انتشار آخرین آلبوم گوگوش خواننده نامدار موسیقی ایران با عنوان «۲۱» با واکنشهای مناسبی از سوی طرفداران این هنرمند همراه بود. این مجموعه، هفت ترانه عاشقانه دارد و با همکاری رها اعتمادی و سیاوش قمیشی شکل گرفته است.
در این آلبوم که با آثار سالهای اخیر گوگوش تفاوتهای زیادی دارد، رها اعتمادی ترانهها را سروده است، و سیاوش قمیشی علاوه بر آهنگسازی، تهیهکننده آلبوم نیز هست. راز، خاطره، نگاه، بیقرار، صداقت، تسکین، و زندگی ترانههای آلبوم ۲۱ هستند، که در ماههای اخیر ضبط شدند.
رها اعتمادی ترانهسرای این مجموعه که نقش مهمی در آغاز همکاری گوگوش و سیاوش قمیشی، و پیدایش این مجموعه داشت، در گفتوگو با صدای آمریکا درباره آلبوم توضیحاتی داد.
درباره عنوان آلبوم توضیح دهید، چرا ۲۱، چه معنا و مفهومی دارد ؟
۲۱ سال بود عمر سکوت فائقه آتشین، خانم گوگوش، و ۲۱ سال از تاریخ شکستن سکوت گوگوش نیز میگذرد، یعنی تابستان ۲۰۰۰ بود که این سکوت شکسته شد.
از طرفی سال ۲۰۲۱ هست، و یک چیز جالب دیگه، اولین واکسن کرونا را هم ۲۱ ژانویه زدند، البته خیلی تصادفی بود ولی فرصتی که به ایشان دادند، ۲۱ ژانویه بود. البته این که شوخی است، ولی سه بهانه خوب برای عنوان بیست وجود داشت که به آنها اشاره کردم.
آلبوم شامل هفت ترانه عاشقانه است، درباره حال و حال این اثر توضیح دهید، آلبوم از نظر ترانه و موسیقی چه ویژگیهایی دارد ؟
وقتی با هم صحبت میکردیم، البته بیشتر من با سیاوش قمیشی عزیز، این موضوع پیش آمد، چون اخیرا ترانه «چهل سال» و «شاهد» را کار کرده بودیم که یکی اجتماعی سیاسی بود، و دیگری بار معنایی متفاوتی داشت. در نهایت به این توافق رسیدیم که در واقع گوگوشی را که بیشتر میپذیرند در این آلبوم بشنویم.
سیاوش قمیشی مثالهایی میزد از کارهای خیلی قدیمیتر گوگوش مثل «قصه وفا»، «گل و گلدون»، و یا «حالا باور بکنم»، آهنگهایی مثل کارهای پرویز مقصدی که اگر دقت کنید، مثلا ترانهها خیلی نسبت به آثار ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، و شهیار قنبری متفاوت و کوتاهتر است، از نظر میزانبندی منظورم هست، و خیلی ترانهای تر هستند، یعنی کارهایی که قبل از موج ترانه نوین وجود داشت، کارهایی که پرویز وکیلی مینوشت، یا پرویز مقصدی کار میکرد.
تصمیم گرفتیم چنین مسیری را انتخاب کنیم، مثلا در آهنگ «زندگی» این موضوع خیلی نمایان است، یا آهنگ «نگاه» که مثلا هشت خط بیشتر نیست، البته سایر ترانهها طولانیتر هستند. با تجربه سیاوش رفتیم جلو، البته منظورم بیشتر خودم هست. باید گفت که این طرحی بود که سیاوش در ذهن داشت، یعنی وقتی هم که الیاس شیرزاد را به عنوان تنظیمکننده انتخاب کرد، با او آشنا بود و با هم کار کرده بودند، مایل بود که مجموعه یک دست باشد، یعنی یک نفر ترانهسرا، یک نفر آهنگساز، و یک نفر تنظیمکننده باشد.
