لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ایران ۱۷:۵۵

«جو» نامرد است؛ پیرامون «نسل کشی» در برمه


رسانه های ایران عکس هایی را به عنوان «نسل کشی در میانمار» منتشر کرده اند
رسانه های ایران عکس هایی را به عنوان «نسل کشی در میانمار» منتشر کرده اند
جوان های ایرانی در شوخی های کلامی شان، گاهی می گویند «جو نامرد است» و یا اینکه «آدم را برق بگیرد، اما جو نگیرد». معمولا وقتی این مثال را بکار می برند که فردی در فضا و جوی قرار بگیرد که واکنشی احساسی و عمدتا نابخردانه و از روی تعجیل از خود بروز دهد. بخصوص اگر در شرایط طبیعی هرگز آن واکنش را نشان نمی داد.
این را گفتم تا اشاره ای کنم به موجی از «جو زدگی» در برخی رسانه ها و میان برخی مقام های جمهوری اسلامی.

برمه یا میانمار
برای ورود، ابتدا باید نکته ای را توضیح بدهم. شاید بپرسید فرق «میانمار» و «برمه» چیست. من تا زمان نوشتن این یادداشت، می دانستم کشوری در جنوب چین و بین تایلند و بنگلادش دو اسم دارد اما دلیل آن را نمی دانستم. برخی نام «برمه» را برای این کشور می گزینند و برخی «میانمار».
نام تاریخی این کشور برمه است. ماجرا به کودتای نظامیان در سال ۱۹۸۹ باز می گردد که بعد از روی کارآمدن کودتاچیان، آنجا را «میانمار» نامیدند. نام چند شهر دیگر را هم عوض کردند.
هرچند سازمان ملل متحد و خیلی از کشورهای جهان از جمله، جمهوری اسلامی ایران، نام میانمار را به رسمیت می شناسند اما هنوز ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای دیگر از جمله بریتانیا، نام آنجا را برمه می دانند.
پس من در این یادداشت تفکیکی نمی کنم و تنها براساس آنچه در خبرها می آید نقل می کنم؛ گاهی برمه و گاهی میانمار. لطفا یادتان باشد هر دو یک کشور است!

نسل کشی
یک ماه است که رسانه ها و مقام های جمهوری اسلامی از «نسل کشی مسلمانان میانمار» می نویسند و با عکس ها و تصاویر رقت بار، جلب توجه می کنند. اول چند عکس را با هم ببینیم:
رسانه های ایران می گویند «نسل کشی در میانمار»
رسانه های ایران می گویند «نسل کشی در میانمار»


این دو عکس را سایت خبری «جام نیوز» با عنوان «قتل عام مسلمانان در میانمار» منتشر کرده که اینجا می توانید ببینید.

مساله این است که این عکس ها ربطی به نسل کشی مسلمانان در میانمار یا برمه ندارد. عکس یک، مربوط به سال 2004 میلادی است و به نوشته گاردین در اینجا ، پلیس تایلند ۴۰۰ مسلمان معترض و تجمع کننده را بازداشت می کند.
عکس دو هم مربوط به سوزاندن اقلیت های دینی در کشور کنیاست که از روی فیلم هایی از روی یوتیوب گرفته شده است.
مشابه این تصاویر در سایت های حکومتی ایران کم نیستند. مثلا این تصویر دردآور، که در واقع بعد از زلزله در چین است (اینجا)
دو هفته است که رسانه های نیمه دولتی و وابسته به حکومت ایران از وجود یک «نسل کشی علیه مسلمانان میانمار»ی می گویند.
به این موارد نگاه کنید:
- هولوکاست واقعی مسلمانان/ حمایت پنهانی آمریکا از عامل جنایات میانمار
- نسل کشی مسلمانان میانمار رسوائی مجامع بین المللی

خبرگزاری فارس تا امروز، 191 خبر درباره نسل کشی مسلمانان میانمار منتشر کرده است (اینجا)
چند نمونه از عنوان خبرها :
- ایران خواستار اقدام سریع برای توقف نسل کشی مسلمانان میانمار شد
- نماینده تهران: فاجعه نسل کشی در میانمار قابل توصیف نیست
- امام جمعه دماوند: واقعه میانمار توطئه‏ای صهیونیستی است
- ترقی: جنایات میانمار هولوکاستی جدید علیه مسلمانان است
- شایق:هولوکاست واقعی در میانمار است/مدعیان سکوت را بشکنند

