بالاخره روز چهارم تیرماه (۱۳۸۸) قرار شد که من به بهشت زهرا برم و از آخرین وضعیت خاکسپاری و آیا اینکه اصلا خانم ندا آقا سلطان واقعا در این آرامستان دفن شده یا خیر خبر یا گزارشی تهیه کنم.
محدودیت اعمال شده از سوی اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر رسانه های خارجی "مجوز" دار "مقیم" در تهران برای پوشش خبرهای مربوط به انتخابات سال ۱۳۸۸، وجود محسوس و نامحسوس نیروی انتظامی و بقیه دوستانشان، تردد افراد مورد علاقه همه کنشگران سیاسی و خبرنگاران یعنی همان لباس شخصیها، و البته گرمای تیرماه در جنوب تهران همگی این ماموریت خبری را سخت تر کرد.
متروی تهران محسناتی دارد، و وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که ایستگاهی به مقصد مورد نظرت داشته باشه. "هفت تیر" تا "حرم مطهر". خوب البته تهران شهر بزرگی است و به همین منوال برای تردد بهشت زهرا به فراخور جمیعت پایتخت نشین گسترده. به آدرس دقیق نیاز داری، در غیر اینصورت حتما گم می شی.
بالاخره، رسیدم.
حالا کی جرات می کنه از مردمی که در اطراف بیرونی ایستگاه "حرم مطهر" یا همان بهشت زهرا ایستادند آدرس مکان دفن ندا آقا سلطان رو بپرسه. همه مشکوکند؛ همه آدمهای حکومتی هستند یا نیستند، امتحانش کمی پرهزینه است. هر آن احتمال بازداشت می رفت. وزارت ارشاد که برای آزادیت کاری نخواهد کرد. احتمالا حتی بیانیه هم از قبل آماده کرده که در صورت بازداشت، کار حرفه ایت را زیر سئوال ببرد.
بالاخره سوار مینی بوسی که میراث باقی مانده از سیاست خودروی جمعی دولت میرحسین موسوی شدم به طرف قطعات جدید، چون روزنامه هایی که هنوز بسته نشده بودند و شبکه های اجتماعی نوشته بودند که ندا آقا سلطان را روز سی و یکم یعنی یک روز بعد از کشته شدنش در قطعات جدید به خاک سپردند.
بالاخره مزار را یافتم.
هنوز سنگ قبری بر روی مزارش نبود، اما جایش مشخص بود، قطعه ۲۵۷، ردیف ۴۱ ... تعدادی دسته گل کوچک هم روی خاک بود. تعدادی مردم کنار قبرش بودند، تعدادی دورتر. با هزار زحمت با چند نفری حرف زدم . باز با تشکر از متروی تهران به دفتر برگشتم.
دیدم رییس دفتر با حالت لبریز از کنایه گفت که گزارشی مخابره نخواهد شد. گفتم چرا، گفت تمام خبرهای دنیا به سمت کالیفرنیا و مرگ سلطان پاپ، مایکل جکسون متمرکز شده. والسلام.
تلکس خبری رو دیدم. آری. پر از خبرهای فوری URGENTs (برند خبرگزاری فرانسه) همه خبرهای فوری به رنگ خون، قرمز، اما نه درباره خانم آقا سلطان که مرگ دلخراشش چند روز پیشش روی دوربین موبایل ضبط شد و به دنیا مخابره شد، بلکه درباره فوت آقای جکسون.
شش سال پیش در چنین روزی مایکل جکسون در ویلای چند صد میلیون دلاریش مرد.