ترجمۀ همزمان، چالشی دشوار و یگانه

مترجمان همزمان باید از ویژگیهایی چون تسلط به هر دو زبان، تمرکز، حضور ذهن، اشراف به اصطلاحات، آشنایی با وقایع روز، و... برخوردار باشند
«بنفشه کی نوش نقشی کلیدی در دیپلماسی بین المللی دارد. نقشی که گمنام بودن هم بخشی ازطبیعت آن است.»
این برگردان بخشی از گزارشی است که شبکه آمریکایی ان. بی. سی در روز چهارشنبه دوم اکتبر پخش کرد. خانم کی نوش که مترجم ۴ رئیس جمهوری ایران بوده، در مرکز امنیت ملی دانشکده حقوق دانشگاه فوردهام در نیویورک با خبرنگار شبکه ان بی سی به گفت و گو نشست و با دانشجویان، خبرنگاران، و استادان این مرکز دیدار کرد. و البته اگر تاکنون به خوبی شناخته نشده بود، اکنون دیگر قطعا گمنام نیست.

خانم کی نوش که مقیم و شهروند آمریکاست، می گوید ترجمه برای رؤسای جمهوری ایران را از اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز کرده، وقتی که عضوی از هیأت همراه وی بوده و در نشستی با موضوع افغانستان شرکت داشته است. شبکه ان بی سی در شرح حالی از خانم کی نوش نوشته: «او ۴۵ ساله و ساکن سان فرانسیسکوست. در خانواده سرشناسی بالیده و والدینش دیپلمات بوده اند. کی نوش از سال ۱۹۹۲ (بیش از دو دهه پیش) هنگامی که دانشجوی دانشگاه آزاد بوده، ترجمه برای رؤسای جمهوری ایران را آغاز کرده.» خانم کی نوش می گوید طی نشستی که سخنان هاشمی رفسنجانی ترجمه می شده، مترجم او ابراز خستگی کرده و کی نوش پیشنهاد کمک داده است. در گزارش تارنمای ان. بی. سی. به نقل از وی آمده است که از آنجا که تسلط به ترجمه اش مورد توجه دیگران واقع شد، از آن زمان به عنوان مترجم رؤسای جمهوری ایران انتخاب شد. وی در سال ۱۹۹۵ به آمریکا مهاجرت کرده و جدا از رؤسای جمهوری ایران، مترجم شیرین عبادی نیز بوده است.

درپی پخش گفت و گوی شبکه سی.ان.ان با حسن روحانی که در آن خانم کی نوش مترجم آقای روحانی بود، کاربرد یا عدم کاربرد واژه هولوکاست توسط روحانی بحث انگیز شد و برخی رسانه های ایران در این مورد مطالبی منتشر کردند و سی ان ان هم پاسخ داد.

وقتی خبرنگار شبکه ان. بی. سی. آمریکا از بنفشه کی نوش دراین خصوص سوال کرد، او پاسخ گفت که از آن جا که دو تعبیر متفاوت از سوی همراهان دو طرف در مورد استفاده از کلمه هولوکاست شنیده، متوجه شده که قضیه از ابعاد سیاسی برخوردار است. کی منش گفت:«اما من به همه گفته ام که در این مورد ملامت - یعنی ملامت که نه، مسئولیت حرفم ـ را می پذیرم.»
خبرنگار ان.بی.سی هم گفت:«به همین بسنده می کنیم که هم روحانی انگلیسی می داند و هم کریستین امان پور(خبرنگار سی.ان.ان) فارسی می داند.»
کی منش می گوید در میان رؤسای جمهوری که مترجمشان بوده، با محمود احمدی نژاد از همه راحت تر بوده. کار با هاشمی رفسنجانی را دشوار، محمد خاتمی را نسبتا آسان، و حسن روحانی را از همه مشکل تر توصیف می کند. آنچه او از دشواری یا سهولت آن سخن می گوید، رابطه میان سیاستمدار و مترجم است که بر نفس کار ترجمه نیز اثرگذار است.