من در ابتدا خیلی موافق نبودم که تمام ترانهها از من باشد، ولی درباره مثالهای مختلفی حرف زدیم و سیاوش مایل بود که کار هماهنگ باشد، و حس و حالی که در ترانهها هست، مشترک باشد.
الان که به آلبوم گوش میکنم، منظورش را بهتر درک میکنم. در ترانه «راز»، «زندگی»، و یا سایر ترانهها، زبان یکی است ولی سوژهها فرق دارند، و این کاملا محسوس است. خوشبختانه توانستیم آن هماهنگی و یکدستی مورد نظر را خلق کنیم.
با وجود اینکه گوگوش و سیاوش قمیشی از چهرههای مطرح موسیقی ایران هستند، ولی همکاری نداشتند، و در همین دوران اخیر بود که پروژههای مشترک خود را آغاز کردند، درباره همین همکاری صحبت کنیم، از کجا شروع شد ؟
این آلبوم خیلی دیر اتفاق افتاد. رفاقت من با سیاوش قمیشی به سالهای دور باز میگردد، ولی آشنایی خانم گوگوش و سیاوش قمیشی به متل قو در شمال، یعنی زمانی که هر دو تینیجر بودند و گوگوش هنوز خواننده مستقلی نبود، خلاصه آشنایی طولانی با یکدیگر دارند.
قبل از انقلاب به دلایل مختلفی کار نکرده بودند، یعنی پیش نیامد، چون این نوع همکاریها باید اتفاق بیفتد. جالبه که سیاوش میگوید که پیش از انقلاب کاری ساخته بود که به مدیر برنامه سابق خانم گوگوش داده است، ولی آن مدیر برنامه این اثر را به هر دلیلی به خانم کوگوش نداده بود، از این مسائلی است که هنوز هم پیش میآید.
بعد از انقلاب وقتی در آکادمی گوگوش با بابک سعیدی کار میکردیم، خانم گوگوش را میدیدیم، یا وقتی دیداری پیش میآمد، هرازگاهی من خودم این پیشنهاد را مطرح میکردم، یا از روی کنجکاوی میپرسیدم که چرا با سیاوش قمیشی کار نمیکنید چون فکر میکردم که ترکیب جالبی باشد.
به تدریج این کنجکاوی من باعث شد تا ملاقاتی داشته باشیم که نتیجه این ملاقات، گپ و گفتوگو و مرور خاطرات مشترک آنها بود، و آشنایی بیشتر من با سیاوش قمیشی، و مرور کارهای من توسط او.
اصلا قرار نبود که روی آلبوم کار کنیم، فقط قرار بود که چند تک آهنگ بزنیم و ببینیم چه اتفاقی میافتد، ولی دوستی و رفاقت به قدری عمیق شد که در نهایت چنین ایدهای مطرح شد.
من همیشه ترانههای خود را برای بابک سعیدی میفرستادم، ولی این بار برای سیاوش قمیشی فرستادم و او روی آنها کار میکرد، و ملودی میساخت.
بعد از یک سال این پروژه جدی شد، یادم هست که یک روز سیاوش قمیشی از گوگوش پرسید که دلت برای یک کار گوگوشی پرویز مقصدی تنگ نشده ؟ او پاسخ داد که چرا خیلی، و سیاوش قمیشی هم به همان مدل خودش گفت که این ملودیها دست من است، و از همان لحظه همه چیز شروع شد.
این آلبوم از نظر آهنگسازی هم نسبت به آثار گذشته گوگوش متفاوت است، ملودیها، ریتم، زیرصداها، و حتی تنظیم تفاوتهای زیادی دارد، نگرانی در این زمینه نداشتید ؟
خانم گوگوش صد در صد به سلیقه و انتخاب سیاوش قمیشی اعتماد داشت، و البته سیاوش هم تهیه کننده آلبوم بود، منظورم به همان معنای حرفهای است که در آمریکا وجود دارد، یعنی طرح از سیاوش قمیشی بود و میخواست کوگوش را به سمت متفاوت و مدرنی ببرد.
