تشریح نگرانی‌های اسراییل از توافق هسته‌ای با ایران

عکس آرشیوی از دیدار باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا (راست) با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید - مهر ۱۳۹۳

مایکل هرتزوگ در مقاله‌ای تفصیلی برای «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک،» به توافق احتمالی هسته‌ای میان ایران و شش قدرت جهانی عضو گروه ۱+۵، و تشریح نگرانی‌های اسرائیل، که از توافق جامع با ایران ابراز نگرانی کرده است، پرداخته است.

بر اساس این گزارش که خلاصه آن در زیر می‌آید، نتایج یک توافق احتمالی هسته‌ای با ایران، که از اهمیتی استراتژیک برخوردار است، تنها طی سال‌های آتی قابل سنجش خواهد بود.

برای باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا، توافق هسته‌ای در حال شکل گیری، «فرصتی تاریخی» است؛ اما برای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل، این توافق، «اشتباهی تاریخی» است.

چرا این دو متحد نزدیک، به یک توافق، اینطور متفاوت نگاه می‌کنند؟

گفتگوهای مبسوط با مقامات اسراییلی و آمریکایی نشان می‌دهد که هسته اصلی اختلافات در این حوزه‌ها عبارتند از: درک متفاوت از تهدید، واگرایی در نگاه به جهان و ارزیابی های منطقه ای، و کاهش اعتماد.

دریافت‌ها و پیش فرض‌ها درباره ایران

آمریکا احساس نمی کند که مستقیما از سوی ایران مورد تهدید قرار دارد، اما به بعضی از رفتارهای ایران به عنوان تهدید یا چالش برای منافع خود و متحدانش در خاورمیانه نگاه می‌کند.

اسراییل به ایران به عنوان قدرتی منطقه‌ای می‌نگرد که در پی گسترش ایدئولوژی انقلابی است؛ ایدئولوژی که حق موجودیت اسراییل را انکار می‌کند. حکومتی که حزب الله لبنان را با بیش از ۱۰۰ هزار راکت هدف گرفته شده به سوی اسراییل تجهیز کرده است.

آمریکا و اسراییل به نظر می‌رسد در این باره اشتراک نظر دارند که موافقت ایران با توافق هسته‌ای، نشانگر تصمیم استراتژیک ایران برای دست کشیدن از تمایل دیرینه‌اش برای تبیدل شدن به قدرتی مسلح به جنگ افزار هسته‌ای نیست. در واقع ایران به توافق به عنوان بیمه‌ای برای بقا، بهبود جایگاه سیاسی و افزایش قابلیت خود برای اعمال قدرت نگاه می‌کند.

به نظر می‌رسد توجه آمریکا به فتوای آیت الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر حرام بودن جنگ افزار هسته‌ای، حاکی از این امر است که آمریکا باور دارد که ایران در پی برنامه‌ای صلح آمیز است؛ در شرایطی که شواهدی بسیاری در رد آن وجود دارد.

روح توافق هسته‌ای با ایران مبتنی بر این است که تهران قابلیت‌های بالقوه برای تولید جنگ افزار هسته‌ای را نابود نخواهد کرد.

اسراییل چارچوب تفاهم لوزان را نشانه ی مشروعیت بخشیدن به ایرانی در آستانه بدل به یک قدرت هسته‌ای می‌داند.

واقعا روشن نیست آیا یک توافق هسته‌ای آنطور که رییس جمهوری آمریکا ابراز امیدواری کرده است، به تقویت میانه روها در ایران کمک کند و ایران را در مسیر پیوستن به جامعه جهانی دچار دگردیسی سیاسی می‌کند؟

نگاه عمومی در اسراییل این است که توافق هسته‌ای تندروهای متخاصم، که اینک از رییس جمهوری حسن روحانی حمایت می‌کنند، را تقویت خواهد کرد.

اسراییل معتقد است ایران با توجه به سابقه جاه طلبی‌هایش و داشتن پیشینه طولانی در بی‌صداقتی در فعالیت‌های هسته‌ای، از هر نکته مبهم در توافق سوء استفاده خواهد کرد.

