جاسوس آمریکایی "ایران کنترا" درگذشت

دووین کلریج، افسر سیا که نامش در پرونده ایران کنترا در دهه ۸۰ میلادی مطرح شد، در ۸۳ سالگی در خانه اش در ویرجینیا درگذشت.

مقاله‌ای از مارتین ویل در واشنگتن پست

دووین رامسدل "دووی" کلریج، افسر عملیاتی سی آی ای، مقامی چابک، جسور و متکبر که در تاسیس و مدیریت "مرکز ضد تروریسم سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا" حضوری عمده داشت و نام او در رسوایی ایران کنترا در دهه ۸۰ میلادی مطرح شد، ۹ آوریل در خانه اش در لیزبرگ ویرجینیا در ۸۳ سالگی درگذشت.

خانواده او در بیانیه ای علت مرگ را سرطان اعلام کردند.

پیشینه حرفه ای کلریج مملو از ماموریت های مخفی، ملاقات های پنهانی، و برخورد با مسائل حقوقی حول و حوش دنیای تاریک اطلاعاتی بوده است.

آرامش دووین کلریچ در دست زدن به خطرات بزرگ، باعث شده بود بسیاری از همکارانش او را با احترام یک "کابوی" مسلک توصیف کنند.

او فارغ التحصیل یکی از دانشگاه های مشهور مجموعه موسوم به آیوی لیگ و یک "سلحشور جنگ سرد" شیفته ی اسامی مستعاری چون "دکس لبارون" بود. دووین کلریج با مشروب جین و سیگار همیشگی اش همواره در حال چیدن طرح های جسورانه و خیالی بود و ردپایی منحصر به فرد از خود در سی آی ای به جای گذاشت. آرامش او در دست زدن به خطرات بزرگ باعث شده بود که بسیاری از همکارانش او را با احترام یک "کابوی" مسلک توصیف کنند. دیگران در اطمینان به او تردید نشان می دادند.

رابرت گیتس، رییس پیشین سی آی ای و وزیر اسبق دفاع ایالات متحده آمریکا، زمانی درباره کلریج گفته بود: "اگر ماموریتی سخت و خطرناک و حیاتی برای امنیت ملی دارید به دووی بسپارید. او با استعداد و یکی از بهترین افسران عملیاتی ما است. اما حتما وکیل خوبی در کنار دست اش بگذارید. دووی را نمی شود راحت کنترل کرد."

دووین کلریج سال ۱۹۸۶ در سفری محرمانه به بغداد تلاش کرد صدام حسین رییس جمهوری وقت عراق را مجاب کند که یک تروریست تحت تعقیب را در اختیار آمریکا قرار بدهد. کلریج زمانی که رژیم چپگرای ساندنیست ها در دهه ۸۰ بر نیکاراگوئه حکومت می کرد طرحی ریخت تا با مین گذاری در بندرگاه های اصلی آن کشور به اقتصاد نیکاراگوئه ضربه بزند؛ اقدامی که واکنش شدید بین المللی را به دنبال داشت و بسیاری از قانونگذاران در کنگره آمریکا آن را محکوم کردند.

او در جلسه رسیدگی به نقش اش در پرونده ایران کنترا با یک اورکت نظامی مخصوص استتار حاضر شد و گفت "وقتی در دفتر منطقه جنگی هستید، بهتر است در آمادگی کامل باشید."

کاریزمای کلریج توجه ویلیام کیسی رییس وقت سی.آی.ای را برانگیخت. کیسی سال ۱۹۸۱ بخش عملیات محرمانه اداره آمریکای لاتین را به او سپرد.

دووین کلریج که عمدتا کت و شلوار سفید ایتالیایی با دستمال جیبی ابریشمی و دیگر وسایل پر زرق و برق به تن می کرد در بیان دیدگاه های خود رفتاری صریح و تند داشت: "ما هر موقع تصمیم بگیریم که منافع ملی مان ایجاب می کند مداخله کنیم، مداخله خواهیم کرد." او در مصاحبه ای برای یک مستند در باره عملیات سی آی ای می گوید: "و اگر خوش تان نمی آید مشکل خودتان است. ای جهانیان به آن عادت کنید. ما تحمل این مهملات را نخواهیم داشت."