مثلا ترانههای «خاطره» و «تسکین» از کارهایی است که هیچ طرفدار گوگوشی تا حالا ترانهای را به این صورت از او نشنیده است، و البته نگرانی هم وجود داشت که شاید پذیرفته نشود، نتیجه منفی داشته باشد، خیلی دور باشد از فضای آثار گذشته کوگوش.
ولی آهسته و شمرده کارها تنظیم شد، و سیاوش نظارت کاملی بر تنظیم داشت، باید بگویم که از میان آهنگسازهای قدیمی که افتخار همکاری با آنها را داشتم، هیچ کدام مانند سیاوش قمیشی در تنظیم و مراحل تولید، حضور مستقیم نداشتند، و وقت و انرژی زیادی را صرف این پروژه کرد، به نظرم سیاوش و الیاس بصورت مشترک مراحل پسا تولید یا نهایی را انجام دادند.
ترانههای این آلبوم در چه دوره زمانی سروده شدند، آیا تمامی آنها جدید هستند، یا اینکه در گذشته سروده شدند ؟
باید بگویم که «راز»، اولین ترانه آلبوم، اولین آهنگی بود که ساخته شد، و «زندگی»، آخرین ترانه آلبوم هم آخرین آهنگی بود که تمام شد. تمام ترانهها، ملودی، و همه چیز برای آلبوم بیست و یک بود، و به ترتیب انجام شد.
ما حتی یک کار بسیار زیبای شش و هشت هم ضبط کردیم که با توجه به ویژگیهای آن قابل پیش بینی است که بسیار موفق خواهد بود، ولی در این آلبوم نذاشتیم، چون این مجموعه در زمانی منتشر میشد که دنیای عجیبی است، و حال مردم متفاوت است، آن آهنگ شاد از حال و هوای این آلبوم دور بود، هر چند که واقعا آهنگ شاد و دلنشینی است.
این هفت ترانه برای این مجموعه ساخته شد و با آنها زندگی کردیم، من مینوشتم، به سیاوش میدادم، و سیاوش برای هر خط ملودی میساخت و کارها را پیش میبردیم تا یک قطعه ساخته میشد.
ترانهها کجا ضبط شد، با توجه به محدودیتهایی که وجود داشت، دچار مشکل نشدید ؟
تمامی مراحل ضبط در خانه بود، نود درصد کارها در استودیوی سیاوش بود، و ده درصد در استودیوی خانم گوگوش.
ضبط آوازی دو ترانه آخر یعنی «نگاه» و «زندگی»، در استودیوی خانگی خانم گوگوش انجام شد، و باقی ترانهها در استودیوی سیاوش قمیشی ضبط شد. اکثر سازها نیز از ایران بود که در استودیوی خانگی انجام دادند، یعنی هنرمندان قطعات خود را ضبط میکردند و میفرستادند.
آلبوم ۲۱ به چه صورتی منتشر شده است ؟
فکر میکنم همه جا هست، در یوتیوب، اسپاتیفای، آیتونز، آمازون میوزیک، و سایر سایتهای معتبر موسیقی.
با توجه به شرایط اقتصادی و وضعیت موسیقی، آیا تولید آلبوم با چنین هزینههایی مقرون به صرفه هست ؟
از نظر اقتصادی که مقرون به صرفه نیست، متأسفانه امکان خرید آلبوم برای اکثر ایرانیان نیست، و بسیاری از کارها نیز بصورت رایگان در فضای مجازی منتشر میشود.
قطعا تولید آلبوم هزینه زیادی دارد، و درآمدی نیز در کار نیست، ولی برای خانم گوگوش و سیاوش قمیشی، انجام این پروژه اهمیت داشت، میخواستند با یکدیگر کار کنند، این همکاری مهم بود.
حیف است که سیاوش قمیشی که برای بهترینها، بهترینهاشون را ساخته و برای گوگوش که از میان بهترینها، بهترینهاشون را خوانده، با یکدیگر کار نکنند. این پروژه بیشتر جنبه حرفهای داشت، آلبومی بود که باید در کارنامه هنری هر دوی آنها باشد.