فرض کنیم همانطور که دولت اوباما بر مبنای چارچوب تفاهم ادعا کرده است، زمان گریز ایران برای ساخت جنگ افزار هسته ای را از دو تا سه ماه کنونی به یک سال افزایش دهد. هر چند اسراییلی‌ها این زمان را ۹ تا ۱۰ ماه تخمین می‌زنند، اما در واقع ایران می‌تواند زمان گریز را طی یک دهه به صفر برساند، چون اجازه دارد به تحقیق بر روی سانتریفیوژهایی که سریع‌تر و با غلظت بالاتری غنی‌سازی می‌کنند، ادامه دهد. در دهه دوم، ایران می‌تواند به آرامی، اما به شکلی عمده، توان غنی‌سازی‌‌اش را به مقیاس صنعتی ارتقا دهد.

توسعه فعالیت‌های نظامی چون کار بر روی موشک‌های بالیستیک هم که مؤلفه‌هایی از برنامه جنگ افزار هسته‌ای هستند، بدون هیچ دخالتی ادامه خواهد داشت.

در اسراییل نگرانی‌هایی درباره همکاری کره شمالی و ایران در این حوزه وجود دارد. پیونگ یانگ در برنامه موشکی ایران نقش مهمی بازی کرد و در برنامه نظامی هسته ای سوریه هم در دهه گذشته فعال بود.

دولت اوباما استدلال می کند که زمان ۱۰ تا ۱۵ سال نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران، بسیار فراتر از به عقب بردن این برنامه برای ۲ تا ۳ سال در پی یک حمله نظامی است؛ و آمریکا در حالی که اطلاعات بیشتری از فعالیت‌های ایران بدست خواهد آورد، امکان بازدارندگی اش را کماکان حفظ می‌کند.

اجرای توافق از دو طریق ممکن است: بازرسی های سرزده، و تایید پایبندی ایران به تعهداتش.

ایران قویا ایده بازرسی در هر زمان از هر کجا در کوتاهترین فرصت را رد کرده و می‌گوید بازرسی از سایت‌های نظامی مشکوکش قابل بحث نیست.

گزارش‌های متعدد سازمان‌های اطلاعاتی و گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی از تلاش‌های شک برانگیز ایران برای تولید بمب در سایت‌های نظامی حکایت داشته است.

آیا ایران به پرسش‌های بی پاسخ در مورد فعالیت های مشکوکش در گذشته جواب خواهد داد؟

اسراییل امیدوار است آمریکا به موضع اعلام شده توسط مقامات ارشدش پایبند بماند و توافق نهایی شامل بازرسی کامل از تمام مراکز و رفع تمام شبهات آژانس باشد.

دریافت های اسراییل از رهبری آمریکا و دکترین اوباما

مایکل هرتزوگ در ادامه این مقاله می‌نوسد، اسراییلی‌ها معتقدند آمریکا از سنت دیرین سیاست خارجی خود در رهبری فاصله می‌گیرد. آنها به دکترین اوباما چنین نگاه می کنند: محدود کردن جای پای نظامی آمریکا، بازنگری در نقش منطقه‌ای، تعامل با کشورهای متخاصم، اولویت دادن به همکاری به جای زور، چندجانبه گرایی، اتکا به بازیگران منطقه‌ای، و تغییر تمرکز به نقاط دیگر جهان.

اسراییل تصور می کند آمریکا اهرم فشارش بر ایران را ضعیف کرده است: تحریم ها و تهدید جدی به حمله نظامی.

اسراییل فکر می کند لغو بخش عمده ای از تحریم ها که منوط به تایید عملکرد ایران است در همان چند ماه نخست اتفاق می افتد و آن طور که آمریکا می گوید طی زمانی طولانی و مرحله به مرحله رخ نخواهد داد؛ و از آن جا که کشورها تمایل بسیاری برای ورود به بازار ایران دارند بازگرداندن مجدد تحریم هایی که اجرایشان سال ها زمان برد به سادگی امکان پذیر نیست. موضع روسیه و چین در شورای امنیت این وضع را پیچیده تر می کند.

واشنگتن با توجه به سابقه کشیدن خط قرمز برای دولت اسد در استفاده از بمب های شیمیایی در سوریه و عدم عمل به تهدیدش صحبت هایش در مورد گزینه نظامی در برابر ایران را کم اعتبار کرده است. مساله بر سر قابلیت آمریکا برای به عقب بردن برنامه هسته ای ایران برای زمانی طولانی تر از آن چه گفته می شود نیست بلکه مساله نبود عزم سیاسی برای چنین امری است.

منصفانه یا غیرمنصفانه، کشورهای منطقه از آمریکا انتظاراتی دارند و خسته شدن آمریکا از جنگ برایشان توجیهی قابل پذیرش نیست.

