معاون کميته فرعی مجلس نمايندگان آمريکا در امور خاورميانه ميگويد اين کميته با تصويب قطعنامه ای که اظهارات محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری ايران را در مورد اسرائيل تقبيح و محکوم ميکند معرف احساسات بسياری از مردم آمريکاست.
Steve Chabot که نماينده جمهوريخواه از ايالت اوهايوست همچنين در مصاحبه ای اختصاصی با آوی داويدی مجری برنامه تلويزيونی "نگاهی فراتر" بخش فارسی صدای آمريکا گفت اظهاراتی اين چنين تلاش برای عادی کردن مناسبات ايران و آمريکا را دشوار ميکند.
ترجمه مشروح مصاحبه از اين قرار است:
سئوال: کميته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، با تصويب قطعنامه شماره 523 ، تهديد محمود احمدی نژاد ، رئيس جمهوری ايران علیه اسرائیل را محکوم ساخت. اهميت اين قطعنامه چیست ؟
پاسخ:قطعنامه هايی از اين دست به آگاهی جهانيان می رساند که نمايندگان مردم آمريکا ، از طريق کنگره آمريکا ، چه نوع احساساتی نسبت به يک مساله بخصوص دارند . حال ، با توجه به اينکه مثلا ، اخيرا ، رئيس جمهوری ايران ، خواستار محو اسرائيل از صفحه گيتی شده است و مثلا پيشنهاد کرده است کشور اسرائيل را بايد اصولا به اروپا انتقال داد- و به طور کلی وقوع فاجعه « هالوکاست » را از ريشه انکار کرده است، چنين اظهاراتی ، احساسات بسياری از مردم آمريکا را برانگيخت . ابراين ، هدف قطعنامه اين بود که هيچ جای ترديدی نبايد باقی بماند که اينگونه اظهارات ، کمکی به حال کسی نمی کند و نمی تواند مورد قبول واقع شود و اميد می رود که در آينده ، آقای احمدی نژاد از تکرار اين قبيل مطالب خودداری کند . بايد دانست که بين گفتار فردی عادی و گفتار رئيس جمهور يک کشور مهم ، فرق بسيار موجود است . سئوال: تاثير چنين قطعنامه ای بر سياست خارجی آمريکا چيست ؟ پاسخ:البته بايد دانست که بين يک قطعنامه و يک مصوبه قانونی ، فرق هست . قطعنامه ، واقعا قدرت اجرائی قانونی ندارد ، با اينهمه ، قطعنامه ای از اين نوع ، بيانگر احساسات مردم ، چه در رد و چه در قبول پديده بخصوصی است . در اين مورد بخصوص ، ما ، گفتار رئيس جمهوری ايران را مردود شمرديم و انزجار خود را نسبت به آن اعلام کرديم .
سئوال: اين نخستين باری نیست که رهبران ايران ، اسرائيل را تهديد کرده اند . آيت الله خمينی و رفسنجانی ، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام هم ، اسرائيل را تهديد کردند . بنابراين ، فرق اين مورد با آن موارد چيست ؟
پاسخ: البته ، پيش از اين ، اين اميدواری بوجود آمده بود که ايران در حال حرکت در جهت جديدی است . شايد در جهتی که بتوان ايران را يکی از کشورهای بزرگ جهان ناميد، که اميدوارم روزی چنين شود . اما ، موقعيکه رئيس جمهوری ایران ، يک چنين سخنان انزجار آور و باطلی را بر زبان جاری می سازد ، يک چنين حرکاتی ، واقعا موجب عقب گرد ايران می شود . يک چنين رويدادی ، مايه تاسف است ، چون ، به مردم ايران صدمه ميزند . به نظر من ، بسياری از مردم ايران دوست دارند از نعمتهای يک زندگی خوب برخوردار شوند و خانواده خود را در کشوری بار آورند که آينده و اميد و فرصت در آن وجود داشته باشد ، اما ، حرفهائی از قبيل اظهارات آقای احمدی نژاد ، کشور را به عقب می راند و اين ، جای تاسف است . سئوال: در صورت وضع تحریم علیه ایران، آیا این تحریم رژیم ایران را تنبیه خواهد کرد یا مردم ایران؟ پاسخ: متاسفانه ، احتمالا ، هر دو طرف، هم مردم و هم رژیم. گرچه ، هدف ، تنها ، تنبيه رژيم است . با اينهمه می دانيم که در چنين شرايطی ، همه تحت تاثير قرار می گيرند و اين خود ، مايه تاسف است . در چنين مواردی ، جدا کردن رژيم از مردم ، ممکن نيست .
سئوال: آيا تحريمها در کشورهای خاورميانه ، بخصوص ، با توجه به اهميت نفت ، موثر بوده است ؟
پاسخ: تحريم ، حد فاصلی است بين حرف و اقدام نظلمی . چون ، توسل به عمليات نظامی ، واقعا بايد آخرين حربه و آخرين گزينه باشد و اميدواری من اينست که در اين مورد ، هيچگاه کار به مرحله نظامی نرسد .
