هیات مدیره جایزه پولیتزر، در تشریح دلیل اهدای جایزه به آلبوم «لعنت» Damn. از «کندریک لامار»، آن را «مجموعهای بافضیلت از ترانههائی» توصیف میکند «با وجه مشترک اصالت محلی و پویائی ضرباهنگ، که در قصههای تاثیرگذار خود، پیچیدگی زندگی امروز آفریقائیتباران آمریکا، را تجسم میبخشد.»
با اهدای جایزه پولیتزر موسیقی به کندریک لامار، ترانهساز «هیپ هاپ»، سرودههای «رپر» ها از این پس، در کنار آثار آهنگسازان کلاسیک و جاز، به عنوان یک سبک بیان متعالی در هنر موسیقی، مورد اعتنا قرار میگیرد.
از سال ۱۹۴۳ که جایزه پولیتزر در رشته موسیقی هم داده میشود، اکثر برندگان آن را آهنگسازان موسیقی کلاسیک تشکیل میدادند، هر چند هنرمندان برجسته جاز، از جمله وینتون مارسالیس، هنری تردگیل و اورنت کولمن در فهرست برندگان قبلی پولیتزر قرار دارند.
پایگاه اینترنتی «دی چی بوث» که به انتشار ترانههای جدید هیپ هاپ اختصاص دارد، گزینه پولیتزر را خوشامد گفت و نوشت: « با دریافت چنین افتخار برجستهای، شاهد آن هستیم که نهادهای عمده فرهنگی نیز بر هیپ هاپ به عنوان یک رشته هنری معتبر، مهر تائید میزنند.
روزنامه «وال استریت جورنال» در مقالهای از «نیل شا» مینویسد جایزه پولیتزر کیندریک لامار، نشانه اهمیت فرهنگی فزاینده موسیقی هیپ هاپ است.
نیویورک تایمز مینویسد خبر این جایزه، دنیای موسیقی کلاسیک را نیز تکان داد. آهنگسازان این رشته، برای شنیده شدن آثارشان با مشکلات زیادی روبرو هستند زیرا نه تنها با انواع مردمیتر و محبوبتر موسیقی رقیب هستند، بلکه باید با آهنگسازان نسلهای قبل نیز که جایگاه تثبیت شدهای در میان شنوندگان موسیقی دارند، رقابت کنند.
آلبوم لعنت (به انگلیسی Damn.) که میهمانان برجستهای چون خواننده پاپ «ریانا» و گروه ایرلندی راک معاصر «یوتو» و بسیاری دیگر، در اجرای ترانههای آن، با لامار همکاری کردهاند، محصولی از تهیهکنندگان هیپ هاپ، «سان ویو» Sounwave و مایک ویل مید Mike WiLL Made و بسیاری دیگر است و به محض انتشار، به صدر جدول پرفروشترین آلبومهای روز صعود کرد. تاکنون، بیش از 3 و نیم میلیون نسخه از آن خریده یا دانلود شد.
در این آلبوم غنی، لامار به مسائل گوشهداری، اعم از شخصی و سیاسی، میپردازد، از جمله نژاد، ایمان مذهبی، و وظیفه سنگینی که شهرت و موفقیت بر دوش او قرار داده.
«جو کوسکارلی»، منتقد نیویورک تایمز مینویسد علیرغم جدیت، و سوزندگی ترانههای خود، لامار به یک قدرت عظیم فرهنگی تبدیل شده است. اجرای موسیقی در نیمه بزرگترین مسابقه فوتبال آمریکا به او سپرده میشود و کار نظارت بر موسیقی فیلم عظیم و پرخرجی مثل «پلنگ سیاه» را بر عهده او میگذارند.
رسانهها، در گزارشهای خود در باره موفقیت خارقالعاده «هندریک لامار» یادآور شدند که ماه ژانویه امسال، در حالیکه انتظار عمومی این بود که جایزه عمده صنعت صفحهپرکنی، جایزه گرمی Grammy به کندریک لامار تعلق گیرد، اما این جایزه به «برونو مارس» هنرمند پاپ و ریتماندبلوز، داده شد.
«گرگ کات» منتقد موسیقی روزنامه شیکاگو تریبون مینویسد: «جایزه پولیتزر این را درک کرد، در حالیکه جایزه گرمی نتوانست آن را درک کند.»
«کات» در تحسین آلبوم «لعنت» مینویسد: «هر جور بگوئیم، این آلبوم، کاری پیشگامانه است که میان موسیقی هیپ هاپ و موسیقی پاپ، نقب میزند، و پیچیدگی هنر متعالی را با قابلیت دسترس موسیقی پاپ، ترکیب میکند.»