فریاد و فغان:
تقریبا دو هفته، بسیاری در ایران به اظهار نظر درباره «نسل کشی در میانمار» پرداختند. از جمله :
- واکنش آیت الله صافی گلپایگانی به کشتار مسلمانان میانمار
- راهپیمایی اعتراض آمیز دانشجویان در محکومیت کشتار مسلمانان میانمار
- راهپیمایی اعتراض آمیز نمازگزاران اصفهانی در محکومیت کشتار مسلمانان میانمار
- تجمع بسیجیان ادارات و وزارتخانه ها در اعتراض به نسل کشی مسلمانان میانمار
- سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی: نسل كشي مسلمانان ميانمار، رسوائي مجامع بين المللي
و این عکس که «اعتراض عده ای از ایرانیان بهائی، به نسل کشی مسلمانان میانمار» را نشان می دهد. (به نقل از سایت جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی)
اعتراض چند ایرانی بهائی، به «نسل کشی مسلمانان میانمار»
اعتراض چند ایرانی بهائی، به «نسل کشی مسلمانان میانمار»


اظهارنظرها درباره میانمار یا برمه به چند اظهارنظر مقام های معمولی و محلی و یا فعالان مدنی ختم نشد و حتی در بالاترین سطح، رهبر جمهوری اسلامی به آن اعتراض کرد. به نقل از سایت رهبر جمهوری اسلامی، اظهارات وی را بخوانید:
«...در يك كشورى در شرق آسيا - در ميانمار - هزاران انسان مسلمان دارند كشته ميشوند، دارند فدا ميشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت - اگر نگوئيم دستهاى سياسى در خود همين مسئله وجود دارد؛ فرض كنيم همان طور كه ادعا ميشود، بر اثر تعصبهاى دينى و مذهبى است - مدعيان دروغين حقوق بشر لب تر نميكنند...»
معمول است که سیاستمداران و رهبران کشورها، از بهترین امکانات خبری و ارتباطی بهره بگیرند تا بتوانند دقیق ترین موضع گیری ها و اظهار نظرها را بیان کنند.
آنچه که از کلام رهبر جمهوری اسلامی استنباط می شود ساده است: هزاران انسان مسلمان در یک کشور شرق آسیا – میانمار- کشته می شوند.
آیا چنین است؟ آیا بقول مسولان رده میانی جمهوری اسلامی که در بالا ذکرشان رفت، اتفاقات برمه، یک نسل کشی ست؟ آیا یک هلوکاست دیگر است؟

تعرف نسل کشی:
این یکی از رایج ترین تعریف ها برای نسل کشی است که از ویکیپدیا نقل می کنم:
نسل کشی عبارت است از هرگونه اقدام و مبادرت جهت نابودی و حذف فیزیکی بخش یا کلیت گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی، ایدئولوژیکی.
در این تعریف تعداد و کمیت قید نشده است اما تجربه های تلخ نسل کشی یهودیان، دارفور و روآندا به ذهن متبادر می کند باید کمیت قابل توجهی قربانی باشند.
در بالا دیدید مسولان و مقام های ایرانی از واژه هولوکاست برای نامیدن «کشتار در میانمار» استفاده می کنند و به عبارتی آن را هم اندازه یا همسنگ هولوکاست یا یهودی کشی هیتلر در زمان جنگ جهانی دوم می دانند. آیا چنین است؟

برمه از نزدیک
واقعا در برمه چه خبر است؟ آیا واقعا ده ها هزار مسلمان کشته و سوزانده شده اند؟ آیا واقعا رسانه های غربی سکوت کرده اند؟
برای اینکه مخاطب محافظه کار این یادداشت گمان بد نکند، به سراغ منابع ایرانی برویم: سایت بازتاب. ماجرای واقعی در برمه را اینطور توضیح داده است:

