غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل جمهوری اسلامی، می گوید برخی بزرگان چنان تعلق خاطری به فرزندان خود دارند که حتی از منافع نظام هم چشم پوشی می کنند. این مقام قضایی تصریح کرده که آنان حتی گزارش رسمی درباره فساد مالی فرزندان خود را نمی پذیرند. در جمهوری اسلامی خبرهای تایید شده و تایید نشده بسیاری درباره فساد مالی فرزندان مقامات عالیرتبه نظام مطرح است. کسانی که در عرف رایج آقازاده خوانده می شوند.
در میان واژه هایی که پس از تاسیس جمهوری اسلامی وارد ادبیات ایران شد، یکی هم آقازاده بود. در واقع این لقب اشاره ای بود به موقعیت رسمی پدر خانواده که روحانی بود. بنا براین از او به عنوان آقا نام برده می شد و از فرزندانش به عنوان آقازاده.
روحانیون که علاقه خاصی به فرزندان پسر خود دارند و آنان را وارث فکری و مالی خود می دانند اغلب در این مرزبندی ها به اختلاف هم برخورد می کنند. به همین دلیل است که وصلت خانوادگی فرصتی فراهم می کند تا آنان بخشی از این کدورت ها را پاک کنند.
آقازاده ها پس از انقلاب و با توجه به حضور پدرانشان در عرصه تصمیم گیری های حساس حکومتی وارد فعالیت اقتصادی شدند. در واقع آنان مجوز برخی فعالیت های ناممکن اقتصادی را برای شرکای خود فراهم می کردند بی آن که نامشان در میان باشد. محدویت خبر رسانی هم موجب شد تا دامنه آن چه در افکار عمومی به عنوان گمانه زنی از آن یاد می شد از شایعه ها هم فراتر ورد. شایعه هایی که البته کمتر هم تکذیب می شد.
اولین بار در اوج درگیری های سیاسی دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و هنگامی که منتقدان راست گرای او اطرافیانش را به رانت خواری متهم کردند علی ربیعی مدیر مسئول روزنامه کار و کارگر رسما از نقش آقازاده ها در عرصه تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی پرده برداشت. یاداشت های او در جشنواره مطبوعات برنده قلم بلورین هم شد. پس از آن محمود احمدی نژاد در اثنای مبارزات انتخاباتی خود در سال ۸۴ فرزندان هاشمی رفسنجانی رقیب پرقدرت خود را به فساد مالی متهم کرد. این رقابت در انتخابات سال ۸۸ به اوج رسید. نه تنها هاشمی رفسنجانی بلکه ناطق نوری هم که از روحانیون اصولگرای نزدیک به رهبر بود، متهم شد که از فساد مالی فرزندانش جلوگیری نکرده است.
اما اکنون غلامحسین محسنی اژه ای می گوید کسانی که خود انحراف فکری ندارند چنان به فرزندان خود تعلق خاطر دارند که دچار بدبختی می شوند. وی تاکید کرده که کار به جایی می رسد که ده ها بار پیش آن فرد رفته و گفته می شود فرزند تو خراب شده و دچار فساد مالی است یا خودت برخورد کن و یا اجازه بده دیگران برخورد کنند اما او نمی پذیرد و می گوید این مساله صحت ندارد.
سی و یک سال پس از تاسیس جمهوری اسلامی حکومت روحانیون در شرایطی به سر می برد که افزون بر بحران سیاسی ناگزیر است بحران اخلاقی و فساد مالی را هم به عنوان یک واقعیت بپذیرد اما این که اراده مبارزه وجود دارد یا نه پرسشی است که پاسخ به آن نیاز به زمان دارد.