کاریزمای کلریج توجه ویلیام کیسی، رییس وقت سی آی ای، را برانگیخت. کیسی سال ۱۹۸۱ بخش عملیات محرمانه اداره آمریکای لاتین را به او سپرد. در آن زمان، رونالد ریگان، رییس جمهوری وقت آمریکا، مقابله با "تروریسم و خرابکاری های مورد حمایت خارجی" را در اولویت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا قرار داده بود.

دووین کلریج که پیشتر رییس دفتر سی آی ای در رم بود هیچ اطلاعی از زبان اسپانیایی نداشت. با این وجود از نظر رییس سی آی ای او فرد مناسب این ماموریت بود. تیم وینر، ژورنالیست برنده جایزه پولیتزر، کلریج را در "میراث خاکستر" که پژوهشی در باره سی آی ای است، چنین توصیف می کند: "نه احمق و نه لجوج در برابر قواعد و مقررات."

کلریج به وینر می گوید: "کیسی گفت یکی دو ماه وقت بگذار و اساسا پیدا کن در باره آمریکای مرکزی باید چه کنیم. این تمام رویکرد او بود؛ و برای این که بفهمیم چه باید کرد نیازی نبود موشک هوا کنیم ... در نیکاراگوئه جنگ راه بیانداز و شروع به کشتن کوبایی ها کن. این دقیقا چیزی بود که کیسی می خواست بشنود و گفت باشه برو و انجام اش بده."

کلریج طی سه سالی که بخش آمریکای لاتین را اداره می کرد طراح اصلی اطلاعاتی در اشغال گرانادا در سال ۱۹۸۳ پس از کودتای مارکسیستی در آن کشور منطقه کارائیب بود. اما بخش عمده کار او در نظارت بر آمریکای لاتین - و بعد عملیات محرمانه در اروپا - او را در دام عملیات گسترده ایران کنترا انداخت.

دووین کلریج در سال ۱۹۹۱ به شهادت دروغ در برابر کمیته تحقیق کنگره و هیات بررسی ریاست جمهوری مسول تحقیق درباره فروش مخفیانه سلاح به ایران متهم شد.

ایران کنترا نقطه برخورد دو طرح جنجال برانگیز بود در دولت ریگان بود. یک طرح فروش اسلحه به ایران در برابر آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان بود و طرح دیگر استفاده از منابع مالی فروش این تسلیحات برای کمک به شورشیان دست راستی موسوم به "کنترا" در نیکاراگوئه.

طنین افشاگری های مربوط به ایران کنترا سال ها ادامه داشت. در تحقیقات یک دادستان ویژه دووین کلریج در سال ۱۹۹۱ به جعل و شهادت دروغ در برابر کمیته تحقیق کنگره و هیات بررسی ریاست جمهوری مسول تحقیق درباره فروش مخفیانه سلاح به ایران متهم شد. اما کلریج که آن زمان چند سالی بود بازنشسته شده بود پیش از حضور در دادگاه از سوی جرج هربرت واکر بوش مورد عفو قرار گرفت.

وکیل کلریج در زمان اعلام جرم علیه او به روزنامه لس آنجلس تایمز گفت که موکلش "با شرافت و بدون توبیخ بیش از ۳۰ سال به کشورش خدمت کرد."

در سال ۱۹۸۶، دووین کلریج در تشکیل آن چه که آن زمان "مرکز ضدتروریسم سی.آی.ای" خوانده می شد نقشی تعیین کننده داشت. هدف این مرکز جدید رسیدگی به تهدیدهای عمده و فزاینده علیه امنیت ملی آمریکا پس از بمبگذاری تروریستی سال ۱۹۸۳ در پایگاه نظامی آمریکا در بیروت بود که در آن ۲۴۱ پرسنل نظامی عمدتا تفنگدار دریایی کشته شدند.

مرکز ضدتروریسم با ماموریت "پیشگیری، متلاشی کردن و شکست دادن تروریست ها" در آن زمان به خاطر رویکرد درون ساختاری اش ایده ای افراطی محسوب می شد: ترکیبی از جاسوسان با تحلیلگران، متخصصان فنی و دیگر کارکنان امنیت ملی.

