پس از گذشت ده سال از آنچه که تاریخ آن را به عنوان قتل های زنجیره ای ثبت کرده است خانواده قربانیان، همراه با فعالان حقوق بشر، در کنار جمعیتی چشمگیر در یک سخنرانی در پاریس حضور یافتند. برای آشنائی با افکار و گفتاربرخی از حاضران در جلسه دقایقی کوتاه پای حرفهایشان نشستیم .
دکتر عبدالکریم لاهیجی که گرداننده نشست بود می گوید: نخست باید از حضور هموطنانم سپاسگزاری کنم. امسال خانواده قربانیان سیاسی هم حضور داشتند یعنی پرستو فروهر، سهراب مختاری ، سیما پوینده و با حضور شیرین عبادی فعال حقوق بشر و من ، یعنی دو وکیل ، این نشست اقدام متفاوت و مهمی بود. ما خواستیم راه حل های حقوقی را یادآور شده باشیم تا در آینده خاطره این جنایات فراموش نشود .
آقای لاهیجی امسال پس از گذشت ده سال مسیر طی شده در مورد قربانیان قتل های زنجیره ای را چگونه ارزیابی می کنید ؟
-از روز اول به دوست و همکارم خانم عبادی و همین طور عزیزانم آرش و پرستو فروهر گفتم که برای خودشان توهم ایجاد نکنند ، جمهوری اسلامی حکومتی نیست که عاملان این قتل ها را به مجازات واقعی برساند و دیدیم که متاسفانه حق با من بود . به تعدادی مامور چند سالی حبس دادند و هرگز صادر کنندگان احکام قتل حتی شناسائی نشدند ، چه رسد به اینکه مورد تعقیب قرار بگیرند و ما از این رو همچنان در پی اجرای عدالت هستیم تا روزی که شرایط عدالتخواهی در ایران فراهم شود و تا آن روز نباید اجازه داد یاد این جنایات از خاطره مردم پاک بشود.
پرستو فروهر نیز می گوید: به اعتقاد من ما راهی طولانی نرفته ایم و در واقع در پای دیوار سخت حکومت هر تلاشی که کرده ایم به بن بست رسیده است . روند دادخواهی که از مسیر قضائی خودش پیش رفت ، به نمایش مسخره ای تبدیل شد تا از این طریق عده ای مامور قتل را به دادگاه بکشند و هویت بسترسازان این قتل ها رابه نحوی که دیدیم مخفی نگه دارند . پس از آن هم از طریق کمیسیون اصل نود ، کوشش های ما به آنجا رسید که رئیس کمسیون گفت ما در پی تحقیقاتمان به نامهائی برخورده ایم که توانائی احضار آنها را برای پاسخگوئی نداریم . به این ترتیب تلاش های ما در درون ایران به بن بست رسید و در بیرون هم با شکایتی که به کمسیون حقوق بشر سازمان ملل و کمیساریای عالی سازمان حقوق بشر داشتیم به ثبت این شکایتنامه انجامید بی آنکه هنوز به ما جوابی داده شود.آنها پرونده را برای رسیدگی به دستگاه قضائی ایران ارجاع کردند و معلوم است که آنها هم جوابی ندادند . ولی امیدی که ما بازماندگان قربانیان داریم این است که این جنایات به عنوان پرونده باز، در اذهان عمومی بماند تا زمانی که ما ابزارهای لازم را برای پیشبرد اهدافمان که دفاع از حقوق دگراندیشان است بیابیم .
شیرین عبادی در پاسخ به این پرسش که گمان چنین است که در مورد این پرونده ها دیگر از این بیشتر نمیتوان جلوتررفت ، می گوید: با این نظریه در حال حاضر به این جهت موافق هستم که تمامی تلاش های ما نتیجه نداده ، اما این بدان معنا نیست که ما می توانستیم به عدالت برسیم که متاسفانه نرسیدیم . به عبارت دیگر در محدوده قوانین جمهوری اسلامی هم اگر قوانین به درستی اجرا می شد ، ما شاهد نتجه بهتری میتوانستیم باشیم . یکی از اشکالات این است که قوانین مصوب خود جمهوری اسلامی هم رعایت نشد.
