کارگردان: توماس گوتيرز آليا
کوبا، ۱۹۹۴، رنگی،
گوانتانامرا آخرين ساخته آليا ست که آن را به اتفاق خوان کارلوس تابيو کارگردانی کرد. عنوان فيلم بر اساس ترانه معروف کوبايی به همين نام است که معنی «دختری از گوانتانامو» می دهد.
فيلم در ژانر کمدی بوده و داستان انتقال يک جنازه از شهری به شهر ديگر است. چند کاراکتری که در جمع تشييع کنندگان با دو راننده کاميون در طول راه با يکديگر برخوردهايی پيدا کرده و صحبت هايی درباره زندگی و خدا می کنند و به اين نتيجه می رسند که درباره خيلی از مسايل اين دوگروه با يکديگر شباهت هايی دارند ولی از بسياری جهات به نسبت ديدگاه هايشان نيز با يکديگر متفاوتند.
هنگامی که عمه جوجيتا بطور ناگهانی دارفانی را وداع می کند، جينا و دوست دوران کودکی جوجيتا، پيرمردی بنام کانديدو، بايد جنازه را به هاوانا برسانند. همسر خودرای و مستبد جينا، آدولفو، که جاه طلبی شديد سياسی دارد، بطوری که همواره اسباب ناراحتی ديگرا ن را فراهم می کند، رهبری اين سفر را بر عهده می گيرد.
در طول راه، گروه جينا با راننده کاميونی برمی خورد بنام ماريانو که مردی خوشگذران است و در هر ايستگاهی يک دوست دختر دارد. ماريانو و جينا يکديگر را به جا می آورند. از قرار هنگامی که جينا در دانشکده درس می داد، ماريانو يکی از شاگردانش بود و يک بار برای وی نامه عاشقانه ای نوشته، و سپس از شرمندگی بخاطر اين کارش ترک تحصيل کرده بود.
پيش از اينکه آنها به هاوانا برسند، جينا بايد تصميم نهايی خودش را بگيرد و بين آدولفو و ماريانو يکی را انتخاب کند. او از سرنوشت عمه جوجيتا درس لازم را گرفته و تصميمش را بر آن اساس اتخاذ می کند.