ادامه واکنش‌ها به کشته شدن دهها کارگر در طبس؛ کانون صنفی معلمان تهران خواستار پاسخگویی صریح مسئولین شد

اجساد کارگران جان باخته در انفجار معدن زغال سنگ در طبس در رختکن کارگران

واکنش فعالان و تشکل‌های کارگری، معلمان و صنفی به انفجار معدن معدنجوی در طبس و کشته شدن دهها کارگر آن ادامه دارد.

کانون صنفی معلمان تهران روز پنجشنبه پنجم مهر در بیانیه‌ای اعلام کرد که همراه با خانواده‌های داغدار و مردم بهت‌زده از انفجار معدن معدنجوی در طبس و کشته شدن دهها کارگر خواستار «پاسخگویی صریح مسئولین» است.

همچنین کانون نویسندگان ایران از تلاش حکومت جمهوری اسلامی و رسانه های حکومتی برای طبیعی نشان دادن انفجار در معدن زغال سنگ در طبس انتقاد کرد و ۴ فعال کارگر زندانی نیز در پیام هایی، همدردی خود را با خانواده های دهها کارگر کشته شده در این انفجار اعلام کردند.

پیش از این، فعالان و تشکل‌های کارگری و صنفی حکومت را مسئول وقوع چنین حوادثی در محیط های کار دانسته‌اند.

همچنین ببینید: احتمال افزایش شمار کشته‌شدگان انفجار معدن زغال‌سنگ؛ تشکل‌های کارگری: حکومت مسئول این حوادث است

کانون صنفی معلمان تهران در بیانیه خود با اشاره به جان‌باختگان معدن‌جوی طبس و دیگر معادن مناطق مختلف، سوختن دختران شین‌آباد، کشته شدن ده‌ها کولبر و سوخت‌بر در غرب و شرق ایران، فروریختن ساختمان‌های پلاسکو در تهران و متروپل در آبادان، شلاق زدن معدنچیان آق‌قلا و پرونده‌سازی‌ها برای صدها معلم که به اخراج، زندانی شدن آنها انجامید، نوشت که اینها «درد مشترکی است که فریاد می‌طلبد: قربانی شدن انسان و زیست انسانی در پای سودجویی اقلیتی که تاراج را اصلی‌ترین مسئله خود می‌دانند و تمامی ابزارهای تقنینی، اجرایی، قضایی و رسانه‌ای را نیز به خدمت گرفته‌اند.»

این تشکل صنفی معلمان در مورد شرایط کارگران نوشت: با موقتی‌سازی قراردادهای کار، شرایطی بر کارگران تحمیل شده که جرات پیگیری ساده‌ترین و بنیادی‌ترین حقوق‌شان را از دست داده‌اند» و افزود: «با امنیتی کردن تشکل‌یابی، حق متشکل‌شدن آزادانه کارگران، حق تجمع و هرگونه اعتراض فردی و جمعی که از بدیهی‌ترین و پایه‌ای‌ترین حقوق انسانی است و می‌تواند وسیله بیان و تحقق خواسته‌های‌شان باشد، از آنان سلب گردیده است.»

به اعتقاد کانون صنفی معلمان تهران، «رسانه حکومتی با رویکردی مبتنی بر طبیعی‌نمایی» و «حادثه» و «سانحه» جلوه دادن چنین وقایع مکرری که جان باختن دست‌کم ۵۰۰ معدنچی در دهه منتهی به ۱۴۰۱ و سالانه دست‌کم ۱۴۰۰ تن در حین کار را عادی می‌نماید تا تاثیر گذاری عوامل ساختاری، ناکارآمدی‌های مدیریتی و رهاشدگی فرودستان در راستای حفظ سلطه فرادستان را پنهان کند.

کانون صنفی معلمان تهران: رسانه حکومتی چنین وقایع مکرری را عادی می‌نماید تا تاثیر گذاری عوامل ساختاری، ناکارآمدی‌های مدیریتی و رهاشدگی فرودستان در راستای حفظ سلطه فرادستان را پنهان کند..

