جشن چهل و پنجمین سال بنیانگذاری تالار سنگلج (25 شهریور سابق) با حضور هنرمندان و کارورزان نمایش ایران برگزار شد. این در حالی ست که شورای انقلاب فرهنگی از به رسمیت شناختن و ثبت روز ملی تئاتر در سالنمای رسمی کشور خودداری کرده است.
اتابک نادری مسئول پیگیری ثبت روز ملی تئاتر در تقویم رسمی کشور از تصویب نشدن این طرح توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد. براساس گزارش ها یک سال پیش و در جریان جشن 44 سالگی تماشاخانه سنگلج، داود رشیدی کارگردان و بازیگر با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون خواستار ثبت روز ملی تئاتر همچون سینما در تقویم رسمی کشور شد. در آن مراسم هنرمندان بسیاری طوماری را در این خصوص امضاء و به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه دادند. اما شورای انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدی نژاد از پذیرش روز ملی تئاتر سرباز زد.
اتابک نادری، مدیر تالار سنگلج افزود: «همیشه برای من جای سؤال است که چرا تئاتر که به زعم بسیاری از اساتید و صاحبنظران مادر هنرها است، در تقویم رسمی کشور جایگاهی ندارد.»
در حالی که کتابهای تاریخ نمایش از جمله: تاریخ تئاتر جهان، اسکار براکت، به نقل از پلوتارک، تاریخنگار یونانی دوران باستان در ستایش از عشق ایرانیان به هنر نمایش آورده اند: از دوران مادها شهرهای همدان و بلخ برخوردار از تماشاخانه های بزرگ و معروف بوده اند؛ بااین حال وضعیت نمایش در ایران امروز چنان دردناک است که نه موزه ای به این هنر اختصاص یافته، نه هنرمندان قدیمی آن مورد ارج قرار می گیرند و نه قدیمی ترین تئاتر مدرن ایران یعنی تئاتر نصر مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است. آنچه هست همانی ست که محمد مطیع از بازیگران پرسابقه تئاتر در این مراسم گفت، اینجا خانه عشق است خانه هنر...» محمد مطیعی با اشاره به پیشینه تالار سنگلج گفت: زمانی که این تماشاخانه ساخته شد، عده ای عاشق تئاتر خوشحال بودند که یک سالن واقعی ساخته می شود و برای ساخته شدن آن لحظه شماری می کردند.»
محمد مطیع ادامه داد: « اگر به هر دلیل ساخت این سالن به تعویق میافتاد و یا متوقف میشد، اشک از چشمان همه این افراد سرازیر میشد. بسیاری از این هنرمندان جوانیشان را در این تالار گذاشتند. اینجا خانه عشق است. خانه من و خانه هنرمندان. من آرزو میکنم که جوانان در این تالار فعالیت می کنند. ما از جوانان قدیم این تالار را تحویل گرفتیم وآن را به دست جوانان سپردیم. امیدوارم آنها هم این تالار را به جوانان منتقل کنند.»
در ادامه این مراسم قطعهای از نمایش «چوب به دست های ورزیل» نوشته غلامحسین ساعدی اجرا شد. پس از آن فیلم «بردی از یادم» پخش شد که مستندی از عکسهای قدیمی دهه 30 و 40 تئاترایران از لاله زار تا سنگلج است. در این مراسم همچنین از محمد ورشوچی بازیگر قدیمی نمایش و سینما تقدیر شد.
تماشاخانه سنگلج حدود سالهای 1340 با زيربنايی به مساحت 1034 مترمربع در محله قديمی و در كنار باغسنگلج كه الان آنرا با نام پاركشهر ميی شناسيم بنا شده است. پس از تكميل و اتمام عمليات ساختمانی و واگذاری آن به وزارت فرهنگ و هنر وقت نام «25 شهريور» را به خود گرفت و از مهرماه 1344 برابر با آغاز اولين جشنواره نمايشهای ايرانی كار خود را رسماً آغاز كرد. اين مجموعه در زمان خود به لحاظ فنی و تجهيزات نور و صدا و حتی آكوستيك سالن در نوع خود بی نظير بوده است. وجود امكانات صحنهايی از قبيل سنگردان ـ ميلههای بالا برنده پرده و دكور و ... . اين سالن را نسبت به سالنهای موجود آن زمان منحصر به فرد رقم ميزد.
در اين سالها اجراي برنامههای نمايشی، با استقرار گروه هنر ملی به سرپرستی عباس جوانمرد در سنگلج و 5گروه ديگر بنامهای * گروه تئاتر امروز * گروه تئاتر ميترا * گروه تئاتر شهر * گروه تئاتر جوان * گروه تئاتر مردم كه وابسته اداره هنرهای دراماتيك بودند و با كمك مالی وزارت فرهنگ و هنر فعاليت می كردند تأمين برنامه و اجراي نمايش صورت میگرفته است در واقع براي اولين بار در اين تاريخ، تئاتر حمايتی دولتی شكل گرفت و جمع كثيری از هنرمندان ـ بازيگران ـ كارگردانان ـ طراحان دكور و ... استخدام دولت شدند و در اين مجموعه فعاليت آغاز كردند.
