لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۲۱:۴۵

چرا توقیف مطبوعات؟


در دو روز گذشته، دو نشریه بنام های «۹دی» و «رمز عبور» در ایران توقیف شدند. هر دو نشریه به جناح موسوم به اصولگرا تعلق داشتند و حتی فرا تر، به طیف تندروی این جریان و رئیس جمهوری سابق ایران.

توقیف مطبوعات در ایران چیز جدیدی نیست بخصوص که در سالهای گذشته رسانه های میانه رو و اصلاح طلب این سابقه را داشتند اما حالا رقابت های سیاسی به سمتی رفته که اصولگرایان هم قربانی تعطیلی و توقیف مطبوعات می شوند.

چرا توقیف؟ در ایران مسوولان حکومتی و دولتی خود را محق می دانند که به افرادی مجوز نشریه بدهند و هر زمان که بخواهند این امتیاز را لغو کنند.

برعکس کشورهای توسعه یافته؛ در خیلی از کشورهای آزاد، شما نیازی به مجوز و اجازه برای انتشار روزنامه ندارید. تنها اراده کنید، می توانید روزنامه ای منتشر کنید. مشخص است که برای اینکار نیاز به امکانات و توانایی هایی دارید. از جمله تیمی برای تهیه خبر و گزارش و بعد امکانات فنی و چاپ و شبکه توزیع. اگر در و تخته جور شود، می توانید از فردا روزنامه تان را منتشر کنید. در اغلب کشورها حتی نیازی نیست به دولت خبر بدهید.

شاید بپرسید در این کشورهای آزاد پس ملاک چیست؟ پس چطور روزنامه ای می ماند و برخی دیگر می روند؟ جواب ساده است: مخاطب، مخاطب و مخاطب.

شما روزنامه ای منتشر می کنید؛ بودجه محدودی دارید. روزنامه تان وقتی عرضه شد، دو حالت وجود دارد:

آ. از آن استقبال می شود. در این صورت هزینه های تان تامین می شود و به سود دهی می رسد و ادامه می دهید. برندهای تجاری چون روزنامه تان خواننده دارد، به شما آگهی می دهند. شما بودجه بیشتر دارید، خرج می کنید گزارش های بهتر منتشر می کنید و در نتیجه مخاطبان شما هر چه می گذرد، مطالب بهتری دریافت می کنند. در این چرخه سه گروه: روزنامه نگار، مخاطب و آگهی دهنده؛ همه راضی اند.

ب. از روزنامه تان استقبال نمی شود. کمی اصرار می کنید و ادامه می دهید. پول تان تمام شد، می بندید.

در ایران چطور؟

بزرگترین مشکل در ایران این است که دولت نقش دارد. یعنی همان اول می گوید باید تشخیص بدهم که چه کسی صلاحیت روزنامه دارد و چه کسی ندارد. مشکل دوم کمک مالی است. تقریبا همه رسانه های چاپی ایران کم یا زیاد، از کمک دولتی برخوردارند. برخی آگهی های دولتی – مثل حصر وراثت – می گیرند، برخی سهمیه کاغذ و برخی امتیاز های دیگر.

حالا به عنوان مثال به روزنامه کیهان نگاه کنید. بیش از هزار خبرنگار و پرسنل، چاپخانه و ساختمان و امکانات دارد. خروجی آن شاید توسط ۳۰ هزار نفر هم در روز خوانده نشود. کاملا از نظر اقتصادی، یک بنگاه ضرر ده است. اما آیا تعطیل می شود؟ خیر. بخاطر حمایت های دولتی یا حکومتی.

در دنیا، مخاطب است که تصمیم می گیرد رسانه ای را بخواند یا نخواند. در واقع کلید قطع حیات یک روزنامه دست مخاطب است ، نه حکومت. به عنوان مثال، مجلی «شارلی ابدو» در پاریس که کاریکاتور پیامبران را می کشد. بعد از ترور دست اندرکارانش، سه میلیون نفر خواستار خرید آن شدند. شاید مقطعی مردم به این نتیجه برسند که این نشریه را دوست ندارند، آن وقت کسی نمی خرد.

رسانه مثل دیگر حوزه ها، مدتهاست صنعت شده و در صنعت نمی شود واحدی داشته باشی که هر روز ضرر می دهد. برای همین می گویم که چرا توقیف. اگر در ایران آزادی بیان باشد، حتی اگر یک روزنامه بد و سیاه نما باشد، این مردم هستند که تصمیم می گیرند بخوانند یا نه. آن وقت تکلیف آینده آن رسانه معلوم می شود. معادله سختی نیست.

XS
SM
MD
LG