انجمن صنفی معلمان فارس در پیامی با عنوان «مهرماه و جاماندگان از مهر»؛ نوشت که بازگشایی مدارس را در حالی آغاز میکنيم که «چندین هزار کودک به دلایلمختلف از تحصیل بازماندهاند.»
این انجمن، کودکان کار را «قربانیان کوچک فقر» دانسته که از جمله بازماندگان از تحصیل هستند.
در این پیام تاکید شده است که در حالی که طبق اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی «دولت موظف است وسایل آموزشوپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد» شاهد بازماندن کودکان از تحصیل هستیم.
زمستان سال گذشته آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی تحصیل کودکان نشان میداد که آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل طی ۷ سال ۲۶ درصد افزایش یافته و فقط در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، بیش از ۹۱۱ هزار نفر از چرخه تحصیل جا ماندند و در مقابل نرخ جذب کودکان به چرخه آموزش همواره ناچیز بوده است.
وبسایت «انصاف نیوز» ۲۲ شهریور ماه در گزارشی نوشت که اینترنتی شدن ثبتنام دانشآموزان، ممنوعیت ورود و ثبتنام دانشآموزان فاقد مدرک و ابلاغ آییننامه دریافت شهریه از دانشآموزان نگرانیها برای افزایش تعداد کودکان در معرض بازماندگی و ترک تحصیل را افزایش داده است.
خبرگزاری «ایلنا» نیز در گزارشی از فقر در کهگیلویه و بویراحمد، به موضوع ترک تحصیل ناشی از مشکلات اقتصادی پرداخت و نوشت برخی از والدین از «افزایش سرسام آور» اقلام مورد نیاز دانش آموزان خود در سال تحصیلی جدید نگران هستند و میگویند «شرایط اقتصادی آنان برای ادامه تحصیلات فرزندانشان اصلا مهیا نبوده و مجبورند فرزندان خود را از ادامه تحصیل بازدارند.»
حمزه باقرینژاد، معاون سوادآموزی اداره کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد اما عوامل دیگری به جز فقر مالی را در ترک تحصیل دانشآموزان موثر دانسته و گفته است که «فقر فرهنگی، بدسرپرستی، اشتغال به کار، ازدواج زودهنگام، بیماری صعب العلاج و عقب ماندگی ذهنی» از دیگر دلایل بازماندگان از تحصیل در این استان است.
اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد که تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی، در فاصله سه دوره تحصیلی رو به افزایش بوده است، چنان که در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ تعداد بازماندگان از تحصیل در مقطع ابتدایی نزدیک به ۱۶۲ هزار تن بوده که در سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ به بیش از ۲۱۰ هزار تن افزایش یافته است.
آمارها همچنین نشان میدهد که ۷۰ درصد «ترک تحصیلیها» مربوط به دهکهای درآمدی پایین یک تا ۵ هستند.
آمارهای رسمی در جمهوری اسلامی در حالی چنین وضعیتی را نشان میدهد که سابقه «آمار سازی» و دستبردن در شاخصها و شیوههای محاسبه توسط نهادهای رسمی جمهوری اسلامی همواره مورد توجه کارشناسان مستقل قرار گرفته و از این رو اعتمادی به درستی آنها وجود ندارد.
کارشناسان معتقدند که واقعیت همواره «وخیمتر» از تصویری است که آمارهای رسمی نهادهای جمهوری اسلامی به نمایش میگذارند.