<!-- IMAGE -->
هرسال هزاران پناهنده از دارفوربرای فرار از کشتار همگانی بسوی کشورهای همسایه رهسپار میشوند. بسیاری از انها سفرشان به مقصدی باور نکردنی، یعنی به اسرائیل، کشوری که یاد گرفته بودند باید از آن تنفر داشت پایان میابد.
مردی، بنام یوتام شفی، اسرائیلی به بسیاری از انها کمک میکند تا سرو سامان بگیرند و بر خلاف همه احتمالات امید وار شوند.
چهره های در هم شکسته و جراحاتی از رنج و درد نماینگر دوران دشوار فرار از خطر تا رسیدن به ایمنی است
گروهی با زخمهای گلوله وارد تلویو میشوند. انها می گویند در زمانی که در کویر در حال فرار بودند تا به مرز اسرائیل برسند مورد هدف تیر اندازان مصری قرار گرفتند.
در کشوری که همیشه فقط به پناهنده های یهودی خوش امد میگفته، بسیاری از مردم بد بختی و رنج انها را نا چیز مینگرند ولی یوتام شفی ۲۵ ساله چنین نمی پندارد. او چند سال از زندگیش را صرف فراهم اوردن غذا، دستیابی به مراقبتهای فوری پزشکی، تحصیل و از همه مهمتر یک زندگی بدون ترس برای آنها کرده است.
او میگوید: گشودن در بروی دارفوریهای مستاصل، بدون در نظر گرفتن نژاد و مذهب شان یک عمل طبیعی است. کوشش برای کمک به مسلمانان پناهنده درسی است که او از پدر ومادر بزرگش که لهستانی و بلغاری و از بازماندگان هلو کاست بودند یاد گرفته.
" انها پناهنده اند، همانطور که ۵۰ سال پیش پدر و مادر بزرگ من در اروپا بودند و اگر درها بوسیله مسیحی های دهاتی ساده بروی انها باز نمیشد امروزنه من و نه پدرم زنده نبودیم."
در دو سال گذشته پناه گاه ها ئی در اسرائیل برای صد ها دارفوری باز شده است . پیش از ان، لوینسکی پارک در تلویو محل اردوگاه آنها بود. از ان زمان تا به حال تلاشهائی که شفی آغاز گر ان بود به ثمر رسید ه و سایر جوانان اسرائیلی برای کمک به پناهنده ها به او پیوستنه اند.
دیوید رافائیل ۲۳ ساله داوطلبانی از سر تا سر اسرائیل گرد آورد تا برای کودکانی که قربانیان ظلم و ستم هستند "یک روز شادی در پارک" فراهم کنند.
رافائیل میگوید." این البته برای یهودی ها خوش ایند است چون خود انها ۶۰ سال پیش مورد ظلم و ستم قرار گرفتند.آنچه حالا در انجا میگذرد از ان چه من میفهمم ، آنهم یک هولو کاست است."
اسرائیل بیشتر تاریخ ۶۰ ساله اش را درجنگ با تروریستهای مسلمان بوده است. همدردی با پناهندگان مسلمانان در اینجا کار ساده ای نیست. ولی یوتام شفی و همکارانش توانسته اند در دلها اثر بگذارند وبا جاری نگه داشتن کمکهای مالی امید ها را زنده نگه دارند.
شفی، یکی از روزهائی که برای آوردن کمک های مالی به پناه گاه آمده بود صدای مادر بزرگش، بازمانده هلو کاست، در گوشش صاف و رسا طنین انداخت ." او همیشه میگفت هر کس که دستش را جلوی تو دراز کرد بدون اینکه به پرسی چرا بش کمک کن."
یوتام شفی نبرد سختی را در پیش گرفته، کمک به پناهندهگان اغلب نا دیده گرفته شده.