فيلم آخرين پادشاه اسکاتلند The Last King of Scotland با هنرمندی فارست ويتيکر Forest Whitaker که اين هفته در سينماهای آمريکا بر پرده آمد، بر اساس کتابی از نويسنده، گايلز فودن Giles Foden يک پزشک اسکاتلندی را در کنار يک ديکتاتور آفريقائی قرار می دهد و تماشاگران را به اوگاندای دهه 1970 می برد که در آن، ايدی امين، ديکتاتور خون آشام، طی هشت سال بيش از سيصد هزار نفر را کشت.
در کتاب آخرين پادشاه اسکاتلند (۱۹۹۸) که اين فيلم براساس آن است، نويسنده برای نزديک شدن به ايدی امين، يک شخصت خيالي، يعنی يک پزشک جوان اسکاتلندی خلق کرده، که در واقع کتاب او و فيلم حاضر، به کارگردانی هنرمند ۳۹ ساله اسکاتلندی کوين مکدانالد Kevin MacDonald رابطه اين دو آدم را بررسی ميکند، اما از اين طريق، ما را به اين چهره تاريخی خارقالعاده نزديک ميکند، و صفت خارق العاده نه تنها به خاطر واقعيتهای تاريخی است، بلکه بازی عجيب و توانای فارست ويتيکر، هنرپيشه آمريکائی را نيز در بر ميگيرد که ابعاد انسانی متضادی به اين شخصيت داده، که شايد از واقعيتهای تاريخی فراتر برود و آنرا جالبتر کرده باشد.
در آغاز فيلم، پزشک جوان اسکاتلندی به نام نيکلاس گريگان، با بازی جيمز مک کووی James McCavoy که تازه دکتر شده، کره جغرافيا را ميخواند و انگشت ميگذارد روی اوگاندا، به عنوان يک مقصد اتفاقی برای يک تجربه جديد در زندگي.
ورود او به اوگاندا همزمان ميشود با کودتا و روی کار آمدن ايدی امين.
اول بار که فارست ويتيکر را در نقش ايدی امين ميبينيم او دارد برای روستائيان از خاستگاه مردمی خود ميگويد و از نقشههای بلندپروازانهاش برای ساختن جاده و مدرسه و بهبود زندگی مردم.
نخستين برخورد پزشک جوان اسکاتلندی و ديکتاتور آفريقائي، که با دلهره و خطر همراه است، با لبخند و وعده دوستی تمام ميشود و فيلم با موفقيت در چند دقيقه، يک بعد انسانی به شخصيت ايدی امين اضافه ميکند.
ايدی امين به خاطر کنفرانسهای مطبوعاتياش مشهور بود، که در آن مجبور بود اتهام آدمخواری و کشتار مخالفان را مدام انکار کند.
فارست ويتيکر، هنرپيشه آمريکائی ميگويد به اين دليل به اين سناريو علاقمند شد هر چند درباره يک ديکتاتور ديوانه بود اما او را مرد پيچيدهای نشان می داد و تصميم گرفت اين نقش را قبول کند.
ويتيکر ميگويد ايفای نقش امين در اوگاندا از اين نظر جالب بود که او را مردم هنوز به ياد دارند و او در انجا و در سراسر آفريقا به يک چهره اسطوره ای تبديل شده است.
ديکتاتور آفريقائی به پزشک جوان پيشنهاد ميکند که به عنوان پزشک مخصوص رئيس جمهوری همراه او بشود. بازيگر اسکاتلندی جيمز مککووي، خامی دکتر جوان و جاه طلبی او را در کنار معصوميتش عرضه ميکند.
جيمز مککووي، هنرمند اسکاتلندي، بازيگر نقش پزشک جوان، در مصاحبهای ميگويد در اين فيلم از ايدی امين يک آدم با شخصت دوگانه ساخته شده است، و ميافزايد آدم ظاهرا خوبی که کارهای ترسناک انجام دهد ترسناک تر يک آدم ترسناک است که کارهای ترسناک انجام ميدهد. وی در باره کار کردن با فارست ويتيکر ميگويد گاهی ويتيکر چنان در نقش فرو ميرفت که او را به وحشت می انداخت.
آقای ويتيکر ميگويد بخشی از خشم درونی خود را در اين اثر گذاشته است زيرا آن همه خشم، نميتواند ساختگی باشد.
ايدی امين که بعد از يک کودتا در سال ۱۹۷۱ به عنوان رئيس جمهوری اوگاندا سوگند ياد کرد، خود را فاتح امپراتوری بريتانيا و آخرين پادشاه اسکاتلند ميخواند. رژيمی که او به وجود آورد به مدت هشت سال حکومت خونبار و پروحشت بر اوگاندا، بيش از سيصد هزار نفر را به قتل رسانيد. او در سال ۱۹۷۹ پس از برافتادن از حکومتش به عربستان سعودی مهاجرت کرد.