سئوال:پرسش بعدی من ، در باره مردم ايران است ، آيا شما مبنايی برای تشخيص احساسات مردم ايران ، بخصوص نسبت به اظهارات آمريکا ، سياست آمريکا و موضع آمريکا داريد ؟
پاسخ: بله ، من در همين دفتر کار خودم فرصت آن را داشته ام که در طول سالها با مردم ايران نشست و برخاست کنم و اخيرا هم در يک سخنرانی ، در حوزه انتخابيه خودم ، در شهر سين سيناتی ، در ايالت اوهايو ، با تعدادی از دانشجويان ايرانی ملاقات کردم . بسياری از اينها ، برای آمريکا ، احترام قائلند و می خواهند برای تحصيلات خود در آمريکا باشند و مايلند روابط بهبود يابد . من هم با آنها موافقم که روابط ما بايد بهتر شود . اما ، موقعی که رئيس جمهوری ايران يک چنين اظهاراتی می کند ، عادی کردن مناسبات و ايجاد روابط حسنه ، دشوار می شود .
سئوال: من در اينجا ميل دارم با شما بعضی از نکات و اظهار نظرهایی را که از طریق تلفن و يا بوسيله ای ميل از جوانان ايرانی شنيده ايم با شما در ميان بگذارم و ببينم ، نظر شما چيست ؟ مثلا ، عده ای از جوانان ايرانی می گويند : « آمريکا چه حقی دارد که به ما بگويد ما چه بايد بکنيم و چه نباید بکنيم . . . و آيا باید اسلحه اتمی داشته باشيم یا نداشته باشیم . . . جمهوری اسلامی تا به حال به هيچ کشوری حمله نکرده است و بنابراين اسلحه اتمی ، انحصارا ، برای مقاصد دفاعی خواهد بود . نوعی ديگراز اين واکنش های جوانان ايرانی می گويد : « به نظر می رسد که آمريکا در قبال ايران ، استانداردی دوگانه دارد ، چون ، گاهی ، از فايدهمراوده با رژیم جانبداری می کند و گاهی از فکر تحريم. » جواب شما به اين پرسشها و تذکرات چيست ؟
پاسخ: به نظر من کاملا به جا است که مردم در اين زمينه ها فکر و پرسش بکنند و بخواهند بدانند که چرا بايد به ما گوش بدهند . ما فقط در جهان يک کشور واحد هستيم ، اما ديگر کشورهای جهان برای رهبری و راهنمایی به آمريکا مراجعه می کنند و ما مجبوريم اين نقش را ايفا کنيم و سعی می کنيم اين نقش را به عنوان يک داور بی طرف در عرصه بين المللی ايفا کنيم . اما نمی خواهيم خود را در لباس ژاندارم جهان ببينيم ، گر چه می خواهيم ثبات برقرار باشد و می کوشيم بر ترويج آزادی در سرتاسر جهان تاکيد بگذاريم ، تا مردم همه کشورها بتوانند خود ، حکومت خود را برگزينند و رفتار با انسانها رفتاری توام با احترام و متانت باشد . اين طرز فکر ، کل قضيه را در مورد آمريکا تشکيل می دهد ، و همين طرز فکر ، فلسفه کشورما را تشکيل می داده است . و اما در مورد تسليحات اتمی . . . نگرانی اصلی ما در مورد تماس نزديکی است که ايران ، در ظرف سالها با سازمانهای تروريستی داشته است و وحشت ما از اين است که اين سازمانها زمانی به اسلحه اتمی دست پيدا کنند و بعد از آن هم اين سلاحها را از اين کشور به آن کشور و به اروپا و به سرتاسر جهان ببرند . بنابرين، اين مساله نگرانی اصلی ما در مورد توليد سلاحهای اتمی توسط ايران است . سئوال: طرز نگرش و برخورد ايران را نسبت به جنگ آمريکا با تروريسم تا کنون چگونه می بینید؟ پاسخ: تا کنون نتايج حاصله با ایران خيلی رضايت بخش نبوده است، مخصوصأ اگر بيانات اخير رئيس جمهوری ايران را در نظر بگيريم. اظهارات او در مورد محو يکی از کشورهای جامعه جهانی از صفحه گيتی اصولأ کمکی به حال هيچکس نمی کند. بنابراين می توانم بگويم همکاری با ايران در جنگ با تروريسم، چندان قابل توجه نبوده است. نمونه های اين را ما در عراق در نبرد با تروريست های جهادی، و در برخی موارد، با وفاداران صدام ديده ايم. اما، تا جايی که مسأله به ورود تروريست ها به داخل عراق مربوط می شود... شماری از اين ها، از راه سوريه، عربستان سعودی و ايران وارد عراق شده اند و اميدواری ما اين است که ايران، در اين جنگ بين المللی با تروريسم، سهم بيشتری ایفا کند.
سئوال: به نظر شما آيا رژيم اسلامی، احساس می کند استقرار دموکراسی در عراق به نفع رژيم است؟
پاسخ: به نظر من، مردم ايران مايل اند در عراق دموکراسی مستقر شود، اما معلوم نيست که رژيم ايران هم، چنين چيزی بخواهد. چون، اگر ما در عراق موفق شويم، و عراق دموکراسی شود، به طوری که مردم بتوانند با تکيه بر اراده و خواست خود، رهبران جامعه را برگزينند... و از زندگی مرفهی برخوردار شوند... در اين صورت، به نظر من، رژيم يک چنين تحولی را ممکن است به صورت يک خطر تلقی کند، چون مردم ايران هم، به واقع، می خواهند برای خود آزادی و دموکراسی داشته باشند. ولی از اين نعمات، تحت رژيم فعلی برخوردار نيستند.