از سیما پوینده پرسیدم با توجه به آنچه که تا کنون شنیده ایم و آنهم پس از ده سال، برای آگاهی از حقیقت امیدوار باشیم یا ناامید ؟ وی می گوید اگر ما امیدمان را از دست داده بودیم مطمئن باشید امروز اینجا حضور نداشتیم ، آنچه که ما را زنده نگه داشته اول اینکه یاد عزیرانمان را در تاریخ حفظ میکنیم یعنی خلاف تلاش جمهوری اسلامی که تلاش میکند نام این عزیزان را از یادها ببرد و حذف کند . ما با برگزاری این نوع مراسم میخواهیم یاد آنها و به ویژه اندیشه آنها را جاودانه کنیم . به امید اشاره کردید ، مسلما ما امید داریم ، درست است که راه هائی که رفتیم ما را به مقصود نرسانده و این به دلیل شرایط دیکتاتوری در ایران و یا عدم دسترسی مجامع بین المللی به پرونده های امنیتی در ایران بوده است .
در اینجا باید تاکید کنم که اگر هم ما نتوانیم جموری اسلامی را در یک دادگاه بین المللی محکوم کنیم ،مسلما تلاش خواهیم داشت تا حقایق تلخ این قتل ها را برای جهانیان روشن سازیم وبه نظر من افشاگری این جنایات حائز اهمیت و در درجه اول قراردارد. ما از اول در جستجوی مجازات نبودیم ، اگر روزی هم دادگاهی تشکیل بشود هدف اولیه ما روشن شدن این جنایات سیاسی است . از اول هم که این قتل ها شروع شد یعنی از زمان دکتر سامی و تا امروز ما دنبال تنبیه نیستم، مردم باید حقیقت را بدانند.
سهراب مختاری، جوان ترین سخنران این جلسه است واحترام حضار برای او و پدرش یکسان است. او نیز میگوید: بعد از ده سال هنوز حقایق پشت پرده این قتل ها برای همگان روشن نشده ، بدلیل اینکه بدنبال شکایت ما به قوه قضائیه و بدلیل فاقد صلاحیت بودن دادگاه های جمهوری اسلامی نتیجه مشخص است . در ایران قوه قضائیه ،مستقل از قدرت حاکمیت نیست بلکه زیر پوشش کل حاکمیت قرار داشته و کارش صرفا پیش بردن منافع جمهوری اسلامی است . بی سبب نیست که از همان روز اول سعی کردند سد هائی را در برابر این پرونده بگذارند تا کسی از حقیقت نشانی نداشته باشد . شما دیدید که سرانجام هم تلاش کردند این پرونده را به یک پرونده معمولی جنائی تقلیل بدهند و بگویند که عناصر خودسری در وزارت اطلاعات این قتل ها را انجام داده اند. در صورتیکه چنین نبوده و ما چون قوه قضائیه را فاقد صلاحیت دیدیم از مجامع حقوق بشری در جهان خواسته ایم به این پرونده رسید گی کنند .
در پایان از نازنین مختاری سئوال کردم آیا در ایران با تغییر رئیس جمهور ، کمک و گشایشی در این پرونده مشاهده کرده اید؟
وی می گوید: فکر میکنم اتفاق مثبتی را لمس نکردیم ، درعوض موردی که درایران بخوبی میتوان مشاهده کرد این است که قبل از قتل پدرم و اصولا قتل های زنجیره ای ، اسامی روشنفکرانی که به قتل می رسیدند همیشه مخفی می ماند و جمع محدودی از روشنفکران از نام و کار کسانی که به قتل رسیده بودند خبر داشتند. پرونده فجیع قتل ها این بار چنین نشد و قشرهای مختلف از حادثه با خبر و از ارزش و آثار کسانی به قتل رسیده اند به خوبی آگاهند . قبلا پدرم را جمعی محدود می شناختند ، اما امروز دیگر موضوع به کتابخوان ها برنمی گردد و این بی عدالتی ذهن ها را بیشتر متوجه کرده است .