مترجمان شاخصی چون خانم کی نوش که در نشست ها و مناسبات مهم سیاسی کار سنگین و پرتنش ترجمه شفاهی را ـ خواه همزمان باشد یا نه ـ به عهده می گیرند، از ویژگی هایی برخوردارند که در میان آنها، تسلط به هر دو زبان، تمرکز، حضور ذهن و سرعت انتقال، تسلط به رویدادها و تحولات جاری جهان و اصطلاحات سیاسی، و واژه های رایج روز است. این دست مترجمان باید شمار شایانی از واژگان فعال را بدانند تا بتوانند آنها را در جای مناسب، به سرعت به کار گیرند. انجام ترجمه همزمان به خودی خود، معادل پذیرفتن بار سنگین مسئولیت است. اگر محتوای سخنرانی یا گفت و گو سیاسی باشد، بار این مسئولیت سنگین تر می شود. و طبیعی است که نقاط عطف یا رویدادهای کلیدی در مناسبات سیاسی و دیپلماتیک جهان، به ویژه در دنیای پیشرفته و مجهز امروز، حساسیت و توجه به کار مترجم را افزایش می دهد.
***
وقتی بیش از ۸ سال پیش برای کار در تلویزیون صدای آمریکا استخدام شدم، ترجمه همزمان در میان شرح وظایفم نبود. اما تنها ده روز پس از آغاز کارم، نیاز به این کار برای یک برنامه زنده مطرح شد و از من خواستند که اگر می توانم،‌ این کار را انجام دهم. من تجربه کار ترجمه همزمان را داشتم و به هیجان و چالش آن هم علاقمند بودم، و مشتاقانه پذیرفتم. از همان هنگام، در میان کسانی بوده ام که گه گاه از آنها خواسته می شود این کار را برای برنامه های زنده تلویزیون صدای آمریکا انجام دهند.

در میان تمهیداتی که باید در پیش از آغاز کار ترجمه همزمان اندیشید، آشنا شدن با لحن، لهجه، آهنگ، شیوه و سرعت سخن گفتن کسی است که باید سخنانش را به زبانی دیگر بازگرداند، که البته در بسیاری موارد ممکن نیست، چون گوینده سخنانی را که باید آنها را ترجمه کنی – قبل از آغاز برنامه - در دسترس نیست.

با این حال هر قدر هم که تدارک دیده باشی، وقتی برای برنامه زنده کار ترجمه همزمان انجام می دهی، احتمال هر گونه خطری وجود دارد. مشکلات فنی از اهم این خطراتند. خاصه وقتی که صدابرداران با یکی از دو زبان – یا هیچ کدام آنها – آشنا نباشند. از این روی، گاهی متوجه مشکل پیش آمده نمی شوند.
برای ترجمه همزمان، مترجم در اتاقک های آکوستیک خاص این کار می نشیند و معمولا از راه یک تلویزیون کوچک مداربسته می تواند برنامه را دنبال کند. گاه این تلویزیون ها از کار می افتند. اما اساس کار، به هر روی، شنیدن است. اگر این اتاقک کنار اتاق فرمان باشد، یا جایی که صدابردار می نشیند، اگر اشکالی پیش بیاید، می توان به شیشه ضربه ای زد و دست کم اتاق فرمان را در جریان مشکل (مثلا اخلال در شنیدن یا انتقال صدا) گذاشت. اما گاه این اتاقک ها از اتاق فرمان فاصله دارند و هیچ امکانی برای اعلام مشکل به گردانندگان فنی برنامه وجود ندارد. از آنجا که کار برگردان، همزمان و برای آنتن زنده است، مجالی برای انتقال پیام اشکال فنی وجود ندارد. این است که باید با مشکل ساخت و امیدوار بود که کسی متوجه آن شود و درصدد رفعش برآید.

در ترجمه همزمان، حتی اگر تدارک لازم را دیده باشی و مشکلی هم پیش نیاید، هر بار با چالشی تازه و متفاوت روبرو می شوی. مسئولیت سنگین طبیعت کار را تنش زا می کند، اما هدف مترجم باید آن باشد که با حفظ آرامش، دغدغه ای به شنونده منتقل نکند و کار خود را با صدا و لحنی عادی و آرام انجام دهد.

