لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۱۰:۲۵

تجریش ناتمام


در سالهای اخیر تولید فیلمهای خوب در ایران کم شده و متأسفانه به ندرت پیش میاد که از تماشای فیلمهای ایرانی لذت ببرم، حالا این موضوع دلایل زیادی داره که شاید پرداختن به آن از حوصله این مطلب خارج باشه، مثلا سانسور و ممیزی و خطوط قرمز و یا نبود سرمایه و پول و امکانات تولید.

تازه وقتی با هزار دردسر و گرفتاری فیلمی هم تولید میشه برای اکرانش در سینماها باید از هفت خوان رستم گذشت و رضایت مسئولین حوزه های مختلف را جلب کرد. این روزها حتی مجوز وزارت ارشاد هم به تنهایی ضمانت اجرایی نداره و مثلا ممکنه شهرداری تهران فیلم را در سینماهای تحت نظارتش اکران نکنه و یا انصار حزب الله و دلواپسان به دلایل متفاوتی نمایش فیلم را متوقف کنند. خلاصه بسیاری از کارگردانها و سرمایه گذارها ترجیح دادند در این شرایط نابسامان فعال نباشند و یا فیلمهای بی خطری تولید کنند که راحت اکران بشه و در گیشه ها بفروشه تا از نظر مالی ضرر نکنند.

اما در این میان جوانهای مستعد و خلاقی هم در این عرصه هستند که علی رغم محدودیتهایی که وجود داره آثار درخشانی تولید می کنند، فیلمهایی که حرفی برای گفتن دارند و تماشاگر را تحت تأثیر قرار میدهند، تجریش ناتمام ، یکی از این فیلمهای خوب است ، اثری از پوريا آذربايجانی.

داستان فیلم ساده است، دو دانشجو پس از بیست سال به هم میرسند، آنها روزی عاشق هم بودند ولی به دلایلی این رابطه سرانجامی نداشته و مسیرهای متفاوتی را در زندگی طی کردند، برخورد دوباره این دو عاشق قدیمی پرونده ناتمامی را باز میکنه که سالها مسکوت بوده، آنها به ملاقات دوستان قدیمی میروند و به گذشته ای سفر می کنند که فقط خاطراتش زنده است. بازیگران اصلی فیلم شقایق فراهانی و محمدرضا فروتن هستند، بازی آنها ساده و باورپذیر است و هماهنگی خوبی با هم دارند، در مجموع ديالوگها و شخصيت پردازی فیلم قوی است.

تجریش ناتمام فیلمی است نوستالوژيك و خوش ساخت، استفاده از موسيقی در صحنه های مختلف فيلم بسیار تأثيرگذاره، ترانه های خاطره انگیزی كه با آنها بزرگ شديم و يادآور روزهای خوش گذشته است، كوچه و خيابانهای محله، رفقايی كه سالهاست از آنها بی خبريم، دوستيها و عشقهای دوران جوانی، پيچ و خمهای زندگی و حوادث غيرقابل پيش بينی كه شرايط امروز ما رو رقم زده، تجريش ناتمام فيلم جذابی است، سفری است احساسی در پستوی خاطرات تلخ و شيرين گذشته.

بعد از مدتها از تماشای یک فیلم ایرانی لذت بردم و خوشحالم که هنوز چنین آثاری در آن کشور ساخته میشه، سالهاست از ايران خارج شدم، گله ای ندارم، اين هم بخشی از زندگی است، کم و بیش از حال و روز دوستان قدیمی با خبرم و در تماس هستیم، ولی دلم برای کوچه و خیابانهای شهر و محله تنگ شده، شايد روزی دوباره گذرم به تجريش افتاد، شايد.

XS
SM
MD
LG