در فيلم خبرچين، حقيقت از فانتزی عجيب تر است

در فيلم خبرچين، حقيقت از فانتزی عجيب تر است

استيون سودنبرگ کارگردان هاليوود در تازه ترين فيلم خود با شرکت مت دمون به تماشاگر خود نشان داده است که برخی اوقات حقيقت می تواند از فانتزی عجيب و غريب تر باشد

گزارش: آلن سيلورمن

استيون سودنبرگ، کارگردان هاليوود در تازه ترين فيلم خود با شرکت مت دمون به تماشاگر خود نشان داده است که برخی اوقات حقيقت می تواند از فانتزی عجيب و غريب تر باشد. داستان اين فيلم تازه که «خبرچين» نام دارد موضوع يک جنجال و رسوائی بزرگ در يک شرکت مواد کشاورزی است که در دهه ٩٠ ميلادی در آمريکا اتفاق می افتد.

مارک ويتاکر، شخصيتی که نقش او را «مت دمون» بازيگر و فيلمنامه نويس هاليوود ايفا می کند، يکی از رؤسای کمپانی بزرگ «آرچر- دنيل» است که تصميم می گيرد تا حقايقی را دررابطه با عملکرد های شرکت خود برملا سازد. حقايقی که نشان می دهد اين شرکت بزرگ مواد کشاورزی در طول سال ها دست به انجام اعمال غيرقانونی و حتی جنايی برای ايجاد سود بيشتر زده است.

ماده ای به نام «ليسين» که نوعی اسيد امينه به شمار می رود و از سبوس مشتق می شود در صنعت کشاورزی به کرّات مورد استفاده قرار می گيرد تا به رشد هرچه سريع تر حيوانات اهلی کمک کند. چنانچه شرکت های بزرگ با يکديگر تبانی کنند که قيمت اين ماده شيميايی مهم را ثابت نگهدارند می توانند از اين طريق قيمت مواد غذايی در سراسر جهان را بالابرده و درنتيجه آن سود بيشتری برای خود ايجاد کنند. اما اين کار خلاف قانون است. خبرچينی «ويتاکر» باعث می شود که کمپانی او مجبور به پرداخت يک جريمه ١٠٠ ميليون دلاری شود که در آن زمان يعنی دهه ٩٠ ميلادی بيشترين جريمه در تاريخ ايالات متحده آمريکا به شمار می رفت. اما در طول فيلم اين سؤال پيش می آيد که آيا اطلاعاتی که خبرچين شرکت به دست داده موثق است يا بی اساس؟

ويتاکر که برای مدت کوتاهی به يک قهرمان ملی تبديل شده است ناگهان خود موضوع تحقيقات تازه ای می شود که در مرکز آن اتهام او به اختلاس ميليون ها دلار از همين شرکت کشاورزی جريمه شده قرار گرفته است.

اين داستان واقعی و عجيب به شکل کتابی که چندی پيش به قلم روزنامه نگار اهل نيويورک «کورت ايچوالد» به چاپ رسيد توجه فيلمساز، استيون سودربرگ را به خود جلب کرد: «به نظر من رسيد که اين شخصيت يعنی ويتاکر می توانست در هر شرکت ديگری هم کار کند و درواقع چيزی که برای من اهميت داشت خود ويتاکر به عنوان يک انسان و يک مرد بود و واقعا بايد بگويم که مسأله شرکت های فاسد برای من در مرحله دوم قرار داشت.»

سودربرگ، کارگردان برنده جايزه اسکار يک بار ديگر نيز به موضوع فساد کمپانی ها در فيلم « ارين براکويچ» محصول سال ٢٠٠٠ هاليوود با شرکت جوليا رابرتز پرداخته است اما معتقد است که داستان فيلم «خبرچين» و شخصت مارک ويتاکر، از جنبه های طنزآلود بيشتری نسبت به فيلم قبلی برخوردارند.

سوردبرگ می گويد:«من اغلب فکر می کنم که يک فيلم خوب بيش از يک داستان به يک شخصيت اصلی جالب توجه احتياج دارد. خود من هنگام خواندن کتاب بارها متوجه شدم که اين ويتاکر است که مرا به دنبال خود به درون وقايع داستان می کشاند. در اين فيلم تمام ماجراهايی که به وقوع می پيوندد توسط خود شخصيت اول ايجاد می شوند و هيچ نيروی خارجی ديگری در اين مورد دخالتی ندارد. او خودش هم آدم خوب و هم آدم بد و منفی بازی است!»

سودربرگ در ادامه می گويد:« طنز داستان هنگامی مشخص می شود که می بينيم مردی که طبق قانون کارمندی اجازه ندارد حقيقت را بگويد و اسرار کمپانی خود را فاش کند، توسط يک سازمان حقيقت يابی مجبور به گفتن حقايق و فاش کردن اين اسرار يک شرکت فاسد می شود.»

مت ديمون، برای ايفای نقش «خبرچين» بيش از ١٥ کيلو وزن اضافه کرده است. او برای ايفای نقش ويتاک، کتاب و تمام مطالب وبريده های جرايد درباره اين ماجرای حقيقی را مطالعه کرده است اما هنگام اين بررسی ها در نهايت تصميم گرفت که با شخصيت واقعی ويتاکر روبرو نشود:«وقتی کارگردان فيلم استيوسودربرگ تصميم گرفت که جنبه های قوی تری از طنز را به اين داستان اضافه کند من ديگر لزومی نديدم برای نقش خودم به شخصيت واقعی داستان رجوع کنم. پاسخ به تمام سئوالاتی که در مورد شخصيت فيلم وجود داشت در متن فيلمنامه بود وما درواقع مثل يک نمايشنامه آن را بازی کرديم.»

با اين همه مسئله ای که هنگام تماشای اين فيلم وجود دارد اين است که آيا تماشاگران به مارک ويتاکر از ديدگاه يک قهرمان پاکباخته نگاه می کنند و يا اين که او را نيز فردی می بينند که از ماجراهای فساد شرکت های سودجو به نفع خود برداشت کرده است؟