این تشکل با «رپرتاژ پوپولیستی» نامیدن وعده‌های مسئولین جمهوری اسلامی از جمله پس از وقوع حوادث ضمن کار، از برخوردهای توهین‌آمیز با خانواده‌های کارگران کشته شده در معدن معدنجوی طبس انتقاد کرد و افزود: «این فاصله بیش ار حدّ نگاه سودجویان با کارگران تا حدی بوی تعفن می‌دهد که دیگر حتی نیازی به همدردی صوری چند روزه هم نمی‌بینند چه رسد امید به همدردی و پیگیری.»

کانون صنفی معلمان تهران با ابراز همدردی با بازماندگان داغدار نوشت: همراه با خانواده‌های داغدار و مردم بهت‌زده از واقعه، باور داریم باید پیگیر پاسخ‌گویی صریح مسئولین تا نتیجه نهایی باشیم و در کنار همه این خانواده‌ها برای دادخواهی بمانیم.

این تشکل صنفی تاکید کرد که تنها با اتکا به تشکل‌‌های مستقل، آزاد و قدرتمند می‌توان به تغییرات بنیادی در قوانین به نفع همه مردم، به‌ویژه فرودستان و پیشگیری از تکرار چنین فاجعه‌هایی امیدوار بود.

کانون نویسندگان ایران: مسئولان و خبرگزاری‌های رسمی با عنوان حادثه از فاجعه معدن طبس نام می‌برند

کانون نویسندگان ایران هم روز چهارشنبه چهارم مهر در بیانیه‌ای تحت عنوان کشته‌شدن معدنچیان؛ تبعی، نه «طبیعی» نوشت: اخبار منتشرشده در مورد این فاجعه حکایت از «وضعیتی جانکاه و هولناک پیش و پس از آن دارد.»

این تشکل مستقل مدنی با اشاره به گزارش‌های مربوط به هشدارهای کارگران معدن در مورد «عدم‌ایمنی و تجهیزات کافی پیش از وقوع این انفجار» و برخوردهایی مانند گرفتن پول از خانواده‌های کشته‌شدگان برای حمل جنازه‌ عزیزان‌شان افزود: گزارش‌گران صدا و سیمای حکومت به برخی کارگران و بازماندگان حکم کرده‌اند که چه بگویند و چه نگویند.

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

ادامه واکنش‌ها به انفجار مرگبار معدن در طبس؛ معدنچیان بوی مرگ» را حس کرده بودند»

کانون نویسندگان ایران اضافه کرد: این فشارهای مضاعف بر کارگران و خانواده‌ کشته‌شدگان در شرایطی رخ می‌دهد که حتی به گفته‌ برخی مسئولان حکومت، در این معدن «حداقل ایمنی» هم رعایت نشده است.

کانون سپس با اشاره به این موضوع که مسئولان و خبرگزاری‌های رسمی مدام با عنوان حادثه و سانحه از چنین فجایعی نام می‌برند و همه دست‌به‌کار «طبیعی»نماییِ وقوع و تکرار آن‌ها هستند، نوشت: اما هیچ جزئی از این گونه فجایع، طبیعی نیست.

این تشکل مستقل مدنی افزود: «آن‌جا که هستی و حیات کارگران در گرو وضع و اجرای قوانینی استثمارگرانه قرار گرفته‌، و آن‌جا که حق راه‌اندازی هرگونه اجتماع و تشکل مستقل از آنان سلب شده است، اگر هم حادثه ای در کار باشد، حادثه‌ای پیشاپیش سازمان‌یافته خواهد بود.»

کانون نویسندگان ایران در ادامه با اشاره به آمار رسمی کشته شدن بیش از ۲ هزار کشته و ۲۷ هزار مصدوم در سال گذشته به دلیل حوادث ضمن کار اضافه کرد: به این آمار اگر شرح وضع معیشتی کارگران را هم بیفزاییم، روشن می‌شود که جمع کثیری از آنان در گیر و‌ دار زنده‌ماندن هستند و زندگی نمی‌کنند؛ چنان‌که شرح جزئیات انفجار معدن طبس و نیز وضع حقوق و امکانات کارگران آن گواه همین استثمار اسفناک است.

