوب را به روندی مدیریت شده تبدیل کند. لازمه این امر، استقرار دوباره کنترل بر مرزهای خارجی اتحادیه اروپا، هماهنگ کردن سیاست های پناهجویی، و موافقت بر سر تقسیم منصفانه مسولیت ها است.

هر چند این امری دشوار خواهد بود اما بخش ساده کار است. مسولیت واقعی در انضمام مؤثر مهاجران و پرهیز از ظهور پدیده حاشیه نشینی و جوامع موازی است. تنها آن موقع است که اروپایی ها اعتماد متقابلی که مبنای زندگی شان است را حفظ خواهند کرد. امروز اروپا با چالشی بزرگتر از این روبرو نیست.

چه سیاست هایی برای واکنش لازم هستند؟

پیر ویمونت، کارشناس ارشد کارنگی اروپا: تعریف واکنش مناسب تنها زمانی ممکن است که از چالش های برآمده از بحران کنونی ارزیابی دقیقی داشته باشیم. پس مساله این است که چطور با آینده مملو از یأس روبرو شد و واکنش هایی را برای فوریت های کوتاه مدت در عین برخورد با مشکلات ساختاری تر پیشنهاد کرد.

در کوتاه مدت، نخستین اولویت اروپایی ها نظم دادن به مسائل درونی خودشان و عمل به مقررات داخلی و کنوانسیون های بین المللی با مسولیت و یکپارچگی جدی است. سپس اروپایی ها باید تعامل خود را با کشورهای خط مقدم، نه تنها اردن، لبنان، و ترکیه بلکه اتیوپی، کنیا، و بسیاری دیگر که جمعیت بزرگی از مهاجرین را پناه داده اند، افزایش دهند.

اگر قرار است پناهجویان در مسیر کشورهای ترانزیت ماندگار شوند، باید از امکانات مناسب با چشم اندازی واقعی برای تامین غذا و بهداشت، کار موقت، و آموزش برای کودکان برخوردار باشند. اقدامات مضاعفی هم برای ایجاد مناطق بشردوستانه مورد پذیرش همه طرفین باید انجام بگیرد.

این تلاش ها با رسیدگی به ریشه مشکلات کامل می شود. در عراق، لیبی، و سوریه تلاش های دیپلماتیک میان شرکای بین المللی باید سرعت داده شود و کار انجام شده توسط سازمان ملل متحد برای گردهم آوردن بازیگران اصلی منطقه که تا کنون در برابر دادن هر گونه امتیاز واقعی مقاومت کرده اند دنبال شود. چرا کنفرانسی مختص امنیت تمام خاورمیانه برگزار نشود؟ هدف چنین کنفرانسی باید بحران های کنونی و متعدد منطقه باشد تا عربستان سعودی و ایران با در نظر گرفتن واگرایی در منافع ملی شان به یک توافق متوازن و متعادل بپیوندند. دیگر بحران ها در یمن و شمال نیجریه باید از توجهی مشابه برخوردار شود، زیرا همه به یک نسبت خطر افزایش موج پناهجویان را به همراه دارند.

رسیدگی به ریشه های بحران به معنای انجام تلاش هایی جدی در ارائه چشم اندازی اقتصادی برای مهاجران از آفریقا تا جنوب آسیا است: بهبود چرخش منابع پولی، درگیر کردن مهاجران به سرمایه گذاری مولد در کشورهای مبدا، حمایت از کارآفرینان جوان، و به طور کلی تر، برنامه های خاص ایجاد شغل در محل اسکان پناهجویان یا جاهایی که پناهجویان به سرزمین مادری شان می پیوندند. تمام این اقدامات باید به عنوان تاییدی بر تمایل جامعه جهانی برای رسیدگی به چالش های مهاجرت مورد تشویق قرار گیرد.

* برگردان فارسی این مقاله تنها برای آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.

XS
SM
MD
LG