خانم گوگوش و سیاوش قمیشی دوستان خوبی هستند، و در سالهای اخیر نزدیکتر هم شدند، در حدی که به آنها میگویم مثل خواهر و برادر هستید، بحث، جدل و گفتوگو دارند، در این حد نزدیک هستند، میوه این دوستی و رفاقت شد این آلبوم.
این دوران کرونا چطور گذشت، تحمل محدودیتها یا قرنطینه خانگی برای گوگوش سخت نبود ؟
مثل حالت چرخ و فلک بود، هیچ مرحله آن قابل پیشبینی نبود، باید خودمان را وفق میدادیم، هرازگاهی که یکدیگر را میدیدیم، حس میکردم که خانم گوگوش دلتنگ صحنه است، چون آدم صحنه است.
شاید جالب باشد که بگویم شبی در کانادا با تب روی صحنه رفت، علیرغم شرایط جسمانی نامناسب رفت روی صحنه و پس از کنسرت کاملا خوب بود، به او گفتم این ماجرا، فراتر از اجرای شما برای طرفداران است، یعنی نوعی تراپی شخصی است، انرژیهای منفی و ناخوشی را روی صحنه درمان میکند.
خانم گوگوش به من گفت که در ایران همیشه میگرن شدید داشت، ولی وقتی روی صحنه میخواند، کاملا خوب میشد، اکثر شبهای اجرا در ایران با میگرن خواندند، و خوب میشدند، در این حد صحنه برای او اهمیت دارد.
حس میکردم که در این دوران دلتنگ صحنه هستند، ولی خوشبختانه توانستیم کنسرتی برای نوروز ترتیب دهیم که از تلویزیون پخش شد و نوعی تسکین بود، امیدوارم شرایط زودتر عادی شود تا کنسرتها را شروع کنیم.
از نتیجه کار راضی هستید، انتشار آلبوم با چه واکنشهایی همراه بود ؟
انتظار چنین استقبالی را نداشتیم و واقعا غافلگیر شدیم، خوشبختانه اکثر ترانههای آلبوم مورد توجه طرفداران خانم گوگوش قرار گرفته و تجربه خوبی بود. در اینجا مایل هستم به نکتهای اشاره کنم.
به عنوان ترانهسرا، هفده هجده کار نوشتم ولی در نهایت این هفت ترانه را انتخاب کردیم.
به باور من، در اشعارم شاید ترانههای قویتر دیگری بود ولی سیاوش به دنبال کارهای خاصی بود که همه بفهمند، و اینها انتخاب شد، و البته نظرش درست بود.
او میگفت که ترانه، میزانبندی، نبض، و ریتم است، فرصت شنیدن و برداشت نیست، یعنی باید بشنوی، و در لحظه درک کنی، چون شتاب موسیقی زیاد، و فرصت بسیار اندک است.
معتقد بود که ترانهای که در آن حرفی بزنی که منظورت چیز دیگری باشد، یا به چیزی اشاره کنی ولی پیامت نکته دیگری باشد، نباید در این مجموعه باشد، و به نظرم درست میگفت.
من منظورش را میفهمم، چه بسا خانم گوگوش از معدود خوانندههایی است که پیچیدهترین اشعار را خوانده است، ولی در این آلبوم، سیاوش چنین رویکردی نداشت، و ترانههایی میخواست که تمامی فارسیزبانان به سادگی متوجه شوند و درک کنند.
کلام پایانی ؟
شاید جالب باشد که بدانید در طول تولید این آلبوم هر سه نفر ما، یعنی خانم گوگوش، من و سیاوش قمیشی به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شدیم ولی حتی این بیماری هم باعث تعطیلی کار نشد، البته در دورهای شرایط جسمانی سیاوش بسیار نگرانکننده بود ولی به تدریج سلامتی خود را بدست آوردیم، و کار دنبال شد، تجربه عجیبی بود، امیدوارم روزهای بهتری در انتظار همه ما باشد.