ابعاد واقعی آنچه بر زندانيان پس از حوادث انتخابات ايران گذشته است
بازتاب های داخلی و خارجی انتخابات ايران پس از گذشت ۵ ماه هنوز ادامه دارد. از پرونده هايی که در قوه قضاييه در حال بررسی هستند تا خانواده هايی که خبری از بستگان بازداشت شده خود ندارند. در همين حال مجلس شورای اسلامی که اکثريت نمايندگان آن را جناح حامی دولت تشکيل می دهد، هنوز در اين زمينه بويژه در مورد زندان کهريزک موفق نشده است گزارش خود را در جلسه غيرعلنی قرائت کند. هنوز کسی از ابعاد واقعی آنچه بر زندانيان پس از حوادث انتخابات ايران در زندان ها گذشته، خبر موثقی ندارد. حتی آنان که آزاد شده اند چنان وثيقه سنگينی سپرده اند که ترجيح می دهند، ساکت بمانند. اما دراين ميان پرونده ای وجود دارد که حکومت ناخواسته در آن درگير شده و بايد مسئوليتش را بپذيرد. «زندانی به نام کهريزک و پرونده قتل سه تن از دانشجويان بازداشتی.» مسئولان نيروی انتظامی پس از آن که اخبار مربوط به شکنجه با واکنش افکار عمومی روبرو شد اين بازداشتگاه را تعطيل کردند. اما هر قدر زمان بيشتری سپری می شود، اهميت امنيتی آن کمرنگ نمی شود نه به آن دليل که مجرمان محاکمه شده اند بلکه به آن دليل که کهريزک هنوز قربانی می گيرد. پس از مرگ دانشجويان اکنون چند هفته است که نام پزشک وظيفه جوانی که در اين زندان دوران خدمت سربازی اش را سپری می کرده و به طرز مشکوکی در آسايشگاه بهداری نيروی انتظامی جان باخته، به پرونده کهريزک اضافه شده است. علت مرگ دکتر رامين پوراندرجانی ٢٦ ساله از سوی مسئولان نيروی انتظامی سکته در خواب اعلام شده است. در حالی که خانواده و دوستانش نه تنها آن را نمی پذيرند بلکه از فشار مقامات امنيتی برای به سکوت کشاندن مورد اين پزشک جوان سخن می گويند تا در مورد مرگ ناشی از شکنجه دانشجويان ساکت بمانند. اما اکنون مرگ دکتر پوراندرجانی با واکنش جهانی مواجه شده است. در روزهای گذشته سازمان عفو بين الملل، پزشکان برای حقوق بشر و کمپين بين المللی حقوق بشر با ارسال نامه ای به علی لاريجانی رييس مجلس شورای اسلامی اعلام کرده اند که به خاطر آن که مرگ دکتر پوراندرجانی غير متعارف است مهم است که يک تحقيق کاملاً شفاف انجام شود و متخصصين مستقل قابل اعتماد برای همکاری دعوت شوند تا صحت تحقيق تضمين شود. اين نامه تصريح کرده است که جمعی از متخصصين حرفه ای آماده همکاری در اين زمينه هستند. اين در حالی است که مسئولان بلند پايه جمهوری اسلامی اين مرگ را عادی و کم اهميت جلوه می دهند.
فريبا پژوه بی هيچ اتهامی از خردادماه تاکنون در بند ٢٠٩ اوين در بازداشت است
هفته نامه اشپيگل با چاپ عکسی از «فريبا پژوه»، روزنامه نگار بازداشتی در تهران می نويسد: فريبا پژوه بی هيچ اتهامی از خردادماه تاکنون در بند ٢٠٩ اوين در بازداشت به سر می برد. اشپيگل در اين باره می افزايد: فريبا پژوه نمادی از نسلی از ايرانيان است که جوانی شان با مبارزه برای آزادی گره خورده است. او نخستين بار ١٨ ساله بود که بازداشت شد. و پس از آن که حرفه روزنامه نگاری را در پيش گرفت در بخش اجتماعی و نه الزاماً سياسی به طرح مشکلات و مسائل روز پرداخت. او سال گذشته و به هنگامی که قصد سفر به آمريکا برای تهيه گزارش از انتخابات رياست جمهوری آن کشور را داشت بار ديگر بازداشت شد. اشپيگل سپس می نويسد: اينک فريبا همراه با ديگر زندانيان در سلولی به مساحت ده متر مربع در زندان اوين به سر می برد.