«.... ظاهرا شروع ماجرا به حدود 40 روز قبل (اواخر خرداد) باز می گردد که به یک زن بودایی تجاوز می شود و وی به قتل می رسد و این اقدام به سه جوان مسلمان نسبت داده می شود. گویا بعد از این که پلیس متجاوزین را دستگیر کرده، بوداییان و اقوام این زن خواستار تحویل متجاوزین می شوند که پلیس با مخالفت با این درخواست، تیر هوایی شلیک و بودایی ها را متفرق کرده است اما دو، سه روز بعد حدود ۳۰۰ بودایی با حمله به یک اتوبوس، ۱۰ مسلمان را کشته اند.این درگیری ها بالا گرفته و حالتی شبیه حکومت نظامی هم اعلام شده، ولی درگیری ها بالا گرفته و در مجموع ظاهرا بین 80 تا 160 تن از دو طرف کشته شده اند و هزاران خانه هم آتش گرفته است...»

غیر از این، دفتر ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل هم رقم کشته ها در خشونت بوداییان و مسلمانان را حداقل 78 نفر ذکر کرد و تاکید کرد که آمار غیر رسمی بیش از این است.
من با خشونت در حق حتی یک نفر مخالفم و چه برسد به خشونت علیه یک گروه اقلیت.
گزارش نهاد های حقوق بشری نشان می دهد برخلاف خبرهای احساسی مسولان ایرانی، کشته ها هزاران نفر نیست اما ده ها هزار نفر برای فرار از خشونت بین دو گروه بوداییان و مسلمانان، از خانه خود آواره شده اند.
کمی پایین تر توضیح خواهم داد که برخلاف تبلیغات رسانه های جمهوری اسلامی سازمان های جهانی و حقوق بشری سعی در حل مشکل و جلوگیری از توسعه خشونت دارند.
اما برگردیم به بحث اصلی. چرا این خشونت قومی-قبیله ای ، ناگهان در رسانه ها و کلام مسولان جمهوری اسلامی این چنین بزرگ و پرورده می شود.

برداشت سیاسی
مقام های جمهوری اسلامی سالهاست که سعی می کنند از هر ابزاری برای توجیه رفتارهای خود استفاده کنند. تقریبا از ابتدای انقلاب. زمانی که هر اعتراضی در هر جای دنیا، با استقبال انقلابیون ایران روبرو می شود و اسم آن را می گذاشتند صدور انقلاب اسلامی. در واقع حاکمیت جمهوری اسلامی در پی هر رویداد به این اندیشه است که چه محصولی می تواند به نفع خود برداشت کند.
مروری بر سیر رویدادها در قبال توسعه و ترویج خبر «نسل کشی در میانمار» شاید ما را به تشخیص اهداف حکومت جمهوری اسلامی نزدیک تر کند. جمهوری اسلامی از کاه، کوه ساخته برای حمله به سه گروه و اندیشه:

آ- سازمان های بین المللی و حقوق بشری: این خبرها را مرور کنید:

- عضو خبرگان رهبری:کشتار مسلمانان میانمار مدعیان حقوق بشر را رسوا کرد
- امام جمعه خرمشهر:مدعیان حقوق بشر جلوی نسل کشی مسلمانان میانمار را بگیرند
- عضو کمیسیون امنیت ملی:سکوت درقبال کشتار مسلمانان میانمار چهره واقعی سازمان های بین المللی را افشا کرد
مسلمان میانماری:بان کی مون به کشتار مسلمانان میانمار واکنش نشان دهد
شوهانی:سکوت سازمان های بین المللی در برابر جنایات میانمار قابل تصور بود

اظهاراتی یک جنس؛ حمله به سازمان ملل و مدعیان حقوق بشر بخاطر کوتاهی شان!
جمهوری اسلامی چندان رابطه خوبی با نهادهای بین المللی و بخصوص حقوق بشری ندارد. در سازمان ملل متحد، بارها ادعا کرده که این سازمان توسط کشورهای غربی هدایت می شود و محمود احمدی نژاد در اغلب سخنرانی هایش در سازمان ملل تاکید می کند که نحوه مدیریت بر سازمان ملل متحد باید تغییر کند.
سازمان های حقوق بشری هم چندان مورد وثوق جمهوری اسلامی نیستند.
ایران یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر است. ایران بعد از چین بیشترین اعدام را دارد. منتقدان و فعالان سیاسی و مطبوعاتی را بازداشت می کند. مجازات هایی چون سنگسار و شکنجه که آزار محسوب می شوند را در حق محکومان اعمال می کند و ده ها مورد مشابه.
به عقیده این جمهوری اسلامی، حالا که نهادهای بین المللی در قبال «نسل کشی در میانمار» سکوت کرده اند، این بهترین فرصت است تا آنها در نظر افکار عمومی تضعیف شوند. پس مخاطب انتقاد ها، سازمان های بین المللی و نهادهای حقوق بشری می شوند