پیام سیاسی جایزه
«کلی کین» در پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی CNN با اشاره به ارتباط لامار با جنبش «زندگی سیاهان مهم است» مینویسد کندریک لامار، کاملترین ترکیب سیاست و هیپهاپ را به وجود آورده است و اهدای جایزه پولیتزر به او، انگشتی است که در چشم دانالد ترامپ فرو میرود. او یادآور میشود که لامار، برای بیست و چند سالههای انقلابی در سراسر آمریکا، سرود میسازد، همانگونه که ترانه مشهور «میسیسیپی لعنتی» از «نینا سیمون» برای جنبش حقوق مدنی زمان خودش، سرود مبارزه بود.
مثل موسیقی نینا سیمون، ریشههای موسیقی هیپهاپ هم مطلقا سیاسی است. پیشگامانی مثل گرندمستر فلش و فیوریوس فایو، نقد اجتماعی را همراه با ضرباهنگهای رقصدار اجرا میکنند. اعضای گروه «ان دبلیو ای» NWA از محله کامپتون برخاستند، و از شهرت سراسری خود برای جلب توجه عمومی به خشونت پلیس، بهره گرفتند.
نویسنده سی ان ان مینویسد این شاعران، چه از برانکس نیویورک برخاسته بودند، چه از کامپتون کالیفرنیا، چه از شیکاگو ایلینوی، نماینده صدای کوچه و خیابان بودند و به شنوندگان خود کمک میکردند که خود را تنها احساس نکند. از دید این نویسنده، در عصر ترامپ، هنر سیاسی، بیشتر از همیشه مطرح است و از جمله به همین دلیل بود که هیات مدیره جایزه پولیتزر، به جای یک آهنگساز کلاسیک یا جاز، امسال جایزه موسیقی را به کیندریک لامار اعطا کرد.
مقطع فرهنگی جایزه
جایزه پولیتزر در مقطعی به لامار داده میشود که فرهنگ سیاهان و هنرمندان سیاهپوست آمریکا، رو به توسعه دارد. نمونههای آن فراوان است.
هفته گذشته، بیانسه نخستین هنرمند زن سیاهپوستی بود که برنامه افتتاحیه جشنواره کوچلا را اجرا کرد، شوهر او جی زی، نخستین رپری بود که سال گذشته به تالار ترانهسرایان مشهور راه پیدا کرد. رپر کانادائی «دریک» Drake پرفروشترین هنرمند موسیقی پاپ است.
خارج از جهان موسیقی، فیلم «پلنگ سیاه»، حاصل همکاری هنرمندان سیاهپوست، به مقام سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای آمریکا صعود کرد، و سریالهای تلویزیونی، از جمله «آتلانتا» در باره تقلاهای رپرهای فقیر در مرکز موسیقی پاپ سیاهان آمریکا، با استقبال تماشاگران روبرو شده.
کتاب قصه «بخوان، دفننشده، بخوان» از نویسنده «جسمین وارد»، جایزه ملی کتاب آمریکا راگرفت، و شاعر سیاهپوست «تریسی اسمیت»، به مقام ملکالشعرای آمریکا برگزیده شد.
جایگاه هیپ هاپ
موسیقی هیپ هاپ که در دهه ۱۹۷۰ توسط «دی جی» های بروکلین و برانکس به وجود آمد، طی نیم قرن گذشته، در تلاش و تقلا بود که از زیرزمینها و محلات اقلیتنشین، به خط اصلی رسانهها نفوذ کند. در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ استقبال نوجوانان سفیدپوست و مرفه ساکن حومه شهرها، هنرمندان هیپ هاپ، از جمله پیشگامانی مثل «ران دی ام سی» و «اریک بی اند رکیم» و نسل بعد، «کانیه وست» و «جی زی» را به ستارگان فرهنگ عامه تبدیل کرد.
بنا به گزارش «وال استریت جورنال»، کامپیوتری شدن گزارش روزانه فروش آلبومهای موسیقی در اواخر دهه ۱۹۸۰، بر کیفیت فهرستهای فروش افزود. آلبوم گروه راک گنگستری «ان دبلیو ای»، که کار اعضای آن، از جمله منابع الهام هندریک لامار نیز هست، به مقام پرفروشترین آلبوم موسیقی در آمریکا رسید و مردم آمریکا را از عظمت بازار هیپهاپ آگاه کرد. رویداد مشابه آن در حال حاضر، اندازهگیری دقیقتر شمار شنوندگان ترانهها از طریق اینترنت است، که شیوه برگزیده مصرف موسیقی توسط نوجوانان سیاهپوست به شمار میآید، که بار دیگر، محبوبیت گسترده موسیقی هیپهاپ را نشانه میزند.
