لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ ایران ۲۳:۲۱

فيلم «مرکز تجارت جهانی» از «اليور استون»: يادآوری فاجعه


فيلم مرکز تجارت جهانی World Trade Center از آليور استون، Oliver Stone کارگردان

برجسته و جنجالی آمريکائی دومين فيلم سينمائی هاليوودی است که مستقيما به موضوع حمله تروريستی فاجعه‌آميز به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نيويورک مي‌پردازد.

در اين فيلم ماجرای دو مامور پليس نيويورکی را می‌بينيم که نخستين امدادگرانی بودند که بعد از برخورد هواپيمای تروريست‌ها خود را به ساختمان‌ها رساندند و آخرين انسان هائی بودند که نزديک به ۲۴ ساعت بعد از فاجعه، زنده از زير آوار بيرون کشيده شدند. داستان فيلم، از رسيدن آنها به برج ها در سحرگاه ۱۱ سپتامبر شروع ميشود و آنچه بر اين دو و خانواده‌های آنها گذشت را در بر می‌گيرد.

افسر پليس ۵۳ ساله، جان مک لائولين John McLoughlin سرجوخه پليس نيويورک و Jimeno Will مامور پليس ۳۸ ساله، خود برای انجام ماموريت کمک‌رسانی و امداد به محل حادثه شتافتند اما وقتی ساختمان‌ها فروريخت، خود به هدف عمليات امدادرسانی و نجات تبديل شدند. نقش مکلاولين را نيکلاس کيج Nicholas Cage ايفا می‌کند و نقش مامور پليس جوان‌تر را Michael Pena مايکل پن‌يا. به وجود آوردن آثار هنری از تراژدی های انسانی يکی از اوليه‌ترين و طبيعی‌ترين واکنش‌های انسانی است.

اما در حاليکه فيلم يونايتد ۹۳ فيلمی واقعی‌گرايانه، مستند و به اصطلاح سينما وريته verite بود در باره مقاومت مسافران هواپيما عليه تروريست‌ها، برخورد آليور استون به قول آقای ای. او. اسکات، A. O. Scott منتقد نيويورک تايمز، برخوردی است عاطفی، و غلو شده و حتی توام با بزرگ سازی جنبه های دراماتيک. نويسنده نيوزويک و چند منتقد ديگر جنبه ديگر از اين فيلم را ناشناخته بودن داستان آن برای اکثر تماشاگران می‌دانند، و به قول نويسنده نيوزويک، برای مدت دو ساعت و ۹ دقيقه، تفاوت محافظه‌کاران و ليبرال‌ها در فضای سياسی آمريکا را از بين می‌برد.

با اين حال، آليور استون، در اين فيلم حتی يک بار برخورد هواپيما را با برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نيويورک نشان نمی‌دهد و تنها اشاره بصری به حمله، سايه يک هواپيماست روی آسفالت خيابان در برابر ديدگان يکی از قهرمانان، در آغاز فيلم. از نظر ديويد انسن David Ansen نويسنده نيوزويک، که روی جلد و cover story شماره اين هفته خود را به اين فيلم اختصاص داده، جذابيت کار استون در اين است که اين فاجعه تاريخی را از ديدگاه مردمان عادی نشان می‌دهد، و دو پليس قهرمان فيلم دو آدم عادی و واقعی هستند که نه تنها برای مقابله با فاجعه ای از اين دست آموزش نديده اند بلکه ابعاد آن در ذهن آنها و در ذهن هيچکس ديگر نمی‌گنجد، و هر چند بر خلاف خيلی از همکارانانشان قهرمانانه برای وارد شدن به ساختمان ها داوطلب می‌شوند، اما مثل قهرمانان فيلم‌های جنگی با عجله داخل ‌نمی شوند بلکه تامل آنها به خصوص وقتی صدای سقوط آدمها از بلندی صد طبقه به زمين را در اطراف خود می شنوند، قابل ملاحظه است، اما سرانجام آنها، که بعد از سقوط مهيب ساختمان‌ها ۲۴ ساعت در داخل مجرای آسانسور زير آوار گير می کنند. آنها و خانواده‌های آنها، که سراسيمه به محل حادثه مي‌شتابند، در طول اين ۲۴ ساعت، چنان رشادت و شهامتی از خود نشان می‌دهند که تلخ‌ترين و سياه‌ترين روز را به روزی روشن و فاجعه را به اميد تبديل می کند.