ب- غرب و «مدعیان حقوق بشر»: به این سخنان آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی توجه کنید:

- رهبر معظم انقلاب در جمع قاریان و حافظان قرآن:
سکوت در قبال کشتار مسلمین میانمار نمونه دروغ حقوق بشری غرب است


جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی ، در دو مقوله نقطه ضعف دارد. فعالیت جنجالی هسته ای و نقض حقوق بشر. سالهاست که بصورت پیاپی، ایران از سوی آمریکا ، بریتانیا، آلمان و دیگر کشورهای غربی به نقض حقوق بشر محکوم می شود.
جمهوری اسلامی برای اینکه به زعم خود این کشورهای غربی را نزد افکار عمومی داخل کشور، رو سیاه کند، به آنها نشان می دهد که جنایتی در برمه علیه مسلمانان اتفاق می افتد اما کشورهای غربی به آن بی توجه اند.
این رویه یک فایده دارد. غیر مستقیم به مخاطب ایرانی خود می گوید اگر دیدید کشورهای غربی می گویند ایران حقوق بشر را نقض می کند، باور نکنید. آنها – غرب - «مدعی دروغین حقوق بشر» هستند.

پ- نمادهای مقاومت مدنی: جمهوری اسلامی سومین دسته ای را که هدف گرفته ، نمادهای مقاومت مدنی هستند. به طور مشخص، آنگ سان سوچی؛ به این خبر دقت کنید:

- بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه شاهد
سکوت مرگبار بانوی صلح میانمار در برابر نسل کشی مسلمانان توجیهی ندارد


به نظر شما چرا باید یک تشکل دانشگاهی درست در اوج بحران اقتصادی و مسایل آموزشی، در فصل تعطیلی تابستان بیانیه بدهد و از «سکوت مرگبار بانوی صلح میانمار» گله کند؟
یا این خبر:

- اولین سخنرانی رهبر مخالفان دولت میانمار در پارلمان:
«آنگ سان سوچی» از همه اقلیت های میانمار دفاع کرد جز مسلمانان


این خبر خبرگزاری فارس درست نیست. اگر به واشنگتن پست نگاه کنید، می بینید درست است که خانم «آنگ سان سوچی» از هیچ اقلیتی نام نبرد اما خواستار حقوق مساوی برای اقلیت ها در برمه شد.
به نظر شما چرا رهبر مخالفان دولت در برمه ، چنین مورد حمله قرار می گیرد؟ قبل از این دیده ایم که مقام های تهران از خانم شیرین عبادی، تنها ایرانی برنده جایزه صلح نوبل هم انتقاد می کنند و به آسانی در رسانه های دولتی به ایشان حمله می کنند.
شاید بگویید جمهوری اسلامی چندان با برندگان جایزه صلح نوبل خوب نیست. حدس تان درست نیست چون جمهوری اسلامی بعد از موضع گیری جیمی کارتر، رییس جمهوری سابق آمریکا و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۲، بارها از او تعریف کرده است.
مثلا این خبر را که صدا و سیمای جمهوری اسلامی تنظیم کرده ، ببینید:

- انتقاد کارتر از جانبداري مطلق امريکا از رژيم صهيونيستي

می بینید، جایی که یک برنده جایزه صلح حقوق بشر موضعی بگیرد که همسو با منافع جمهوری اسلامی بحساب بیاید، محبوب می شود.
به نظر من مشکل جمهوری اسلامی با آنگ سان سوچی، جایزه صلح نوبل او نیست بلکه مسیری ست که او طی کرده است. آنگ سان سوچی بعد از کودتای نظامیان، تا همین چندی پیش در حصر خانگی و محدودیت بود. اما بعد از پانزده سال، سرانجام از بازداشت خانگی بیرون آمد و حال در مجلس حضور دارد.
این روایت برای تان آشنا نیست؟ حکومت جمهوری اسلامی ایران نزدیک دو سال است که دو تن از چهره های سابقا خودی و حالا منتقد را در منزل شان زندانی کرده است.
به نظر می رسد مقامات تهران الگوی «سوچی» را برای خود خطرناک می بینند پس همانطور که مدعیان حقوق بشر «بد» هستند، خانم سوچی هم باید «تخریب» شود.

