بازيگران: مارلون براندو، ماريا اشنايدر
ايتاليا، ۱۹۷۲، رنگی، ۱۲۹ دقيقه
داستان حول محور يک آشنايی اتفاقی بين بيوه مرد ۴۵ ساله ای دور می زند بنام پُل (براندو) و زن جوان و زيبای ۲۰ ساله ای بنام «جين» (اشنايدر). اين دو که بطور تصادفی در آپارتمانی که برای اجاره گذاشته شده است به هم بر می خورند، بخاطر احساس شديد تنهايی بطرف يکديگر جذب شده و با هم به عشقبازی می پردازند. رابطه اين دو، البته اگر بشود اسمش را رابطه گذاشت، به چهارديواری اين آپارتمان خالی و بدون اثاثيه منحصر است، بطوريکه در بيرون آن معنايی نمی تواند داشته باشد چون اين دو کاراکتر در دو دنيای متفاوت از هم زندگی می کنند و هردو بشدت از تنهايی رنج می برند. پُل به تازگی همسرش را از دست داده و جين قرار است بزودی با مردی ازدواج کند که از بی فکری و بی شخصيتی او در عذاب است.
برتولوچی با خلق اين دو کاراکتر که اين چنين به همآغوشی با هم می پردازند بدون آنکه حتی اسم يکديگر را بدانند درواقع ميخواهد فرضيه قوی ای را ارايه کند و آن هم اين است که می توان با تدقيق و تمرکز بر همآغوشی صرفا جنسی و بدون عشق به زوايای روح اين دو انسان پی برد. پُل می خواهد درد جانکاه از دست دادن همسرش را با عمل جنسی خالص و بدون پيچيدگی عشقی تسکين دهد. جين که در برابر اصالت اين احساس واکنشی توم بااحساس ترحم دارد، در عين دردناک بودن عمل به اين کار تن می دهد زيرا هر چه باشد تسليم تمناهای جنسی پُل شدن بهتر از حرافی های پوچ و بی مغز نامزدش است. به همين علت، اين رابطه در بيرون چهارديواری اين آپارتمان امکان ندارد و از لحظه ای که اين دو اسمشان را به يکديگر می گويند از همان جا رابطه شان رو به افول می گذارد.