گاری توماس، خبرنگار صدای آمریکا، واشنگتن
یک تحلیلگر سیاسی می گوید عدم تعیین پیش شرط از سوی باراک اوباما برای مذاکره ایران و ایالات متحده می تواند نشانه ای برای تغییر در روابط خصمانه دو کشور باشد.
انتظار می رود پس از به قدرت رسیدن باراک اوباما به مقام ریاست جمهوری، ایران در صدر فهرست چالش های سیاست خارجی قرار گیرد. اوباما در دوران تبلیغات انتخاباتی برای مقام ریاست جمهوری به کرات از تمایل خود به گشودن باب مذاکره با ایران دفاع کرده بود.
مسیر آشتی احتمالی ایران و ایالات متحده سرشار از خطر و ریسک های احتمالی خواهد بود.
پیشینه روابط خصمانه ایران و ایالات متحده، به سی سال پیش و دوران تسخیر سفارت آمریکا در تهران در دوران انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ در ایران باز می گردد و سردی روابط، کماکان در پی تلاش ایران برای دستیابی به توانایی هسته ای ادامه پیدا کرده است.
در حالی که ایده آشتی با ایران در دوران ریاست جمهوری جرج بوش مطرح نبود اما هم اکنون این امرمورد گفتگو قرار گرفته است. آقای اوباما در دوران تبلیغات ریاست جمهوری خود نسبت به اتخاذ سیاست جدیدی در قبال ایران تمایل نشان داده بود.
باراک اوباما در یکی از سخنرانی های خود در آن دوران گفته بود: « علیرغم ادعاهای برخی من هیچ تمایلی به گفتگوی صرف با مخالفانمان ندارم، اما در مقام رییس جمهوری ایالات متحده نسبت به دیپلماسی اصولی و سخت گیرانه با یکی از رهبران لایق ایران در زمان و مکانی که خود برمی گزینم ، متمایل خواهم بود و این امر تحت شرایط روی خواهد داد که پیشبرد گفتگوها به طور قطع به منفعت ایالات متحده باشد.»
کارشناسان بر این باورند رفع تیرگی روابط ایران و ایالات متحده، همچون سیاست غیر متعارف ریچارد نیکسون رییس جمهوری آمریکا خواهد بود که به سردی و تیرگی بلند مدت روابط ایالات متحده با دولت کمونیستی وقت چین پایان داد.
اما سیاست توجیه برقراری گفتگو به پشت سر گذاشتن خصومت های گذشته و از میان برداشتن مشکلات کنونی بین طرفین مذاکره منوط خواهد بود.
کن کاتزمان، یک تحلیل گر مسائل ایران در مرکز خدمات پژوهشی کنگره می گوید تغییر ناگهانی و راهگشا در قبال ایران، آن گونه که نیکسون در رابطه با چین ایجاد کرد را نمی توان انتظار داشت.
در عین حال کاتزمان می گوید: « ممکن است مسئله فعالیت های هسته ای ایران اولین قدم برای اعمال هر گونه تغییر موضع ایالات متحده در قبال ایران محسوب شود. اولین گزینه ای که از تغییر سیاست ایالات متحده در قبال ایران حکایت می کند تصمیم دولت اوباما در تغییر پیگیری سیاست گذشته پیرامون توقف غنی سازی اورانیوم به عنوان پیش شرطی برای گفتگوی مستقیم آمریکا با ایران خواهد بود.»
باب بائر، مامور پیشین سیا که تجربه بسیاری در مسائل خاورمیانه دارد می گوید: « دولت اوباما باید درهای مذاکره با ایران را به طور غیر مستقیم بگشاید و پس از آن یک نماینده ویژه مخفی به ایران بفرستد. برای منصرف کردن ایران برای دست کشیدن از بلندپروازی های این کشور در دستیابی به سلاح های هسته ای باید مشوق هایی همچون لغو تحریم های اقتصادی و سرمایه گذاری کشورهای غربی را به تهران ارایه نماید.»
گری برنستن، مامور پیشین سیا می گوید: « حمایت ایران از گروه های نظامی همچون حزب الله در لبنان مذاکره با تهران را بی فایده می نمایاند. به این دلیل که آن ها معتقدند تروریسم شکل موثری در سیاست خارجی ست، چنین سیاستی به گذار آرام در ایران کمکی نخواهد کرد. در نهایت راهی را برمی گزینند که ایالات متحده چاره ای به جز استفاده از زور علیه آن ها نخواهد داشت. »
پژوهش جدید مرکز مبارزه با تروریسم در وست پوینت حاکی از آن است که منافع مشترک در برقراری ثبات در عراق می تواند راهگشایی برای آشتی بین ایران و ایالات متحده باشد.
ایران با حمایت از احزاب سیاسی شیعه مسلمان و جنگجویان مسلمان نفوذ خود را در عراق تثبیت می کند. اما چندین دیدار بین مقامات ایران و ایالات متحده پیشرفت قابل توجهی در روابط دو کشور پدید نیاورد و گفتگوها به قدم های مثبتی در مورد مسائل دیگر بین دو کشور منجر نشد.