اما این مرکز در زیر مدیریت کلریج به موفقیت های عمده ای دست یافت. از جمله، نفوذ در سازمان تروریستی ابونضال و اختلال جدی در عملیات شان. این گروه طی دهه هفتاد و هشتاد مسول یک رشته بمبگذاری و هواپیماربایی بود. موفقیت دیگر دستگیری فواز یونس، تروریست و هواپیماربای لبنانی، در سال ۱۹۸۷، با کمک اف.بی.آی، نیروی دریایی، و وزارت دادگستری آمریکا بود.

دووین کلریج در سال ۱۹۸۸ با بسیاری دیگر از همکارانش که از رهبری جدید سی.آی.ای زیر نظر ویلیام وبسترناخشنود بودند، این سازمان را ترک کرد.

دووین کلریج فرزند یک دندانپزشک، ۱۶ آوریل ۱۹۳۲، در ناشوآ ایالت نیوهمپشایر به دنیا آمد. او سال ۱۹۵۳ از دانشگاه براون فارغ التحصیل شد و سال ۱۹۵۵ پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد از انستیتو مطالعات روسیه در دانشگاه کلمبیا جذب سی.آی.آی شد.

کلریج وقتی گزارش های مربوط به ایران کنترا در رسانه ها منتشر می شد مورد توبیخ قرار گرفت. او در سال ۱۹۸۸ با بسیاری دیگر از همکارانش که از رهبری جدید سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا زیر نظر ویلیام وبستر، یک قاضی پیشین فدرال، ناخشنود بودند سی.آی.ای را ترک کرد. وبستر با ماموریت اصلاح سی.آی.ای به این سازمان آمده بود.

کلریج پس از آن به کار برای "جنرال دینامیک" پیمانکار وزارت دفاع آمریکا مشغول شد و همچنان در دسیسه های خاورمیانه درگیر باقی ماند. سال ۲۰۰۸، پس از این که از او برای آزادی یک گزارشگر ربوده شده ی نیویورک تایمز از دست طالبان افغانستان کمک خواسته شد، یک شبکه خصوصی اطلاعاتی تشکیل داد که بنا به گزارش ها اطلاعاتی از پاکستان و افغانستان گردآوری می کرد.

دووین کلریج چند ماه پیش وقتی به عنوان مشاور ارشد امنیت ملی و تروریسم دکتر بن کارسون، داوطلب پیشین انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری آمریکا، معرفی شد به صدر اخبار بازگشت. جاسوس پیشین سی.آی.ای در مصاحبه ای با نشریه تایم درباره درک کارسون از سیاست خارجی گفت: "هیچ کس نتوانسته بنشیند و یک ذره اطلاعات امنیتی درباره خاورمیانه به او منتقل کند." اظهارنظر صریح او در سقوط کمپین انتخاباتی کارسون موثر بود.

ازدواج نخست کلریج با مارگارت رینارد به جدایی انجامید. همسر دوم او هلگا بیرکمان سال ۲۰۱۴ درگذشت. حاصل ازدواج اول او، دو فرزند به نام های ایان کلریج و کیسی تروبریج، بود و ازدواج دوم او یک پسر و پنج نوه به همراه داشت.

دووین کلریج سال ۱۹۹۷ با همکاری ادبی دیگبی دایل کتاب خاطرات صریحی با عنوان "جاسوسی برای تمام فصول" نوشت. او به طور آشکاری از به کار گیری روش های غیر معمول و اغلب ناخوشایند در حرفه ضد تروریسم دفاع می کرد.

کلریج سال ۲۰۰۵ در گفتگویی به واشنگتن پست گفت: "شما آژانس جاسوسی را برای این دارید که در خارج از کشور قوانین را زیر پا می گذارد. اگر نمی خواهید به آن کارهای پست و ناجوانمردانه دست بزنید پس جمع اش کنید. در آن شرایط می توانید از وزارت خارجه استفاده کنید."

* برگردان فارسی این مقاله تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.