اصرار دولت اوباما به اینکه تنها آلترناتیو توافق جنگ است تردید اسراییل را درباره بازدارندگی آمریکا بیشتر می کند. این ادعا به این معنی است که اگر توافقی بدست نیاید ایران برنامه اش را با سرعت به سمت تولید بمب پیش خواهد برد و راهی برای آمریکا جز حمله نظامی نخواهد ماند. اما چرا ایران باید دست به چنین بازی خطرناکی بزند؟ مگر اینکه اطمینان داشته باشد که آمریکا دست به حمله نظامی نخواهد زد. از این رو اسراییلی ها بر خلاف ادعای آمریکا که می گوید «هیچ توافقی بهتر از یک توافق بد نیست» می گویند رویکرد واشنگتن این است که «هر توافقی بهتر از نرسیدن به توافق است».

ابعاد منطقه‌ای

آمریکا استدلال می کند که مساله هسته ای باید از دیگر مسائل مرتبط با ایران جدا شده و اولویت بندی شود زیرا رسیدن به یک توافق همه جانبه با ایران غیر ممکن است. واشنگتن تصور می کند که توافق هسته ای می تواند راه را برای همکاری در دیگر زمینه های منطقه ای هموار کند.

اسراییل می گوید مساله هسته ای و جاه طلبی منطقه ای ایران مسائلی غیر قابل تفکیک هستند. به اعتقاد اسراییلی ها یک توافق ضعیف و منابع مالی برآمده از لغو تحریم ها می تواند ایران را جسورتر و گروههای وابسته اش را به پیگیری سیاست های تهدیدآمیز ترغیب کند.

دولت اوباما دشوار بتواند استدلال کند که منابع مالی آزاد شده از تحریم ها در جهت بهبود وضع اقتصاد و اصلاحات داخلی در ایران صرف خواهد شد.

سیاست های ایران در عراق، سوریه، و یمن در طول مذاکرات گواه این امر است.

اسراییل تهدیدهای مقامات جمهوری اسلامی نسبت به نابودی آن کشور را کم اهمیت نمی بیند. آخرین نمونه این تهدیدها از توییتر رهبر جمهوری اسلامی عنوان شد.

ایران و آمریکا نقاط اشتراک اندکی دارند: ثبات منطقه، خشونت و فرقه گرایی، لیبرالیسم، دموکراسی، و حقوق بشر. ایران در رویکردش نسبت به آمریکا آن کشور را اگر نه به چشم دشمن که به عنوان یک رقیب فرهنگی می بیند.

آمریکا ایران را بیشتر به عنوان راه حلی بلندمدت برای منطقه می بیند تا یک مشکل.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، در سخنرانی اخیرش در کنگره آمریکا، از ایالات متحده خواست لغو تحریم ها را به توقف رفتار خصمانه ایران در منطقه، پایان حمایت از تروریسم، و عدم تهدید به نابودی اسراییل منوط کند.

هر چند چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد اما، آمریکا می تواند چون زمان جنگ سرد هم با کشور طرف تخاصم مذاکره کند و هم با رفتارش زشت آن کشور مقابله کند.

آمریکا پس از رسیدن به تفاهم لوزان بود که با حضور نظامی در خلیج فارس و منطقه، بازرسی از کشتی های ایرانی عازم یمن، دعوت از رهبران عرب به کمپ دیوید، از سر گیری کمک های نظامی به مصر، و مخالفت با تلاش ها در سازمان ملل برای مجبور کردن اسراییل به ورود به چارچوب خاورمیانه ای عاری از سلاح هسته ای، به متحدانش نشان داد که آن ها را فراموش نکرده است اما، کشورهای منطقه پیشاپیش سیاست هایی مستقل از آمریکا را در پیش گرفته اند.

از منظر اسراییل جایگزینی برای آمریکا وجود ندارد. اسراییلی ها از خودشان می پرسند: اگر آمریکا در طول مذاکرات هسته ای به سیاست های منطقه ای ایران توجهی نشان نداد چرا باید انتظار داشت پس از رسیدن به توافق و در شرایطی که ایران به لحاظ سیاسی و مالی از جسارت بیشتری برخوردار شده و واشنگتن برای حفظ توافق محتاطانه تر عمل می کند چنین کند؟ در دوران پس از توافق، آمریکا در شرایطی که میان روابط در حال شکل گیری اش با ایران و روابط طولانی اش با متحدان سنتی اش دچار تضاد منافع شود چه خواهد کرد؟

تنها زمان این را روشن خواهد کرد.

* برگردان فارسی این مقاله تنها برای آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.