کارگردان فيلم آقای کوين مکدانالد ميگويد ايدی امين با شهرتی که به خاطر آدمخواري، کشتار مخالفان، تعدد زوجات بدست آورد، قبل از نلسون ماندلا مشهورترين چهره سياسی آفريقا و نماينده بدترين چيزهای قاره سياه بود.
دکتر ديويد بارکان David Barkhan نزديک ترين شخصيت به پزشک اسکاتلندی اين فيلم، دو سال طبيب ايدی امين بود و جنون او را توصيف ميکند که ميتوانست او را ذوق زده بسازد با اين حس غريب که راه نجات جهان را ميداند.
اما فارست ويتيکر، بازيگر نقش ايدی امين ميگويد از ايدی امين شايد چهرهای شيطانی ساختند به اين خاطر اينکه ميخواست مستقل باشد و عليه استعمار بريتانيا سخن ميگفت.
ايدی امين است در يک مصاحبه مدعی شده بود که ميتواند انگليسی ها را کنترل کند.
کارگردان کوين مکدانالد می گويد ايدی امين دست نشانده انگليس بود و بازيچه امپراتوری انگليس، ولی مثل عروسکی که ناگهان به حرف بيايد، سازندگان خود به حيرت انداخت.
جذابيت فيلم آخرين پادشاه اسکاتلند، شخصيتی است که از ايدی امين ميسازد، يک رهبر بلندپرواز و مردی با قلبی بزرگ و حساس مثل يک بچه، و يک ديکتاتور خون آشام، چيزی شايد يادآور ديکتاتور تئاتر کلاسيک يونان، کاليگولا – شايد يک کاليگولای مدرن.
منتقدهای آمريکائی زيباترين و باشکوه ترين کلماتی که در چنته دارند، برای ستايش کار کارگردان و همکاران جوان او در اين فيلم و همچنين برای تحسين فارست ويتيکر به خاطر بازی خارق العاده اش، استفاده کردهاند. مثلا ديويد ادلستاين، در مجله هفتگی نيويورک مينويسد اين فيلم به طرز عجيب و خيرهکنندهای خوب کارگردانی و مونتاژ شده به طوريکه در هر برخورد عادی و روزمره، جنبههای ترسناک و دلهره آور قرار گرفته. او مينويسد اين از آن آثار اخلاقی است که ميخواهد از جمله به خطرات فريب اشخاص قدرتمند را خوردن را نشان بدهد، به خصوص وقتی آن اشخاص قدرتمند، آدمکشهای مجنونی مثل ايدی امين باشند. او می گويد اين درس اخلاقی و اين داستان نسبتا آشنا را کارگردانی و بازيها، به يک کار فوقالعاده تبديل کرده. منتقد واشنگتن پست نوشته بازی فارست ويتيکر در نقش ايدی امين در تاريخ سينما بی سابقه است. آقای ديويد انسن در نيوزويک نوشته فارست ويتيکر لجام خشم و توفان درونی خود را گسسته، چيزی معمولا در فيلمها جلوی ابراز آن را ميگرفت.
هر چند کار سينمائی فوق العادهای برای تبديل اين کتاب به فيلم انجام شده، اما آنچه اين اثر را جالب کرده، کار نويسنده است.
نويسنده بريتانيائی گايلز فودن، که اين کتاب را، نه به عنوان يک تحقيق تاريخی يا زندگينامه سياسي، بلکه به صورت يک رمان تکان دهنده يا Thriller ماجراجويانه در سال 1998 يعنی هشت سال پيش بيرون داد، -- و اولين کتابش هم بود و برای آن جوايز متعدد گرفت -- با اينکه نزديک به چهل سال پيش در بريتانيا به دنيا آمده، اما تا سيزده سالگی اش در آفريقا در کشور مالاوی Malawi گذرانده و درک عجيبی از جامعه آفريقا دارد.
کارگردان فيلم، آقای Kevin MacDonald در يک خانواده سينمائی بزرگ شده.پدرش يک سناريست مشهور بود و برادرش اندرو هم يک تهيه کننده فيلم است. خود کوين با مستند سازی در باره چهره های معروف کارش را شروع کرد ولی از جمله کار معروفش مستندی است در باره کشتار ورزشکاران اسرائيل توسط تروريستهای فلسطينی در سال ۱۹۷۲ در برلين، به نام One Day in September که برای جايزه اسکاربهترين مستند را دريافت کرد، و همچنين فيلم Touching the Void در باره کوهنوردان قله سيولا گرانده در سلسله جبال آند.