بنا به آمار شرکت سنجش «نیلسون»، هیپهاپ اینک سرآمد ژانرهای موسیقی است، و شاخههای متعدد پیدا کرده. از جمله، شکاف نسلها، میان هنرمندان ماهر و تثبیت شده نسلهای قبل و رپرهای جدیدی که از طریق سایت های اینترنتی مثل «ساند کلاد» آثار خود را منتشر میکنند، پدید آمده. تمرکز رپرهای قدیم، بر شعر و ظرافتهای فنی ریتمهاست. نسل جدید، بیشتر بر ملودی، خشم و شخصیتهای رنگین، تاکید دارد.
البومهای سه گانه لامار
کندریک لامار، از سن ۱۶ سالگی، هنگامی که در کامپتون شاگرد دبیرستان بود، به انتشار کاستهای سرودههای خود روی ضرباهنگهای آشنا، پرداخت و نوارهای او به تدریج در محله و فراسوی آن، مورد توجه قرار گرفت. قبل از آنکه لامار اولین آلبوم خود را بیرون دهد، نام او در میان علاقمندان موسیقی رپ، شناخته شده بود و در آلبومهای چهرههای مشهور، از او به عنوان هنرمندان میهمان دعوت میشد.
نخستین آلبوم کندریک لامار در سال 2012 بیرون آمد. این آلبوم «پسر خوب، شهر مجنون» نام داشت که نام آن در انگلیسی Good Kid, M.A.A.D City است. در این آلبوم، لامار به بازگوئی خاطرات دوران کودکی و نوجوانی و سختیهای بزرگ شدن در محله کامپتون میپردازد، و بلافاصله به ستاره تبدیل میشود و همراه با «کانیه وست» به تور میرود.
بعد از انتشار اولین آلبوم، زندگی کندریک لامار عوض شد. مثل ستارگان پاپ دیگر، او همیشه در سفر بود و از شهری به شهری دیگر و از کشوری به کشور دیگر، دعوت میشد.
برای لامار که برخلاف دیگر «رپرها» اشعار خود را از پیش روی کاغذ میآورد، فرصت کار کردن کمتر شده بود اما خود او در مصاحبه ای با هنرمند کمیک «دیوید شپل» که مجله «اینترویوو» (مصاحبه) سال گذشته ترتیب داده بود، میگوید در این سفرها از هر فرصت برای صحبت با مردم استفاده کرد و از گفتگوهای شبانهروز با دیگران، برای نوشتن ترانههای خود الهام گرفت.
آلبوم دوم کندریک لامار، که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، آلبومی به نام «پاندازی برای یک پروانه» (به انگلیسی To Pimp A Buttgerfly) نام دارد. در این آلبوم، لامار انتقاد گسترده اجتماعی خود را روی موسیقی و ضرباهنگهای متاثر از تاریخ موسیقی سیاهپوستان آمریکا پیاده میکند، که از جاز و گاسپل آغاز میشود، و با موسیقی سبک «سول» و هیپهاپ ادامه مییابد.
ویدیوی ترانه Alright
اما در همین سال، موقعیت اجتماعی و سیاسی کندریک لامار به خاطر استقبال جنبش سیاسی «زندگی سیاهان اهمیت دارد» (به انگلیسی Black Lives Matter) برجستهتر شد. این گروه ترانه مشهور او Alright را به عنوان سرود خود انتخاب کرد، ترانهای که در آن لامار میخواند «آزار دیدهایم، غمگین بودهایم» و در باره شکوه ذاتی مبارزه، موعظه میکند و مدام وعده میدهد که «اوضاع ما درست خواهد شد.»
«هوا هسو» منتقد موسیقی مجله فرهنگی «نیویورکر» مینویسد «لامار، مثل یک پیامبر، قادر است بیانگر چیزی باشد که مردم کوچه و خیابان در دل میخواهند و قادر نیستند به زبان واژگان بیان کنند.»
خود لامار هم نقشی که بر عهده او گذاشته شده بود، پذیرفته بود و در صحنههای ویدیوی این ترانه، برفرازشهرها پرواز میکند، تا اینکه سرانجام یک پلیس او را پائین میکشد.
