اختصاصی بخش فارسی صدای آمریکا - همزمان با اعلام استعفای محمدجواد ظریف از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، صدای آمریکا از ناظران برجسته آگاه به مسائل ایران خواسته است تا دیدگاهشان را در مورد کارنامه و ماموریت جواد ظریف و همچنین پیامد استعفای او با ما درمیان بگذارند. نظرات این کارشناسان ارشد از این قرار است:
مارک دوبوویتز
مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسیها
جواد ظریف به راستی یک استاد نیرنگبازی است. افراد بسیار زیادی در غرب سادهلوح، فریب جذبه فریبکارانه او را خوردند، غافل از این که او در پس آن چهره خندان، نماینده رژیمی بیرحم، فاسد، و ویرانگر است.
ایلان برمن
معاون ارشد رئیس اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا
تخصص جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه [ایران] در این بود که به غرب همان چیزهایی را میگفت که [غرب] دوست داشت آنها را بشنود. در نتیجه، جمهوری اسلامی در دوره کاری او توانست به دستاوردهای عمده سیاسی و راهبردی برسد – و این کار را به هزینه ایالات متحده و سایر قدرتهای غربی انجام داد. اکنون استعفای ظریف بازتابی از این واقعیت است که آن دستاوردها تا چه حد توسط دولت [پرزیدنت ترامپ] در واشنگتن و نیز فشار فزایندهای که بر این رژیم در تهران وارد میشود، خنثی شده است.
مایکل روبین
پژوهشگر ارشد موسسه آمریکن اینترپرایز
خوب، انقلاب اسلامی همیشه نیروهایش را بلعیده است. وفادارترین یاران [این رژیم] اغلب سرنوشتی جز پاکسازی شدن نداشتهاند. اکنون پرسش این است که آیا ظریف با اتهامات جنایی روبهرو خواهد شد و یا آیا خویشاوندان نزدیکش دستگیر خواهند شد تا از سکوت او اطمینان حاصل شود؟ طنز قضیه زمانی خواهد بود که ظریف بخواهد با یک بورس دانشگاهی برای برخورداری از آزادی – همان آزادی که او سخت تلاش کرده بود تا آن را از دیگران دریغ کند – به ایالات متحده بیاید.
دیوید ایبسن
رئیس اتحاد علیه ایران هستهای
جواد ظریف یک دروغگو و یک استاد در نیرنگبازی است. او همزمان با اجرای بیقیدوشرط فرمانهای رژیم و ایدئولوژی رهبر آن، استادانه خود را به عنوان نماینده یک رژیم «میانهرو» جلوه داده است. این ترکیب او را قادر کرده است تا بر تمهیدات دیپلماتها، سیاستمداران، و روزنامهنگاران ایالات متحده و اروپا غلبه کرده و اهداف رژیم ایران را به قیمت [زیان دیدن] امنیت منطقهای و جهانی و منافع مردم ایران، پیش ببرد.
با اینحال ایران مجموعهای ثابت از دیپلماتهایی دارد که قادر به فریب دادن کسانی هستند که نومیدانه تلاش میکنند تا معدود افراد «میانهروی» موجود در بدنه رژیم ایران – مانند عباس عراقچی، معاون جواد ظریف، یا علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران – را یافته و تقویت کنند.
اما اشتباه نکنید: با رفتن ظریف رژیم ایران ضعیفتر و احتمال پایداری برجام نیز کمتر شده است.
رضا پیرزاده
هموند دفتر سیاسی شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد
جواد ظریف، نماد سیاست مذاکره برجام دولت حسن روحانی و وعده های دروغین و پوشالی حکومت جمهوری اسلامی بود. هرانچه به دست آمد، از یک سو، هزینه سرکوب مردم و کنشگران سیاسی و مدنی شهروندان ایرانی شد و از سوی دیگر هزینه بحران زایی در منطقه شد.
جواد ظریف بارها و بارها در جایگاه وزیر خارجه جمهوری اسلامی با دروغ و تزویر، نقض حقوق بشر در ایران را منکر شد و تحمیل فشار بر ملت بزرگ ایران به دلیل سیاست های ضدایرانی جمهوری اسلامی در دفاع از حماسِ فلسطینی را افتخاری به نام مردم ستمدیده ایران خواند.
کناره گیری جواد ظریف، پس از ورود بشار اسد و دیدارش با خامنه ای، نشان گر شکست سیاست های اصلاح طلبانه دولت تدبیر و امید و نشانه فروپاشی حکومت علی خامنه ای است. امروز بر ما مردم ایران است، تا برای برقراری حکمرانی خوب و مردمی در برابر قانون اساسی آپارتاید جمهوری اسلامی هم صدا و همگرا شویم. شایسته ملت ایران، حكومتی ملی مبتنی بر قانون اساسی انسان محور و دمكرات است.
جایگاه ایران در قلب دهکده جهانی است.
بهنام طالبلو
پژوهشگر ارشد امور ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها
احتمالا عوامل متعددی در استعفای ظریف مؤثر بودهاند که از آن جمله میتوان به تمایل او برای محافظت از دولت روحانی در برابر خشم فزاینده [همگانی] اشاره کرد. هرچند این احتمال نیز وجود دارد که [استعفای او] صادقانه و واقعی بوده باشد.
با مقایسه میان سه نیروی پیشبرنده سیاست خارجی و امنیتی [رژیم] ایران – یعنی دستهگرایی، ایدئولوژی، و استراتژی – [میبینیم که] دستهگرایی کماهمیتترین نیرو از این نیروهای سهگانه بوده است. اما خروج بالقوه ظریف [از کابینه] میتواند ریشههای دستهگرایی در سیاست امنیتی ایران را بار دیگر شعلهور کند.
فارغ از این که انگیزه واقعی ظریف چه بوده است، تغییر در سبک - و نه تغییر در ذات – [ایجاد شده توسط] ظریف در راس وزارت خارجه جمهوری اسلامی، دلیل بخش عمدهای از تغییر در برخورد با ایران بوده است.