کانون با تاکید بر این که کشته شدن معدنچیان طبس اولین مورد از این دست نیست و اگر این وضع ادامه یابد، آخرین هم نخواهد بود، نوشت: چنین وقایعی، هر بار، هم بارآور خشم و هم‌دردی عمومی است و هم این پرسش‌ها را طنین‌انداز می‌کند: چرا صدای این کارگران به جایی نرسیده است؟ چرا اکنون صدای بازماندگان به جایی نمی‌رسد؟ چرا صدای کارگران شازند و طزره و ... به جایی نرسید؟

کانون نویسندگان ایران: حق متشکل‌شدن آزادانه‌ کارگران، حق تجمع و حق آزادی بیان بدیهی‌ترین و پایه‌ای‌ترین حقوقی است که آنان را از تک‌افتادگی و بی‌صدایی در می‌آورد

در بیانیه به این پرسش‌ها پاسخ داده شده که «حق متشکل‌شدن آزادانه‌ کارگران، حق تجمع و حق آزادی بیان بدیهی‌ترین و پایه‌ای‌ترین حقوقی است که آنان را از تک‌افتادگی و بی‌صدایی در می‌آورد؛ امکانی که استقلال جمعی آنان را تضمین می‌کند تا خود عامل بیان و تحقق خواسته‌های شان باشند و دیگر فرمان چه بگویید و چه نگویید در کار نباشد.»

کانون نویسندگان ایران تاکید کرد: بی‌تردید تنها از این مجرا، و نه از مجرای دل بستن به وعده‌ها و نمایش‌های مکرر و بی‌حاصل مسئولان حکومت است که امکان تغییر نسبی وضعیت جانکاه کارگران ممکن خواهد شد. تا مگر انفجاری دیگر و فاجعه‌ای دیگر در کار نباشد؛ تا مگر از این پس آمار تکان‌دهنده‌ کشته‌شدن کارگران «طبیعی» جلوه داده نشود.

همدردی ۴ فعال کارگری زندانی زن با خانواده‌های کشته شدگان

همچنین ریحانه انصاری نژاد، نسرین خضری جوادی و ناهید خداجو، ۳ فعال کارگری زندانی در بند زنان اوین، در بیانیه مشترکی از انفجار در معدن زغال سنگ در طبس و کشته شدن دهها کارگر به عنوان فاجعه نام بردند و آن را نتیجه ایمن نبودن محیط کار دانستند.

آنها با اشاره به این که کارگران به قتلگاه فرستاده شدند، افزودند که این فاجعه خانواده‌های بسیاری را از داشتن عزیزان‌شان محروم کرد.

این ۳ فعال کارگری نوشتند: در شرایطی که برای پیگیری مطالبات خود و دیگر کارگران در زندان به سر می‌بریم، تاثر و تالم خود را از این مصیبت اعلام می‌داریم و به خانواده‌های این عزیزان و طبقه کارگر ایران تسلیت می گوییم.

از سویی، به گزارش کمپین دفاع از شریفه محمدی، این فعال کارگری محکوم به اعدام، هم در پیامی از زندان لاکان رشت، ضمن اعلام همدردی با خانواده‌های کارگران کشته شده نوشت: چگونه شب را سپری خواهند کرد کودکان و مادران و زنانی که عزیزان‌شان زیر خروارها خاک مدفون شده اند؟

او افزود: کودکان چگونه اول مهر روانه مدرسه خواهند شد در حالی که پدران‌شان را از دست داده‌اند؟

خانم محمدی با توصیف انفجار معدن به عنوان فاجعه افزود: کارگران معدن برای لقمه‌ای نان، حاضر به انجام سخت‌ترین کارها در بدترین و ناایمن ترین شرایط هستند تا شاید برای زنده ماندن خود و خانواده، مزدی ناچیز دریافت کنند.

این فعال کارگری محکوم به اعدام در بخش دیگری از نامه‌اش نوشت: شادی واقعی برایم روزی است که هیچ‌ کودکی به خاطر فقر و نداری از شادی و تحصیل و از حق زندگی کردن محروم نباشد و هیچ پدر و مادری با نگرانی که آیا فرزند و یا همسرش بعد از یک روز کاری، زنده از محل کار باز خواهد گشت یا نه، روزش را سپری نکند.