در بيشتر نقدها، منتقدان آمريکائی به جنبه استثنائی اين فيلم در ميان آثار آليور استون اشاره کرده اند که اغلب فيلم های سابق او تصويرسازی عقيده‌مند و احساساتی در باره شايعات سياسی تاريخ معاصر به خصوص تاريخ دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ دوران جوانی خودش هستند، از جمله در باره قتل جان اف کندی و ماجرای استيضاح ريچارد نيکسون، ولی استون در اين فيلم کوشيده است تسلط خود در داستان‌گوئی در سينما را برای روايت ماجرائی واقعی به کار بگيرد، ماجرائی که همه بازيگران آن زنده هستند و خاطرات آنها از فاجعه‌ای که پنج سال پيش روی داد هنوز داغ و لمس‌شدنی است.

مايکل فيليپز Michael Philips منتقد شيکاگو تريبيون در ميان فيلم‌های غيرمتعارف متعدد و عقيدتی که ساخته است، اين فيلم را با فيلم پلاتون Platoon قابل مقايسه می‌داند، فيلمی که استون بيست سال پيش يعنی در سال ۱۹۸۶ در باره تجربه سربازان در جنگ ويتنام ساخت و اهميت آن در عرضه ديدگاهی از داخل سنگرها به جنگی بود که خود او از نزديک تجربه کرده بود

. ريچارد شيکل Richard Schickel منتقد مجله هفتگی تايم Time اين فيلم را يک اثر خوب در باره يک روز بد توصيف مي‌کند که در آن بهترين خاصيت‌های شخصيت مردم آمريکا، يعنی نوعدوستی و حس امدادگری آنها برجسته شده است. وی يکی از صحنه‌های کليدی فيلم را با اين حال، همه منتقدها همه جنبه‌های اين فيلم را تائيد نکرده‌اند. مثلا منتقد هفتگی رولينگ استون Rolling Stone آقای پيتر تراورس Peter Travers مي‌نويسد فيلم مرکز تجارت جهانی بدون شک تاثير گذار است اما وقتی تمام می‌شود، تماشاگر احساس می‌کند که بيشتر می‌خواهد. دسن تامپسن Desson Thompson منتقد واشنگتن پست می‌نويسد اين فيلم احساسات و عواطفی متعددی را تلگرافی به سوی تماشاگر می‌فرستد اما اينها به ما نمی‌رسند. جو مورگنسترن، منتقد وال استريت جورنال معتقد است که اين فيلم هرچند خوش ساخت است ولی چيز تازه‌ای که تماشاگر نداند به او نمی‌گويد و درامی که در زيرزمين از گيرافتادن دو افسر پليس زير آوار عرضه می‌کند، چندان متقاعدکننده نيست.

مارک لسال Mark LaSalle در سان فرانسيسکو کرانيکل می‌نويسد استون از همه امکانات برای بيان واقعی ماجرای افرادی که با آنها سروکار دارد استفاده می‌کند، اما همه زحمات او نمی‌تواند پنهان‌کننده اين حقيقت باشد که داستانی که برای نمايش تصوير بزرگتر ماجرای حمله ۱۱ سپتامبر برگزيده است، از برد کافی برخوردار نيست. مارجری بامگارتن Marjorie Baumgarten اهميت کار آليور استون در اين فيلم را در اين مي‌داند که سرآخر فکری را القا می‌کند که دست کم همه تماشاگران آمريکائی در آن مشترک هستند، اينکه مردم آمريکا در تجريه و تحليل نهائی، آدمهای خوبی هستند.