كارگردانانی كه در اين گروهها به خلق نمايش مشغول بودند عبارت بودند از: عباس جوانمرد، جعفروالی، علی نصيريان، داود رشيدی، عزتا... انتظامی، بهرام بيضايی، ركنالدين خسروی، محمود استادمحمد و ... . بودند كه بیشتر اين نمايشنامهها را يا خود اینان نگاشته بودند يا نمايشنامههايي از اكبر رادی ـ غلامحسين ساعدی ـ خليل موحد ديلمقانی و ... . را به روی صحنه میبردند.
اجرای نمايشهای ايرانی و نيز فعاليت گروه هنر ملي در اين مجموعه باعث شد تا از تماشاخانه سنگلج بعنوان خاستگاه تئاتر ملی و اولين پيگاه تئاتر ايرانی ياد شود.
اين تماشاخانه از آغاز به رياست اداره هنرهای دراماتيك سرپرستی میشد و شورای هنری بنام شورای تئاتر متشكل از: عظمت ژانتی، جلال ستاری، علی نصيريان، داود رشيدی، عباس جوانمرد و عزتا...انتظامی بر نحوه توليد و ارزشيابی و نيز كار گروهها نظارت كامل داشت .
پس از انقلاب خيل كثيری از هنرمندان به دليل مهاجرت و نيز بازنشسته شدن اجباری در اداره هنرهای دراماتيك و بی توجهی مقامات دولتی به نهاد نمایش در ایران، روال توليد و استقرار گروههای تئاتر را در اين مجموعه به هم زد و باعث شد تا اين تئاتر نتواند مثل گذشته ادامه فعاليت داشته باشد و از طرفی توجه مردم و هنرمندان به ساير تالارها و تئاترهای ايجاد شده در تهران باعث افول رونق پيشين اين تتاتر گرديد.
مديرانی كه سرپرستی و اداره هنرهای دراماتيك و اين تئاتر را از بدو تأسيس تاكنون بر عهده داشتهاند میتوان از: عظمت ژانتی ـ علی نصيريان ـ دكتر طباطبايی ـ سعيد بصيريان ـ مجيد جعفری ـ علي حيدری صديقی نژاد ـ افشين نژاد ـ محسن اكبريان ـ كيوان نخعی ـ محمود فرهنگ نام برد.
نمايشها: با جشنوارهی نمايشهای ايرانی در تاریخ (18 مهر 44) افتتاح شد؛ هفت نمايش هر كدام به مدت دو شب روی صحنه رفت: «امير ارسلان» ـ «چوب به دستهای ورزيل» ـ «كالسكه» ـ «مجموعه ايرانی» ـ «بهترين بابای دنيا»ـ «پهلوان اكبر میميرد» ـ «كوروش پسر ماندانا»
بعد از اين با اجرای «امير ارسلان» و بعد از «پهلوان اكبر میميرد» «بهترين بابای دنيا» «بلبل سرگشته» نوشته و كار علي نصيريان اجراها ادامه پيدا كرد.
ديگر نمايشها: «غروب در دياری غريب» و «قصه ماه پنهان» نوشته بهرام بيضايی به كارگردانی عباس جوانمرد (1345)، «روزنه آبی» نوشته اكبر رادي به كارگردانی شاهين سركيسيان ـ آربی اوانسيان(1345)، «ميراث و ضيافت» نوشته بهرام بيضايی (1346)، «آی باكلاه،ای بی كلاه» نوشته ساعدی به كارگردانی جعفر والی (47)، «شهر قصه» و كار بيژن مفيد (سال 47: برنده جايزه اول جشن هنر. اين تئاتر به مدت سه ماه، آبان تا دی، روی صحنه ماند و از آن استقبال بيی نظيری شد)، «ديكته و زاويه» نوشته غلامحسین ساعدی به كارگردانی داود رشيدی (48)، سلطان مار» نوشته و كار بهرام بيضايی(48)، «سرگذشت مرد خسيس» نوشته ميرزا فتحعلي آخوندزاده به كارگردانی خليل موحد ديلمقانی (بهمنماه49)،«پتك» نوشته و كار بهزاد فراهانی(58)، «گوشه نشينان آلتونا» نوشته ژان پل سارتر به كارگردانی ركنالدين خسروي(58)، «كله گردها و كله نوك تيزها» به كارگردانی ناصر رحمانی نژاد(58)، «بازی نامه قانون» نوشته محمدرضا خجسته به كارگردانی خسرو شكيبايی (1364) و ...