سارا کورتز می گوید درآمیختن تجارب تلخ با طنز تلخ، بهترین دستمایه شعرهای اوست.
یک مامور زن پلیس که ساکن هیوستن تکزاس است، در عرصه ادبیات چهره نام آوری شده و برای بسیاری از این روی که شغلش تا این اندازه با کاری که برای سرگرمی انجام می دهد، تفاوت دارد، مایه شگفتی شده است.
سارا کورتز می گوید درآمیختن تجارب تلخ با طنز تلخ، بهترین دستمایه شعرهای اوست.
او شب شعر برگزار می کند و در این گونه محافل، از خودش، حرفه اش، علایقش، و از عشق و سکس و غذا می گوید و از رابطه های عاشقانه ای که با همکاران مردش داشته است.
کورتز به دنبال بیست سال خدمت در نیروی پلیس، اکنون به عنوان نیروی ذخیره مشغول کار است. وی چند مجموعه شعر سروده و ویراستار چند مجموعه داستان هم بوده است.
خانم کورتز می گوید:«می خواهم دنیا را، از چشم و از تجربه یک مامور پلیس، به همان شکلی که پلیس با آن سر و کار دارد، با تمام خطرات و کثیفی ها و دردسرهایش، برای خواننده ام توصیف کنم.»
واقعیت عینی، توام با طنز تلخی که در کار کورتز وجود دارد، خوانندگان بسیاری را به خود جلب می کند.
برخی از علاقمندان نوشته های او معتقدند که درآمیختن درد و دشواری با طنزی سیاه، جذابیت خاصی به اشعار او می بخشد.
سارا کورتز می گوید هنرش در به کارگیری استعداد نوشتن و سرودن حکایات و داستان هایی است که در زندگی روزمره و کاری اش با آنها سر و کار دارد.
این مامور پلیس مدرس ادبیات هم هست و به علاقمندان شعر و نوشتن در کارگاه هایی درس ادبیات می دهد.
کورتز می گوید تشابه شعر با کار اجرای قانون این است که در هر دو کار، توجه ویژه به جزئیات، از اهمیت شایانی برخوردار است.
کسی که خانم کورتز به طور روزمره با او درددل می کند، شوهرش است که مامور بازنشسته آتش نشانی است. کورتز شب ها در خانه با او حرف می زند و شعر می سراید.
کورتز می گوید ادامه کارش در نیروی پلیس برای یافتن انگیزه و ایده بیشتر برای نوشتن، سرودن، تدریس، و ویراستاری، ضرورت دارد. او می گوید شغلش به عنوان مامور پلیس برایش بسیار راضی کننده است و دلش می خواهد این کار را سالها ادامه بدهد.
سارا کورتز می گوید درآمیختن تجارب تلخ با طنز تلخ، بهترین دستمایه شعرهای اوست.
او شب شعر برگزار می کند و در این گونه محافل، از خودش، حرفه اش، علایقش، و از عشق و سکس و غذا می گوید و از رابطه های عاشقانه ای که با همکاران مردش داشته است.
کورتز به دنبال بیست سال خدمت در نیروی پلیس، اکنون به عنوان نیروی ذخیره مشغول کار است. وی چند مجموعه شعر سروده و ویراستار چند مجموعه داستان هم بوده است.
خانم کورتز می گوید:«می خواهم دنیا را، از چشم و از تجربه یک مامور پلیس، به همان شکلی که پلیس با آن سر و کار دارد، با تمام خطرات و کثیفی ها و دردسرهایش، برای خواننده ام توصیف کنم.»
واقعیت عینی، توام با طنز تلخی که در کار کورتز وجود دارد، خوانندگان بسیاری را به خود جلب می کند.
برخی از علاقمندان نوشته های او معتقدند که درآمیختن درد و دشواری با طنزی سیاه، جذابیت خاصی به اشعار او می بخشد.
سارا کورتز می گوید هنرش در به کارگیری استعداد نوشتن و سرودن حکایات و داستان هایی است که در زندگی روزمره و کاری اش با آنها سر و کار دارد.
این مامور پلیس مدرس ادبیات هم هست و به علاقمندان شعر و نوشتن در کارگاه هایی درس ادبیات می دهد.
کورتز می گوید تشابه شعر با کار اجرای قانون این است که در هر دو کار، توجه ویژه به جزئیات، از اهمیت شایانی برخوردار است.
کسی که خانم کورتز به طور روزمره با او درددل می کند، شوهرش است که مامور بازنشسته آتش نشانی است. کورتز شب ها در خانه با او حرف می زند و شعر می سراید.
کورتز می گوید ادامه کارش در نیروی پلیس برای یافتن انگیزه و ایده بیشتر برای نوشتن، سرودن، تدریس، و ویراستاری، ضرورت دارد. او می گوید شغلش به عنوان مامور پلیس برایش بسیار راضی کننده است و دلش می خواهد این کار را سالها ادامه بدهد.