همچنین ببینید: کمپین حقوق بشر ایران: جان کارگران در نگاه جمهوری اسلامی «بی‌ارزش» است

در روزهای اخیر، اعتراض‌های گسترده‌ای در ایران به رعیت نشدن اصول ایمنی در محیط‌های کار، بی‌مسئولیتی حکومت در رعایت قوانین و حتی مقاوله‌نامه‌های سازمان بین‌المللی کار انجام شده است.

در این ارتباط، کمپین حقوق بشر ایران روز سه‌شنبه سوم مهر کشته شدن دهها کارگر معدن زغال‌سنگ طبس را «نشانِ آشکارِ بی‌ارزشیِ جان و سلامت کارگران ایران در نگاه مقام‌های جمهوری اسلامی» دانست.

این کمپین تاکید کرد که «این فاجعه مرگبار، پیامد مستقیم ناکارآمدی، فساد ساختاری، سهل‌انگاری و نادیده گرفتن ابتدایی‌ترین حقوق نیروی کار؛ یعنی حق ایمنی محیط‌ کار است» و اضافه کرد: «وزیر کار دولت جدید تلاش کرده این فاجعه را توجیه کند، اما مسئولیت مستقیم این فاجعه متوجه مقام‌های جمهوری اسلامی است.»

اشاره بیانیه این نهاد حقوق بشری به سخنان احمد میدری بود که بلافاصله پس از انفجار و کشته شدن کارگران گفت که «حادثه قابل پیش‌بینی نبود.»

این در شرایطی است که گزارش‌های زیادی در مورد رعایت نکردن اصول ایمنی از جمله تخویل داده نشدن کفش کار، قدیمی و منقضی شدن کپسول‌های «خود نجات»، وادار کردن کارگران به کار در شرایطی که نسبت به وجود گاز هشدار داده بودند و ... منتشر شده است.

کمئین حقوق بشر ایران افزود: جمهوری اسلامی ایران به اجرای مفاد مقاوله‌نامه‌های امضا شده متعهد است، اما «تعهدات خود را به‌طور نظام‌مند و مستمر نادیده می‌گیرد.»

هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، در مورد پیوستن جمهوری اسلامی ایران به مقاوله‌نامه ۱۵۵ سازمان بین‌المللی کار گفت که این مقاوله‌نامه‌ «دولت‌ها را ملزم به تدوین و اجرای یک سیاست ملی جامع در زمینه ایمنی و بهداشت محیط‌های کار می‌کند، اما این سیاست‌ها یا تدوین نشده یا در عمل اجرا نشده‌ است. طبق این مقاوله‌نامه، دولت باید با مشورت تشکل‌های کارگری و کارفرمایی منتخب، شرایط ایمنی محیط کار را به‌صورت دوره‌ای بازنگری و بهبود بخشد؛ اقدامی که اساسا پیگیری نشده است.»

او افزود: «دولت ایران، همچنین یکی از امضاکنندگان میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که دولت‌ها را (به‌ویژه مطابق ماده ۷ این میثاق) موظف به تأمین و تضمین حقوق اساسی کارگران، می‌کند. با این حال، در عمل هیچ‌یک از این تعهدات اساسی جدی گرفته نشده و فجایع مرگباری مانند معدن طبس تکرار می‌شود که پیامدِ بی‌مسئولیتی‌ها و سوء‌مدیریت‌ها عامدانه‌‌‌‌ مقام‌های جمهوری اسلامی است.»

کنفدراسیون کار ایران- خارج از کشور هم روز سوم مهر با ارسال نامه‌ای به اتحادیه‌های کارگری جهان خواهان تشکیل «کمیته تحقیق بین‌المللی» برای رسیدگی هر چه «سریع‌تر» به ابعاد واقعی «این بحران» شد.

در پی وقوع انفجار معدن زغال‌سنگ «معدن‌جوی» طبس در شامگاه شنبه ۳۱ شهریور، حدود ۵۰ کارگر کشته و حدود ۲۰ تن نیز زخمی شدند.