از هنگام فروپاشی اتحاد شوروی و پرشدن شکاف بین شرق و غرب، که زمانی جنگ سرد آنرا تعریف می کرد، دگرگونی های فراوانی در جهان صورت گرفته است. این دگرگونی به ویژه در آمریکای لاتین نیرومند بوده است. در آنجا در بسیاری از کشورها، دولت های خودکامه به استقرار دمکراسی تن داده اند. با این حال، در چند سالی که از زمان امضای منشور دمکراتیک کشورهای آمریکایی می گذرد، چندین کشور لاتین و نهادهای آنها زیر تهدید شکل های جدید استبداد و خود کامگی قرار گرفته اند.
ایالات متحده می خواهد به همسایگان خود برای حفظ و تقویت نهادهای دمکراتیک کمک کند تا شهروندانشان بتوانند ببینند بنیادهای دمکراتیک که آنها چنین سخت برای بوجود آوردنشان تلاش کردند، منافعی را که قول داده اند ببار می آورند و آزادی های اساسی را تامین می کنند.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «اینک زمان آن است که با این اصول بعنوان شالوده و راهنمای خود پیش برویم.» معنای آن، انتخابات آزاد است که دولت های پاسخگو به نیازهای شهروندان خود، مطبوعات آزاد، حفاظت از اقلیت ها و یک سیستم قضایی مستقل را بوجود آورد. کلینتون گفت: «معنای آن، تمام عناصر نهادی است که دمکراسی را قابل دوام می کند.»
هرچند یک رهبر ممکن است برگزیده شود، اما دمکراسی یک مقوله فردی نیست، درباره نهادهای نیرومند است. در برخی کشورها، رهبرانی وجود دارند که زمانی کوتاه پس از انتخابشان، تضعیف نظام قانونی، بخش خصوصی، و حقوق مردم را برای آزاد بودن از آزار و سرکوب، آغاز کردند. رهبران برگزیده باید به حقوق کسانی که با رای خود آنها را بر مسند قدرت نشاندند، احترام بگذارند، نه این که مواضع و پایگاه های قدرت خود را محکم کنند. آنها باید قدرت خود را برای تقویت دمکراسی بکار گیرند تا آن که توسعه دمکراتیک و اقتصادی بتوانند پا بپا پیش برود.