اگر واقعا نسل کشی در برمه روی می داد، سکوت سازمان های بین المللی، کشورهای مدافع حقوق بشر و آنگ سان سوچی به اعتبار آنها ضربه می زد. تنها اشتباه جمهوری اسلامی این بود که جنایت در این ابعاد رخ نداده است. در واقع خشونت قومی – قبیله ای به مرگ عده ای مسلمان و لابد عده ای از بوداییان منجر شده است. نه بیشتر. آن هم در شرایطی که جامعه جهانی، چندانی که جمهوری اسلامی سعی در القای آن دارد، ساکت نبوده است.

واکنش های بین المللی
آنچه در برمه اتفاق افتاد کمی دیرتر از انتظار به رسانه های بین المللی رسید. شاید بخاطراینکه این روزها عمده تمرکز رسانه ها به وقایع خاورمیانه و شمال آفریقاست. تقریبا دو سال است که اغلب رسانه های مطرح دنیا سعی می کنند در پوشش خبرها در کشورهایی چون تونس، مصر، لیبی و سوریه ، از دیگری جلو بیفتند.
حال به این مشکل، کمبود منابع خبری در برمه را هم بیافزایید.
با این حال برعکس تبلیغات رسانه ها و مقام های جمهوری اسلامی، سازمان های بین المللی بی تفاوت به وقایع این کشور و اختلافات قومی روی داده، نیستند. مثلا در این خبر بی بی سی فارسی یادآوری شده که سازمان ملل خواستار تحقیق مستقل درباره خشونت های برمه شده است.
یا در این لینک می بینید که رفتار با مسلمانان برمه زیر ذره بین سازمان های حقوق بشر است.

واقع گرا ها
حال که از سوء استفاده تبلیغی برخی مقامهای جمهوری اسلامی و سایت های دولتی گفتم، بگذارید در مقابل آن، به برخی مسولان و سایت ها هم اشاره کنم که اسیر جو زدگی نشدند و سعی کردند نگاه واقعی تری به ماجرا داشته باشند.
سایت بازتاب؛ این سایت روز سوم مرداد در مطلبی نوشت که «به داد مسلمانان مظلوم میانمار برسید، اما جوزده نشوید؛ کشته ها ۱۶۰ نفرند، نه ۵۰هزار!»
هر چند در بخش هایی از مطلب مطامع سیاسی خود را مطرح کرد اما اینکه در میان غوغای برخی سایت ها مبنی بر «نسل کشی در میانمار»، یک وب سایت، در مطلبی به واقعیت اشاره می کند، اقدامی درست و به نظر من شجاعانه است.
علی اکبر صالحی: وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی هم سعی کرد واقعی تر به ماجرا نگاه کند. بعد از جنجال و مظلوم نمایی مسولان ، مقامات و عمدتا ائمه جمعه شهرهای مختلف، روز چهارم مرداد، علی اکبر صالحی به مجلس رفت و سعی کرد آماری واقعی تر اعلام کند. این بخشی از توضیحات او در مجلس است:
«... آمار کشته شدگان این درگیری ها از ۷۰ نفر اعلام شده است و در بیشترین حد ۱۲۰۰ نفر اعلام شده است. البته سفارت ما در بانکوک که کشور میانمار را نیز پوشش می دهد در گزارش خود تعداد کشته شدگان این درگیری از هر دو طرف را ۴۰۰ نفر اعلام کرده است.... البته در رسانه های ما آمارهای غیرواقعی داده شده و حتی گفته اند که در این حوادث ۵۰ هزار نفر کشته شدند که اگر چنین بود یک نسل کشی اتفاق افتاده بود در حالی که آمارها چنین چیزی را نمی گویند البته دولت ایران توسط سخنگوی وزارت خارجه مراتب اعتراض خود را به این حادثه اعلام کرده است...»
XS
SM
MD
LG