اگر تنها کمی بيش از نيمی از واجدين شرايط برای رای دادن به پای صندوق های رای بروند، تحقيق در مورد اينکه چرا مردم رای نمی دهند از اهميت والايی برخوردار می شود. عوامل بسياری به شرکت مردم در انتخابات مربوط است:
۱ - سطح تحصيلات: افرادی که از تحصيلات بالاتر از مردم معمولی برخوردارند با درصد بيشتری در انتخابات شرکت می کنندتا افرادی که تحصيلات کمتری دارند. افراد با تحصيلات بالاتر بهتر می توانند اختلافات سياسی بين دو نامزد انتخاباتی را تشخيص داده و درباره آن فکر کنند و تصميم بگيرند. به علاوه، آموزشی که در دانشگاه کسب کرده اند آنان را قادر می سازد تا از موانع بوروکراتيک نظير لزوم ثبت نام بگذرند.
۲ - سن: افراد مسن با درصد بمراتب بالاتری در انتخابات شرکت می کنند. درصد بسيار کمتری از شهروندان جوانتر ثبت نام کرده اند و صرفا تحليل و بررسی الگوهای رفتاری درصد ثبت نام کنندگانی که در انتخابات شرکت می کنند نشان دهنده اختلاف سنی زيادی در ميان شرکت کنندگان است. بطور مثال، وزير کشور آيوا گزارش داد که تنها ۲۲ درصد ثبت نام کنندگان زير ۲۵ سال، و ۷۲ درصد ثبت نام کنندگان بالای ۶۵ سال، در رای گيری های سال ۲۰۰۶ شرکت کردند.
۳ - نژاد: آمريکائيان آفريقايی تبار و مهاجران لاتين به نسبت جمعيتشان کمتر از همتايان سفيد پوست خود رای می دهند. علت اين امر معمولا سطح پائين ميزان تحصيلات آنهاست. آن دسته از آمريکائيان آفريقايی تبار و مهاجران لاتين که از تحصيلات بالايی برخوردارند معمولا از همتايان سفيدپوست خود که تحصيلات مشابهی دارند بيشتر رای می دهند.
۴ - جنسيت: در دوره های پيشين زنان از رای دادن سرخورده شده بودند ولی زنان امروزعملا بيش از مردان رای می دهند.
۵ - وضعيت تاهل: افراد متاهل بيش از مجردها به پای صندوق می روند. اين امر در ميان همه الگوهای سنی صادق است و معمولا اين حقيقت را منعکس می کند که زندگی افراد متاهل بيشتر با جامعه پيوند خورده است.
۶ - اشتغال در دولت: دارابودن تعهدات شخصی چون شغل و تعهدات اجتماعی نظير برنامه هايی که کارمندان دولت بر روی آن کار می کنند باعث می شود تا در سطح بالايی در رای گيری ها شرکت کنند.
دارا بودن چند تا از اين خصوصيات (مثلا متاهلين مسن دارای تحصيلات سطح بالا) احتمال رای دادن فرد را بسيار بيشتر می کند. برعکس احتمال رای دادن مجردهای جوانی که تحصيلات عاليه ندارند بسيار کمتر است. سياستمداران معمولا نسبت به نيازهای گروه هايی که رای نمی دهند بی تفاوت هستند. آنها بيشتر به خواسته های گروه هايی گوش می دهند که با درصد بالايی در انتخابات شرکت می کنند، زيرا بخوبی می دانند که زندگی سياسی اشان به رای آنان بستگی دارد. پس کسی که رای می دهد، نظرش خريدار دارد.
۱ - سطح تحصيلات: افرادی که از تحصيلات بالاتر از مردم معمولی برخوردارند با درصد بيشتری در انتخابات شرکت می کنندتا افرادی که تحصيلات کمتری دارند. افراد با تحصيلات بالاتر بهتر می توانند اختلافات سياسی بين دو نامزد انتخاباتی را تشخيص داده و درباره آن فکر کنند و تصميم بگيرند. به علاوه، آموزشی که در دانشگاه کسب کرده اند آنان را قادر می سازد تا از موانع بوروکراتيک نظير لزوم ثبت نام بگذرند.
۲ - سن: افراد مسن با درصد بمراتب بالاتری در انتخابات شرکت می کنند. درصد بسيار کمتری از شهروندان جوانتر ثبت نام کرده اند و صرفا تحليل و بررسی الگوهای رفتاری درصد ثبت نام کنندگانی که در انتخابات شرکت می کنند نشان دهنده اختلاف سنی زيادی در ميان شرکت کنندگان است. بطور مثال، وزير کشور آيوا گزارش داد که تنها ۲۲ درصد ثبت نام کنندگان زير ۲۵ سال، و ۷۲ درصد ثبت نام کنندگان بالای ۶۵ سال، در رای گيری های سال ۲۰۰۶ شرکت کردند.
۳ - نژاد: آمريکائيان آفريقايی تبار و مهاجران لاتين به نسبت جمعيتشان کمتر از همتايان سفيد پوست خود رای می دهند. علت اين امر معمولا سطح پائين ميزان تحصيلات آنهاست. آن دسته از آمريکائيان آفريقايی تبار و مهاجران لاتين که از تحصيلات بالايی برخوردارند معمولا از همتايان سفيدپوست خود که تحصيلات مشابهی دارند بيشتر رای می دهند.
۴ - جنسيت: در دوره های پيشين زنان از رای دادن سرخورده شده بودند ولی زنان امروزعملا بيش از مردان رای می دهند.
۵ - وضعيت تاهل: افراد متاهل بيش از مجردها به پای صندوق می روند. اين امر در ميان همه الگوهای سنی صادق است و معمولا اين حقيقت را منعکس می کند که زندگی افراد متاهل بيشتر با جامعه پيوند خورده است.
۶ - اشتغال در دولت: دارابودن تعهدات شخصی چون شغل و تعهدات اجتماعی نظير برنامه هايی که کارمندان دولت بر روی آن کار می کنند باعث می شود تا در سطح بالايی در رای گيری ها شرکت کنند.
دارا بودن چند تا از اين خصوصيات (مثلا متاهلين مسن دارای تحصيلات سطح بالا) احتمال رای دادن فرد را بسيار بيشتر می کند. برعکس احتمال رای دادن مجردهای جوانی که تحصيلات عاليه ندارند بسيار کمتر است. سياستمداران معمولا نسبت به نيازهای گروه هايی که رای نمی دهند بی تفاوت هستند. آنها بيشتر به خواسته های گروه هايی گوش می دهند که با درصد بالايی در انتخابات شرکت می کنند، زيرا بخوبی می دانند که زندگی سياسی اشان به رای آنان بستگی دارد. پس کسی که رای می دهد، نظرش خريدار دارد.