لامار همان سال، به محله کامپتون بازگشت و اعلام کرد که میخواهد با ریشههای خود مجددا تماس برقرار کند. آلبوم بعدی، آلبوم لعنت Damn. را منتقدها خالصتر و بیآلایشتر از کارهای دیگر او میدانند.
«هسو» این آلبوم را سرشار از تضاد توصیف میکند، که در آن لامار بین نیازهای متعالی و خواهشهای حیوانی، بین قهرمانی و سرزنش خویشتن، بین هیجانهای دردسترس و احتمال عذاب ابدی، در نوسان است.
ویدیوی ترانه DNA از آلبوم لعنت
در ترانههای این آلبوم، لامار از فشار اجتماعی قابل ملاحظهای که بر دوش خود احساس میکند، شاکی است و اعلام میکند جواب همهچیز را ندارد، ولی به شنوندگان خود در باره تصمیمهای روزمره و داوری نهائی، هشدار میدهد.
ترانه نهائی این آلبوم، Duckworth داستان یک کارگر یک رستوران است که به گنگستری به نام «انتونی» محبت میکند و گنگستر هم هنگام دستبرد به رستوران، به او رحم میکند. لامار میخواند: آن یک تصمیم مقطعی، زندگی هر دو آنها را نجات داد، و به روآمدن بزرگترین رپر دنیا منجر شد.
انتونی، همان «تاپ داگ تیفیث» مدیربرنامه لامار است، و داکوورث، نام پدر خود لامار است. آنها بیست سال بعد از آن صحنه در رستوان، در استودیوی ضبط موسیقی به هم میرسند. لامار میخواند که با پرهیز از قتل داکوورث، انتونی به زندان ابد نرفت، و ضمنا، باعث شد که لامار خردسال هم بیپدر بزرگ نشود، تا احیانا مثل همسالان خود، در یک نزاع خیابانی، تیر بخورد.
نیویورکر مینویسد، در پایان آلبوم، یکباره، اشارههای متعدد ترانههای آلبوم به مردمی که انگار «لعنت شده»، اسیر موقعیتهای فراسوی درک خود هستند، طنین و معنی پیدا میکند. لامار در ترانه «ترس» Fear. میخواند «شاید گمنام بمیرم، شاید با نوید بمیرم.»
پشت صحنه جایزه
«دیوید هاجدو» منتقد موسیقی نشریه وزین «نیشن»، که یکی از پنج داور امسال جایزه پولیتزر موسیقی بود، در مصاحبه با روزنامه «نیویورک تایمز» میگوید بیش از صد قطعه برای این جایزه پولیتزر موسیقی سال ۲۰۱۸، مورد بررسی هیات داوران قرار گرفت، و از جمله آهنگسازانی که از سوی این هیات برای انتخاب نهائی به هیات مدیره جایزه پولیتزر عرضه شدند، باید از خواننده وآهنگساز «تد هرنز» یاد کرد و آلبوم جدید او، «صدائی از نیمکت» و همچنین قطعه «کوارتت» از آهنگساز معاصر «مایکل گیلبرستون.»
او میگوید، از آنجا که چند اثر موسیقی کلاسیک با الهام از هیپ هاپ نیز در میان گزیدهها قرار داشت، میان هیات داوران در باره آنچه باید انتخاب شود، یک بحث فلسفی درگرفت، و حاصل آن، به گفته «هاجدو» این بود که رپ، به عنوان یک رشته از موسیقی، نه به عنوان منبع الهام رشتههای نهادینهتر و رسمی موسیقی هنری، بلکه در ذات خودش، صاحب ارزش است.
علاوه بر «هاجدو»، دیگر اعضای هیات داواران امسال جایزه پولیتزر عبارت بودند از: رجینا کارتر، نوازنده ویلن، پال کرمو، متصدی سفارش موسیقی در اپرای متروپالیتن نیویورک، فارا جسمین گریفین، استاد انگلیسی و مطالعات آمریکائیان آفریقائیتبار دانشگاه کلمبیا، و آهنگساز معاصر، دیوید لنگ.
هاجدو میگوید وقتی یکی از آنها آلبوم «لعنت» کندریک لامار را پیشنهاد کرد، آنها شوق زیادی نشان دادند، هر چند برخی با موسیقی هیپهاپ آشنائی نداشتند. او تاکید میکند بعد از گوش کردن به این آلبوم، هیچکس با آن مخالفت نکرد، اما بحث سرزندهای میان آنها درگرفت.
هاجدو میگوید لحظه زیبائی بود و وقتی از جلسه بیرون آمد، انگار بر ابرها سوار بود.