رضا ارحام صدر، بازیگری که به شکرپاره اصفهان معروف شده بود، این هفته درگذشت. او بازی در تئاتر را از سال ۱۳۲۰ با نمایش رفیق ناجنس از تئاتر سپاهان آغاز کرد و با فیلم شب نشینی در جهنم وارد عالم سینما شد. او تحصیلکرده رشته فلسفه و امور تربیتی از دانشگاه اصفهان بود و علاوه بر بازیگری حرفه ای به کار در وزارت دارائی و بیمه ایران اشتعال داشت.
ارحام صدر دراجرای نمایش های خود از متون نمایشی استفاده نمی کرد و در عوض به روش تئاترهای سنتی و روحوضی ، نمایش های او نیز با یک داستان ساده و با بداهه گویی او و دیگر بازیگران روی صحنه روایت می شد. همین موضوع یکی از دلایل معروفیت و محبوبیت ارحام صدر بود که روی صحنه نمایش با هوشمندی مسائل و مشکلات اجتماعی را نیز در قالب هجو و هزل بازگو می کرد.
در کتاب خاطراتی از هنرمندان، نوشته پرویزخطیبی، وی درباره ارحام صدر نوشته است: «در سال ۱۳۲۶ به دعوت فرهمند، مدیر تئاتر اصفهان برای مدت یک هفته عازم اصفهان شدیم. از پیش شنیده بودم که دو تئاتر معروف در این شهر با هم به رقابت پرداخته اند که اولی تئاتر اصفهان است و دومی تئاتر سپاهان به مدیریت شخصی به نام صدری. این دو تئاتر به شدت با یکدیگر رقابت داشتند.در تئاتر سپاهان علاوه بر چهره های قدیمی چون بنی احمد، کهنموئی و رجائی، چند چهره جوان هم به فعالیت مشغول بودند که یکی از آنها رضا ارحام صدر بود. می گفتند وقتی ارحام صدر در نمایشی شرکت می کند نه تنها اهالی اصفهان که ساکنان شهرهای اطراف هم برای تماشای او به اصفهان هجوم می آورند. حتی افراد علاقمند از تهران با اتومبیل و هواپیما شبانه خودشان را به سالن تئاتر سپاهان می رسانند و صبح روز بعد به مرکز برمی گردند.»
رقابت دو نمایش خانه اصفهان که فرهمند و صدری مدیران آن بودند باعث شده بود که فرهمند مدیر تئاتر اصفهان از پرویز خطیبی و بازیگران نمایش های او، عصمت صفوی، مهین دیهیم، ایران قادری، هوشنگ بهشتی و حمید قنبری دعوت کند تا با اجرای نمایش در این شهر به رقابت با ارحام صدر بپردازند. خطیبی در کتاب خاطراتی از هنرمندان می نویسد:« در آن زمان این اسامی کافی بود که در شهر بزرگی چون اصفهان ولوله ای به پا شود و تصادفا همینطور هم شد . ورود ما به شهر و اعلام این مطلب که هنرمندان معروف تهران به مدت سه شب در تئاتر اصفهان برنامه خواهند داشت سبب شد تا کلیه بلیت ها از پیش به فروش برسد و مردم شهر از جمله افراد سرشناس به تماشای نمایشنامه شوهرم را باختم بیایند.»
استقبال مردم از این نمایش کمدی به قدری شدید بود که اجرای آن در اصفهان به به مدت دو هفته دیگر تمدید شد.
خطیبی می نویسد: «خبر موفقیت ما و تک خال برنده تئاتر اصفهان در محافل پیچیده بود و شب پیش از بازگشت به تهران گروه تئاتری ما از جانب مدیر تئاتر سپاهان دعوت شدند تا به تماشای نمایشی با شرکت ارحام صدر برویم.»
پرویز خطیبی از این نخستین تجربه تماشای ارحام صدر بر روی صحنه می نویسد:« نمایشی بود سنتی با لباس های مخصوص که عکس های آن را جلوی در تماشاخانه کوبیده بودند. چهره ارحام صدر با آن همه تعریف و تمجید که درباره اش شنیده بودم به نظرم یک چهره تلخ و جدی آمد اما وقتی نمایش شروع شد و ارحام صدر به روی صحنه آمد تمام تازیگران را تحت الشعاع قرار داد و او یکه تازی بود که هیچ بازیگر دیگری با تمام مهارت نمی توانست به گردش برسد.»