گوشه ای از تاريخ شکل گيری جبهه مشارکت ايران اسلامی
روزهای پس از انقلاب اسلامی با تولد احزاب جديد با انواع تفکرهای سياسی همراه بود که در اغلب موارد عمرشان به سال هم نمی رسيد. تعدادی از اين احزاب به دليل آنچه جمهوری اسلامی مخالفت می ناميد، تعطيل شدند و برخی نيز از درون دچار اختلاف شدند و ناگزير از صحنه کنار رفتند. اما پس از دوم خرداد موجی جديد راه افتاد و نسلی جديد از فعالان سياسی احزاب جديدی را تأسيس کردند. پيروزی سيد محمد خاتمی در انتخابات خرداد ٧٦ فارغ از همه تحليل ها در فضای سياسی ايران گشايشی به همراه آورد که روزنامه ها و احزاب سالها بود انتظار آن را داشنتد. جمعی بر اين باور بودند که رييس جمهوری برای سامان دادن به جريان اصلاح طلبی بايد يک حزب سياسی راه اندازی کند. اما خاتمی يکی از اعضای دو تشکّلی بود که روحانيان آن را اداره می کردند و شايد به همين دليل از تأسيس حزب اسقبال نکرد در حالی که جمعی از مديران سياسی نزديک به وی و حتی اعضای کابينه اش اين فرصت را مغتنم شمردند و جبهه مشارکت ايران اسلامی را در ۵ آذر ١٣٧٧ راه اندازی کردند. در ميان اين جمع نام محمد رضا خاتمی برادر کوچکتر رييس جمهوری نيز به چشم می خورد. کسی که پس از مدتی به دبير کلی حزب جديد رسيد و در انتخابات مجلس ششم موفق شد که يکی از نمايندگان راه يافته به مجلس باشد. مجلسی که اکثريت کرسی های آن در اختيار اصلاح طلبان از جمله مشارکتی ها بود. حزب مشارکت اکنون ١١ ساله شده است. در روزهايی که محسن ميردامادی دومين دبيرکل و تعدادی از اعضای ارشد آن روزهای پس از انتخابات را در زندان سپری کرده اند حزب مشارکت در بيانيه ای به مناسبت ١١ سالگی اش تاکيد کرده که راه پر فراز و نشيبی را طی کرده و حتی در روزهای پس از انتخابات ٢٢ خرداد تهديد به انحلال شده و دفتر مرکزی اش از سوی دادستانی پلمپ شده و ٣۵ نفر از اعضايش در زندان بسر می برند. مشارکت در بيانيه خود تاکيد کرده که حزب، «دولت ساخته» نيست و در عقايد خود در چارچوب قانون اساسی ايستادگی خواهد کرد. در همين حال صادق زيبا کلام استاد دانشگاه می گويد: به اعتقاد من مشارکت در فضای سياسی پس از دوم خرداد و از زمان تولد يک جريان روشنفکری بود تا يک حزب. در همين حال حميد رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، يکی از احزاب حامی محمد احمدی نژاد، معتقد است مشارکت با نفوذ روشنفکران، زمينه ترديد در آموزه های دينی و فرهنگی را فراهم کرد تا بين نسل قديم و جديد انقلاب شکاف ايجاد شود. به نظر می رسد موافقان و مخالفان مشارکت بر پررنگ بودن جريان روشنفکری در اين حزب بيش از وجهه حزبی آن تاکيد می کنند.
محمدعلی دادخواه: مصادره دارايی شهروندان بدون حکم دادگاه اقدامی غيرقانونی است
روزنامه نيويورک تايمز چاپ آمريکا در مقاله ای با عنوان «دفاع ايران از مصادره مدال صلح نوبل» می نويسد: ايران رسماً مصادره جايزه صلح نوبلِ عبادی را، اقدامی قانونی دانسته و از آن ،دفاع کرده و اعتراض مقامات نروژی را، اقدامی مداخله جويانه در امورداخلی ايران دانسته است. تايمز به بررسی اين رويداد پرداخته و می نويسد: اين اقدام بخشی از فشارهای دولت ايران عليه شيرين عبادی است تا وادار شود، از انتقادات خود عليه اقدامات سرکوبگرانه عليه تظاهرکنندگان و نقض حقوق بشر، توسط دولت جمهوری اسلامی دست بکشد. در اين ميان محمدعلی دادخواه ، همکار شيرين عبادی ميگويد: اين حکم سياسی است؛ زيرا مصادره دارايی شهروندان، بدون حکم دادگاه اقدامی غيرقانونی است.
وال استريت جورنال: پايان گفتگوها با ايران
روزنامه «وال استريت جورنال» ،چاپ آمريکا در گزارش «پايان گفتگوها با ايران» می نويسد: پس از آن که محمدالبرادعی، بر بی ثمربودن گفتگوها با ايران، اعتراف کرد عملاً اين کشور رودرروی آمريکا و قدرتهای جهانی قرار گرفته است. گرچه هنوز معلوم نيست، شورای امنيت چگونه می خواهد با آن برخورد کند؛ زيرا چين و روسيه ، شرکای بازرگانی ايران بايد در اين زمينه همکاری کنند. وال استريت جورنال سپس به ديپلماسی اوباما در قبال ايران پرداخته می افزايد: از ديد آمريکا تمايلات اتمی ايران به افزايش بی ثباتی در خاورميانه، دامن خواهد زد؛ به ويژه آن که اسراييل توانايی حمله نظامی به تاسيسات هسته ای ايران را دارد. وال استريت جورنال سپس نتيجه می گيرد: اين خود برداشتن يک گام ديگر به سوی جنگ است.
رهاورد سياست خارجی احمدی نژاد نه تنها تغيير نام خيابان ايران بلکه بستن بيمارستان ايران در صنعا است
روزنامه گاردين چاپ لندن در گزارشی پيرامون اختلافات سياسی ميان يمن و ايران به نامگذاری يک خيابان در صنعا اشاره کرده می نويسد: دولت يمن نام خيابان ايران را به ندا آقا سلطان تغيير داد، زيرا پشتيبانی ايران از شورش شيعيان يمن خشم مقامات يمنی را برانگيخت. از ديگر سو نامگذاری خيابانی در تهران به نام حسين بدرالدين الحوثی، رهبر کشته شده شيعيان يمنی بر اين خشم، افزوده است. گاردين سپس می افزايد: رهاورد سفر محمد خاتمی، بعنوان رئيس جمهوری اسلامی ايران، به يمن نامگذاری خيابانی به نام ايران در صنعا بود و اينک رهاورد سياست خارجی احمدی نژاد نه تنها تغيير نام خيابان ايران بلکه بستن بيمارستان ايران در صنعا است.