نشریه هالیوود ریپورتر چاپ لس آنجلس درگزارشی از جشنواره سینمایی «کن» درباره فیلم «به امید دیدار» محمد رسول اف، کارگردان دربندی که همراه با جعفر پناهی ضمن ساختن یک فیلم تازه در ایران دستگیر و محکوم به ٦ سال زندان شد می نویسد: «این فیلم و داستان تلخ و تاریک آن به خوبی نشانگراختناق و سرکوبی های موجود در جامعه ایران امروز است.»
فیلم «به امید دیدار» را «رسول اف» با مجوز وزارت ارشاد در تهران ساخت و در همان زمان به جشنواره «کن» ارسال کرد اما پبعد ها و پس از تدوین تازه ای از این فیلم نتوانست مجوز پخش آن را در داخل کشور دریافت کند. این فیلم دربخش نوعی نگاه جشنواره «کن» پذیرفته شد و درآخرهفته گذشته (شنبه ١٤ مه) درسالن نمایش «دوبوسی» درشصت و چهارمین جشنواره سینمایی کن درمقابل تماشاگرانی که اکثریت آن ها را منتقدین سینمایی و روزنامه نگاران تشکیل می دادند به نمایش درآمدو به شدت مورد استقبال قرار گرفت.
فیلم که بنا برگفته دست اندرکاران جشنواره در شرایط «نیمه مخفی» ساخته شده است، وضعیت و ناهنجاری های زندگی یک زن وکیل جوان را نشان می دهد و ازطریق آن به صورتی آشکار اختناق کوری که جامعه ایران امروز را دربر گرفته مورد حمله قرار می دهد.
هالیوود ریپورترمی نویسد:«فیلم با حرکتی آهسته و تدریجی هریک از بازیگران فیلم که همگی زن هستند را به نمایش می گذارد و این درست از همان نوع پیام های قوی و نیرومندی است که بین طرفداران سینمای هنری به شدت مورد توجه است». با این همه «موج همدردی ها با رسول اف و پناهی و علاقه ای که مردم جهان به دریافت اخبار دست اول از ایران نشان می دهند می تواند این فیلم را به آسانی از محدوده هواداران فیلم های هنری و جشنواره به سطح تماشاگران بین المللی درگوشه و کنار جهان بکشاند. این اثربرجسته فیلمی است که در مملکت خود کارگردان اجازه نمایش ندارد.»
هرچند رسول اف به عنوان تهیه کننده، نویسنده و کارگردان فیلم «به امید دیدار» شناخته شده است اما فیلم درهنگام نمایش یا به دلیل کمی وقت کارگردان برای بپایان رساندن پروژه اش و یا بخاطرعجله ای که در ارسال آن در آخرین روزهای ورود به فستیوال داشته از همه دست اندرکاران آن نام نبرده است.
هالیوود ریپورتر درادامه این مقاله می نویسد:«خیلی به ندرت می توان یک فیلم ایرانی را تماشا کرد که به این صراحت به نبود آزادی های فردی در ایران بپردازد. مسئله ای مهم که فراسوی مسائل دیگری چون حجاب و آرایش اسلامی که اغلب مورد توجه تماشاگران غربی است قرار دارد.»
نورا (با بازی لیلا زارع) قبل از رسیدن به ایستگاه «امام خمینی» تهران، لاک ناخنش را پاک می کند و حجابش را پائین تر می کشد. اما اتفاقات بعدی فیلم به ما نشان می دهد که اوضاع خیلی وخیم تر از این حرف هاست.
علیرغم فیلم «کشتزارهای سپید» محصول سال ٢٠٠٩ که رسول اف در آن از زبانی سمبلیک و نمادین برای بیان سرکوب ها استفاده کرده، ادر فیلم «به امید دیدار» کارگردان از استفاده از این زبان برای نمایش عواقب وحشتناکی که درانتظار شهروندان مخالف رژیم ایران و بستگان آن هاست سرباز می زند.
هالیوود ریپورتر می نویسد:« درعین حال، فیلم به امید دیدار نگاهی خاص و روانکاوانه به شرایط زندگی یک زن تحصیل کرده، شاغل و حرفه ای ایرانی است و دشواری های غیرقابل تحمل زندگی او را در شرایط کنونی و جامعه امروزی ایران به نمایش گذاشته است.»