درسال ۱۳۳۶ در برنامه نوروزی رادیو تهران نمایشی از ارحام صدر پخش شد که فوق العاده مورد توجه شنوندگان قرار گرفت. نمایش مست که برای اجرای زنده آن، ارحام و گروه او را از اصفهان با هواپیما به تهران آورده بودند.درسال ۱۳۴۱، پرویز خطیبی نویسنده برنامه های صبح جمعه
– شما و رادیو ، به اتفاق منوچهر نوذری کارگردان و شاهرخ نادری تهیه کننده برنامه به اصفهان رفت تا نمایش نامه هایی را که تهیه کرده بود با شرکت ارحام صدر و بازیگران گروه او برای رادیو ضبط کنند.پرویز خطیبی می نویسد: « این نخستین بار بود که من ارحام صدر را از نزدیک می دیدم. خیلی جدی و رسمی با هم سلام و علیک کردیم و دست دادیم. گفت: نمایش تازه مرا دیده اید؟ گفتم نه و فکر نمی کنم فرصتی برای تماشای آن داشته باشیم چون فردا صبح زود عازم تهران هستیم. گفت: همین امشب بیایید. خیلی مایلم شما این نمایش را ببینید.»
آن شب خطیبی، نادری و نوذری در محل تئاتر جدید ارحام صدر که خود او و دوستانش برپاکرده بودند حاضر می شوند. این سه نفر که برای ضبط چند گزارش در بازار بزرگ اصفهان و خیابان چهارباغ ساعت ها پرسه زده و روز سخت و خسته کننده ای را گذرانده بودند، بدون هرگونه فرصتی برای تجدید قوا در صندلی های ویژه میهمانان در ردیف اول تئاتر ارحام قرار گرفتند: « من که با اشتیاق فراوان غرق تماشا بودم پس از ده دقیقه خوابم برد. ناگهان از خواب پریدم و ارحام صدر را دیدم که به جلوی صحنه آمد و پایش را به زمین کوبید و با همان لهجه شیرین فریاد زد: یعنی ما آنقدر بی مزده ایم که مردم تو سالن خوابشان می برد؟ با شنیدن این حرف تماشاگران قهقهه را سردادند و ناگهان صدها جفت چشم متوجه ما شد و من چنان خجالت زده شدم که نمی دانستم چه کنم.»
پشت صحنه پس از عذرخواهی از ارحام صدر او با لبخند به خطیبی می گوید: « اینجا همه مردم به شوخی های من عادت کرده اند.» این مطلب واقعیت داشت و بعدها یک شب که رییس برق اصفهان به تماشای برنامه ارحام صدر آمده بود، او به طور فی البداهه مطلب تازه ای را روی صحنه عنوان کرد: «به خدا این آقای رییس اداره برق ما خیلی ماهه چون نور چراغ برق شهر ما هم به اندازه نور ماهه!»در پایان این مطلب در کتاب خاطراتی از هنرمندان نوشته شده است: «آن چه مسلم است ارحام صدر را نمی توان با بازیگران تئاتر سنتی مقایسه کرد ولی سبک کار او در حقیقت چیزی است بین تئاتر سنتی و تئاتر امروز. به این صورت که نمایشنامه نویس
– مهدی ممیزان – داستان را می نوشت ولی ارحام صدر در شب نمایش به مقتضای زمان جملاتی را به آن اضافه می کرد و از قضا این همان چیزی بود که تماشاگران می خواستند و به آن عادت داشتند. در یک کلام ، اگر کسی سه شب متوالی به تماشای نمایش های ارحام صدر می رفت هرشب جمله تازه ای از دهان او می شنید. برای این بازیگر پرقدرت هیچ قاعده و قانونی وجود نداشت مگر جلب رضایت مردم. مردمی که هنوز هم به یادر ارحام صدر هستند و کارهای گذشته اش را تحسین می کنند.»