مترجمان نشست هایی چون مجمع عمومی سازمان ملل یا کنفرانس های بین المللی، که ترجمه همزمان سخنان شخصیتی را به عهده می گیرند، معمولاً متن سخنرانی را از پیش دارند و به این دلیل، کارشان قدری ساده تر است. با این حال، در این گونه سخنرانیها نیز پیش می آید که سخنران مطالبی را پس و پیش کند، یا بر آن بیفزاید یا از آن حذف کند و مترجم باید کاملاً سخنرانی را دنبال کند نه متن پیش رو را و این گاهی بر مشکل می افزاید. درمورد سخنرانی های رئیس جمهوری آمریکا که هر سال در اواخر ماه ژانویه در نشست مشترک کنگره با عنوان «گزارش وضع اتحادیه» انجام می شود نیز وضع به همین منوال است، و معمولاً فقط دقایقی پیش از آغاز سخنرانی کاخ سفید متن آن را منتشر می کند.

مترجم همزمان، هر یک واژه ای را که از کف بدهد، از ادامه کار جا می ماند. از این روی، باید عبارات و جملات را به گونه ای برگزید که ادای آنها به درازا نکشد. زبان فارسی سرشتی تفصیلی دارد و شمار واژگانی که برای انتقال یک مفهوم از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده می شود، معمولا کمتر از یک و نیم برابر شمار واژگان انگلیسی است. به همین سبب انتقال معانی تمام کلمات و مفاهیم از انگلیسی به فارسی، به ناگزیر بیش از زمان بیان آن توسط گوینده یا سخنران است، و طبعاً ترجمه اندکی بیش از اصل طول می کشد.

برگرداندن عدد و رقم و آمار، و برگردان اسامی خاص، دشوارترین نکات فرایند برگردان همزمان هستند. کوچکترین اخلالی در شنیدن و دریافت عدد یا اسم، آن را غیردقیق یا نادرست خواهد کرد.
در اتاقک هایی که اختصاصا برای انجام ترجمه همزمان ساخته می شوند، کانال هایی برای شنیدن صدا به زبان های مختلف وجود دارد. باید مراقب بود که تعویض کانال صدا از زبانی که سخنرانی یا مصاحبه از آن به انگلیسی برگردانده می شود، به موقع و پیش از ادای نخستین واژه سخنران انجام گیرد تا تمام کلام را بشنوی و برگردانی. کنار این پیچ ها هم دگمه ای هست که در شرایط مطلوب، برای آن به کار می رود که مترجم همزمان، از کسی که سخنانش را ترجمه می کند، بخواهد آرام تر حرف بزند تا مترجم بتواند پابه پای او پیش برود. فرصت صحبت کردن نیست، اما صدایی در گوش کسی که صحبت می کند، شنیده می شود یا علامتی مقابلش می بیند و او از این راه می فهمد که باید آهسته تر حرف بزند. در ترجمه همزمان عموما امکان نفس تازه کردن یا سرفه کردن یا آب نوشیدن هم نیست، چون هر لحظه ای که از دست برود، روند ترجمه به تاخیر می اقتد و فاصله مترجم را با سخنران، بیشتر می کند، به ویژه اگر مترجم دقیق باشد و وسواس داشته باشد که تک تک عبارات را ترجمه کند و بار معنایی آنها را هم به شنونده انتقال دهد.

یکی از بخش های دشوار تجربه کار ترجمه همزمان، در مواردی است که مترجم باید به تنهایی دو طرف گفتگو یا در نشست های خبری، سوالات مطرح شده توسط خبرنگاران و پاسخگو هر دو را ترجمه کند. در این گونه مواقع مهم آن است که مترجم بتواند دست کم مضمون کلی پرسش را منتقل کند. در این شرایط، آگاهی از وقایع روز و اخباری که مربوط به دیدار مقام های سیاسی یا نشست خبری متعاقب آن است، از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود.

به رغم تمام تلاشی که مترجمان همزمان حرفه ای برای تمهید و تدارک به کار می بندند و تمام کوششی که می کنند تا کار را به بهترین شیوه انجام دهند، ملامت مترجم نیز گویی بخشی از این کار است، به ویژه در مناسبات سیاسی، و زمانی که مصلحت این گونه ایجاب کند.
شاید مهم ترین ویژگی مترجم همزمان آن است که بتواند چند کار را همزمان انجام دهد، که مهمترین آنها، شنیدن، برگرداندن، و بازگفتن است. بی سبب نیست که در محافل و موارد رسمی و جدی، مترجمان تنها دقایقی محدود کار می کنند و بعد جایشان را به دیگری می دهند. و بی سبب نیست که مترجمان همزمان که برای مراکز شاخص سیاسی یا بین المللی کار می کنند، از درآمد بالایی برخوردارند.