فيلم ترسناک نزول Descent داستان گير کردن چند توريست زن است در اعماق يک غار. اين کار دوم سناريست و کارگردان بريتانيائي، نيل مارشال Neil Marshal را منتقدهای آمريکائی يکی از گيراترين و مشغولکنندهترين فيلمهای ترسناک امسال توصيف کردهاند، آن را حتی قابل مقايسه با فيلم Alien اثر دلهرهآور ريدلی اسکات Ridley Scott دانستهاند.
جذابيت و تازگی اين فيلم در اين است که قهرمانان آن زن هستند، زنهای شجاع و امروزی و ماجراجو. در داستان فيلم اين شش دوست يک سال بعد از تصادفی هولناک که در آن دوستی را از دست دادهاند، تصميم ميگيرند تعطيلات خود را به سفری اکتشافی در يک غار اختصاص دهند، و کارگردان در واقع دارد به يکی از قويترين غرايز انسانی رجوع ميکند، يعنی ترس از گير کردن در فضائی بسته.
شش زن جسور و اهل طبيعت به خيال تماشای اعماق غاری ديدنی وارد آن ميشوند، ولی خيلی زود معلوم ميشود که وارد دالانهائی شدهاند که پای بشری به آن نرسيده است. دخترهای پردل از سوراخی به قعر غار سقوط ميکنند و خيلی زود متوجه ميشوند به جای يک غار توريستی و بيخطر، در فضائی بيگانه قرار گرفتهاند که برخلاف تصورشان مهيماننواز نيست، و در فضای تاريک و وهمآلود درون غار، دوستی خود را در آزمون تازهای مييابند. روابط قديمی دوستی به دشمنی و اعتماد به بدگمانی تبديل ميشود تا اينکه شش زن قهرمان اين فيلم، سرانجام با جانوران زيرزمينی به شکل موشهای بزرگ انسان نما، روبرو ميشوند و يکی يکی در تلاش برای گريز يا در مقابله با اين هيولاهای درون سياهی غار، جان خود را از دست ميدهند.
نيل مارشال، کارگردان بريتانيائی فيلم نزول يا Descent با فيلم سربازهای سگی Dog Soldiers توانائی خود را در به وجود آوردن فيلمهای دلهرهآور تثبيت کرد. وی در مصاحبهای برای تبليغ فيلم نزول ميگويد که از نظر او، فضای سياه و تاريک، بهترين فضا برای ساختن فيلمهای ترسناک است و فضائی از غار تاريکتر و ترسناکتر نيست.
فيلم نزول، يا Descent که فروافتادن هم به معنی عينی و هم به معنی مجازی از آن مستفاد ميشود، يک فيلم ماجراجويانه در باره زنده ماندن در فضای دلهرهآور است که به خاطر بسته بودن فضا و اسير بودن قهرمانان زن در نبردی با جانواران ناشناخته، جک متيوز، منتقد ديلينيوز نيويورک در باره شباهت آن به فيلم ترسناک Alien يا بيگانه، يادآور ميشود که در آن فيلم هم قهرمان اصلي، يک زن شيردل بود.
هنر نيل مارشال در پرهيز از حاشيه روی، امساکآميز بودن صحنهها و پرداز شفاف فيلم است. اما جنبههای روانی داستان اسارت در غار را نيز پرورش ميدهد، مثلا جانواران هولناک غارنشين، در سياهی کمين ميکنند و تا يکی از رهروان خسته و زخمی شود يا ترس او را از پای در آورد، به او حمله نميکنند.
از تخصصهای نيل مارشال، کارگردان فيلم Descent وامگيری از فيلمهای موفق تاريخ سينماست و در اين کار مثل کوئنتين ترانتينو، قادر است آن صحنهها و الهام را طوری در هم بپچياند که مال خودش بشوند.
آقای کريس کلانتباخ، منتقد بالتيمور سان که فيلم Descent را يکی از نفسگيرترين فيلمهای ترسناک سالهای اخير ميداند، مينويسد تصميم مارشال که به جای مردها، قهرمانان فيلم خود را شش زن انتخاب کرده است، انواع بهرهها را به او ميدهد، از جمله سرمايهگذاری روانی تماشاگر در شخصيتها را بيشتر ميکند و مردها، که تماشاگران اصلی فيلمهای ترسناک هستند، نسبت به اين زنهای آسيبپذير، حس حمايت پيدا ميکنند، در حاليکه زنان تماشاگر، از يک طرف خود را با آنها همسان ميبينند و يکی ميانگارند واز طرف ديگر، از تماشای قهرمانی و دل نترس آنها، قدرت ميگيرند.
منتقد مجله بريتانيائی امپاير Empire اين فيلم را با فيلم ترسناک و موفق چند سال پيش فيلم «بيست و هشت روز بعد» مقايسه ميکند و مينويسد به اين ترسناکی و گيرائی در فيلمی اخيرا بر پرده نيامده و به قدری دلهرهآور است که بعد ازتماشای آن بدن تماشاگر از زور انقباض عضله، درد ميگيرد.
خانم مانولا درگيس، منتقد نيويورک تايمز اين فيلم را يک اثرسرگرم کننده ميداند بر روی محور تئوری بقای قابلترينهای داروين و مينويسد فيلم نزول به تدريج بر ميزان ترس تماشاگر ميافزايد به طوری که در نيمه های فيلم تماشاگر از زودباور بودن خودش به خنده ميافتد.
آقای نيل مارشال ميگويد از ساختن فيلمهای ترسناک لذت ميبرد و از نگاه کردن واکنش تماشاگران به فيلمهای ترسناک هم به اندازه لذت ميبرد.