فیلم نشان می دهد که چگونه مجوزوکالت «نورا» لغو شده و شوهر روزنامه نگار او اجبارا به صورت «زیرزمینی» و غیرقانونی به کار خود ادامه می دهد. نورا در این شرایط به فکر سقط جنین است که خود این مسئله هم بخشی از وضعیت پیچیده ای است که به او کمک خواهد کرد تا ایران را ترک کند. «نورا» زنی است که به خاطر همین شرایط خاص به زندگی در تنهایی و چالش ها تکنفره در مقابل معضلات زندگی روزمره عادت کرده است. زندگی و سرنوشت او با زنان دیگری چون خودش گره خورده است. زنان پزشک، زنان منشی، ماموران و کارگذاران مختلف و مادری سرد و دورازدست که تنها دربرخی موارد همبستگی زنانه و غیرمنتظره ای هم از خود نشان می دهد.
مردان درفیلم «به امید دیدار» رسول اف اغلب در لباس پلیس و مامورانی که به آپارتمان نورا یورش می برند تا تلویزیون ماهواره ای او را قطع کنند به نمایش گذاشته شده اند. با این حال حضور آن ها همه جا درهمه لحظات فیلم احساس می شود. برای گرفتن مجوز، در آزمایشگاه های پزشکی، هنگام فکرکردن به سقط جنین، برای گرفتن ویزا، پاسپورت و حتی گرفتن اطاق در یک هتل. مواردی که می تواند ازهرجهت برای یک وکیل جوان، آرزومند و درگیر با مسائل و مشکلات فعالان حقوق بشری و زنان محکوم به اعدام بی نهایت دردناک باشد. منتقد سینمایی هالیوود ریپورتر می نویسد: «رسول اف از طریق خلق این فضای ناهمگون و بدشگون به تماشاگر نشان می دهد که چگونه عرصه به قهرمان داستانش تنگ می شود و «زارع» در نقش «نورا» هجوم و اثرات این فضای سرکوب و خفقان را با مهارت به نمایش گذاشته است. هرچند حرکت کند فیلم اجازه نمی دهد تا این تنش ها به صورتی انفجاری انباشته شوند و شاید فیلم با یک تدوین تازه بتواند از این مرحله گذر کرده و بر مشکلات وموارد دیگری که به اصطلاح در «ترجمه» گم شده است فائق شود اما حرکات دوربین و استفاده برازنده از آن توانسته است این کمبود ها را به بهترین نحو جبران کند.»
لیلا زارع بازیگر نقش اول فیلم «به امید دیدار» و همسر رسول اف و چند نفر دیگرکه در این جلسه نمایش فیلم شرکت داشتند به دعوت «تیری فرمو» مدیر هنری جشنواره «کن» بر روی صحنه رفتند. آزیتا رسول اف که سخنانش توسط یک مترجم برای حاضران ترجمه می شد گفت:«محمد می خواست امروز درکنار شما باشد اما نتوانست.» او گفت درحالی که تماشاگران درحال تماشای این فیلم در جشنواره «کن» هستند نیروهای امنیتی درحال بازجویی از شوهر او درباره آن می باشند:«شوهرم این فیلم را به تمام زندانیان سیاسی که برای رسیدن به دمکراسی درایران مبارزه می کنند تقدیم کرده است.»
لیلا زارع بازیگرنقش نورا نیز به حاضران گفت افتخار می کند که در فیلم «به امید دیدار» بازی کرده است. بنابرگفته دست اندرکاران جشنواره «کن» قرار است تا یک جلسه مطبوعاتی درباره دوفیلم رسول اف و جعفر پناهی برگزار شود. این نشان دهنده اهمیت این دوفیلم برای جشنواره کن و توجه خاص رسانه های غربی به آن است که مشتاق شنیدن حرف های بیشتری درباره وضعیت سینماگران در ایران هستند.
رسول اف به همراه جعفر پناهی پس از وقایع اعتراض های خیابانی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال ١٣٨٨ دستگیر و سپس هریک از این دو کارگردان به شش سال زندان محکوم شدند.