اعتراضات اخیر در ایران، بخصوص برای مردمی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ همواره سرکوب شدهاند، و حالا جان خود را با اعتراض در خیابانها به خطر میاندازند، واقعهای بالقوه تاریخساز است، اما از دید یک منتقد رسانهها در نشریه «تبلت» این خبر در رسانههای آمریکائی، انعکاس چندانی پیدا نکرده است.
«لی اسمیت»، نویسنده کتاب «عواقب سوریه»، طی مقالهای در مجله فرهنگی - سیاسی «تبلت» (لوح) چاپ نیویورک، مینویسد بعد از ۳۸ سال شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، اینک در خیابانهای ایران، شاهد شعار خودجوش «مرگ بر حزب الله» و «مرگ بر دیکتاتور» هستیم، و این خبر بزرگی است.
از دید «اسمیت»، علت کماعتنائی نسبی رسانههای آمریکا نسبت به خبر اعتراض و کشتار در خیابانهای ایران، این است که توانائی رسانههای آمریکا برای اطلاعرسانی در باره ایران را دو نیروی قدرتمند و رسمی، شکل بخشیدهاند: یکی نظام جمهوری اسلامی است و دیگری کاخ سفید در دوران پرزیدنت اوباما.
او مینویسد خبرنگار آمریکائی در ایران بدون کمک مامور وزارت ارشاد که به او خط میدهد و او را راهنمائی میکند، کاری نمیتواند انجام دهد، و لازم به گفتن نیست که تنها آن دسته از جراید و رسانههای آمریکا که به جمهوری اسلامی روی خوش نشان دادهاند، اجازه مییابند در داخل ایران به تهیه خبر بپردازند.
لی اسمیت مینویسد: اگر اعتراض خیابانی زنان در واشنگتن علیه ترامپ در ابتدای کارش توسط سی ان ان ارزش پوشش داشت، به یقین گلوله خوردن معترضان به دینسالاری اقتدارگرا در ایران هم ارزش پوشش دارد.
لی اسمیت مینویسد زندانی شدن «جیسون رضائیان» خبرنگار واشنگتن پست که با مطالب خود چهرهای انسانی از رژیم ایران ترسیم میکرد، باعث شد که این روزنامه دیگر خبرنگاری به ایران نفرستد، که کاری است به مراتب احترامبرانگیزتر از نوشتههای خبرنگار نیویورک تایمز، در تهران، که عملا سخنگوی رژیم شده است.
از دید اسمیت، شبکههای «سی ان ان» و «سی ان بی سی» دردسر بزرگتری هستند. چون با تمرکز بر دونالد ترامپ، به بهانه جلب تماشاگر بیشتر، از همه چیز دیگر غافل شدهاند.
او مینویسد اگر اعتراض خیابانی علیه دونالد ترامپ توسط زنها با کلاههای بافتنی صورتیرنگ، ارزش گزارش دادن داشت، به یقین گلوله خوردن معترضان به دینسالاری اقتدارگرا در ایران، دست کم ارزش آن را دارد که به شجاعت تظاهرکنندگان، آفرین گفته شود.