فيلم World Trade Center از آليور استون، هر چند به فاجعه‌ای تروريستی پرداخته است، اما فيلمی در باره تروريسم نيست، بلکه فيلمی است در باره قهرمانی در امدادرسانی، و برای استون، که فيلمساز سوژه‌‌‌های غيرمتعارف و صاحب ذهنی توطئه‌انديش است، فيلمی متعارف به شمار می‌آيد که باز هم بر خلاف فيلم‌های ديگرش، سناريوی آن را خودش ننوشته است، با اين حال، از نظر جذبه و هيجان در کارگردانی، استون مثل هميشه از عواطف و اعتقادات خود مايه گذاشته است، و فيلمی نافذ و تکان دهنده ساخته ‌است که به شدت غيرسياسی است. سناريوی اين فيلم از اندريا برلاف Andrea Berloff را منتقدها تحسين کرده‌اند، از جمله کری ريکی Carie Rickey منتقد فيلادليفيا اينکوايرر آن را به خاطر سادگی و دقت در جزئيات ماجرا ستايش کرده است.

يکی از صحنه های فراموش نشدنی فيلم صحنه فروريزی اين ساختمان های عظيم است که هرچند ديده نمی‌شود اما به خاطر صدائی که در فيلم خلق شده است، آن را تماشاگر لمس می‌کند. اين نخستين بار است که سينماگری سعی کرده است تجربه اشخاصی که هنگام فروريزی ساختمان ها داخل بودند، را بازسازی کند و در اين کار، از همکاری کامل قهرمانان ماجرا که زنده از زير آوار بيرون آمدند و خانواده آنها و ساير دست اندرکاران بهره‌مند بوده است.

ای او اسکات A.O. Scott منتقد نيويورک تايمز معتقد است که کارگردانی در آمريکا وجود ندارد که به خوبی آليور استون بتواند به سرعت و قاطعانه از يک مقياس نزديک و خصوصی به مقياس عظيم و حماسی نقب بزند و حتی لحظه‌های ساکت را از احساسات تند و عواطف غلوشده انباشته کند. اين منتقد، استون را در مونتاژ فيلم به بتهوون تشيبه کرده است که ميتواند صحنه‌ها و احساسات و عواطف را در مجموعه‌ای پريشان و سراسيمه ولی با فصاحت، تنظيم کند. از ديد منتقد باستن گلوب، تای بر، فيلم World Trade Center گريه‌ای است خوب و شفابخش، زيرا ما را به خاطر هرچه از زمان اين فاجعه تاکنون در ذهن خود داشته‌ايم، مي‌بخشد.

چند ماه پيش هم در فيلمی شاهد مبارزه مسافران پرواز ۹۳ هواپيمای يونايتد بوديم که نگذاشتند تروريست‌ها هواپيما را به واشنگتن برسانند. فيلم United ۹۳ از پال گرينگرس Paul Greengrass خيلی مستندگرانه‌تر از فيلم آليور استون است. اين دو فيلم گرايش تازه‌ای را نسبت به فاجعه تروريستی ۱۱ سپتامبر در هاليوود و شايد در روان آمريکا نشان مي‌دهند. در ماه‌های بلافاصله بعد از فاجعه، سازندگان فيلم‌های آماده نمايش هاليوود، سعی کردند صحنه‌هائی که تصوير برج‌ها را نشان مي‌داد از فيلم‌ها بيرون بکشند يا برج‌ها را با استفاده از تکنولوژی ديجيتال از فيلم ها پاک کنند که يادآوری فاجعه باعث حواس پرتی تماشاگر نشود.

در چند فيلمی که به فاجعه پرداخته شد، صرفا تاثيرهای غيرمستقيم و عاطفی آن حتی بدون نام بردن از خود فاجعه مطرح مي‌شد. اما فيلم World Trade Center و فيلم يونايتد United ۹۳ از پال گرينگرس Paul Greengrass نخستين فيلم های هاليوودی هستند که با اين فاجعه مسقتيما و عينی برخورد کردند و به قول منتقدان آمريکائی، اين فيلم‌ها نشانه تغييری ۱۸۰ درجه در طرز برخورد فيلمسازان هاليوود با فاجعه را نشان مي‌دهند. در مراحل پنجگانه برخورد روان با مصيبت، در باره فاجعه ۱۱ سپتامبر حالا افکارعمومی آمريکا از مرحله انکار به مرحله قبول فاجعه قدم گذاشته است.

XS
SM
MD
LG