دیدگاه: خطر درگیری مسلحانه بین عربستان و قطر تا چه حد جدی است؟

نوشتۀ: ابوبکر جمالی – قاهره

اکنون که دیپلماسی شکست خورده، ظاهرا چاره ای جز جنگ باقی نمی ماند، زیرا اندیشمندان علوم سیاسی گفته اند که جنگ ادامه دیپلماسی محسوب می شود و آنچه که از راه مسالمت به دست نیامده، شاید از طریق جنگ امکان پذیر باشد.

آیا واقعا عربستان سعودی و کشورهای هم پیمان آن در آستانه جنگ با قطر قرار دارند؟

ظاهرا این امیرنشین بسیار آسیب پذیر است و توان دفاعی چندانی ندارد که بتواند از خود دفاع کند. ولی قطر دوستان و هم پیمانانی دارد که مسلما نخواهند گذاشت آتش جنگ شعله ور شود. آن ها به صورت یک نیروی بازدارنده عمل می کنند.

شرایطی که عربستان و هم پیمانانش در این کارزار دیپلماتیک مطرح ساختند، از دیدگاه قطر غیرقابل قبول است و اجرای آن ها موجب تحقیر و تسلیم امیر قطر خواهد شد که کارزار گسترده ای را برای جلب پشتیبانی مردم خود به راه انداخت.

شاید دشوارترین شرایط مطرح شده، درخواست از قطر برای قطع همکاری با ایران و ترکیه و همچنین بستن شبکۀ الجزیره باشد.

این سه خواسته، بخش مهمی از سرمایه های منطقه ای و جهانی هستند که از دیدگاه امیر قطر، موجودیت و استقلال امیرنشین او را تضمین می کنند.

به این سرمایه دیپلماتیک، باید روابط بسیار دوستانه با ایالات متحده و همکاری های پنهان و آشکار با اسرائیل را نیز افزود.

از روزی که منابع عظیم گاز در آب های تحت تسلط قطر در خلیج فارس کشف شد، آن امیرنشین ثروتمند همیشه در جستجوی عوامل و حامیانی بوده که بتوانند امنیت و استقلال آن سرزمین را در برابر کشورهایی که به منابع طبیعی قطر چشم دوخته اند حفظ کنند.

با آن که قطر و ایران دارای یک حوزه مشترک گاز در آب های خلیج فارس هستند، دولت قطر بیشترین تلاش را به عمل آورده که بر سر تقسیم این حوزه مشترک، با حکومت ایران در نیافتد – گرچه عملا، قطر توانسته است با امکانات مالی گسترده خود و با همکاری با کمپانی های بین المللی، در بهره برداری از حوزه های گاز، از حکومت ایران که مورد تحریم های شدید بین المللی قرار داشته، به میزان چشمگیری پیش بیافتد.

تحت حمایت گرفتن گروه تروریستی حماس و پناه دادن به جنبش اخوان المسلمین مصر در قطر، هدف مشترک حکومت ایران نیز بوده و موجب نزدیکی دو کشور شده است.

قطر در تلاش برای یافتن حامیان منطقه ای و بین المللی، چنان به ترکیه نیز (که در بسیاری موارد رقیب ایران در منطقه است)، نزدیک شد که به آن کشور امکان برپایی یک پایگاه نظامی را داد.

حمایت از حماس و اخوان المسلمین، مانع آن نشد که قطر برای نیروهای آمریکایی در حوزه خلیج فارس نیز فرش قرمز پهن کند.

در سال ۲۰۰۳ هنگامی که عربستان به دنبال یک رشته عملیات تروریستی علیه سربازان آمریکایی در آن کشور (که مسوولیت وقوع اکثر آن ها به رژیم ایران نسبت داده شد) از امریکا خواستار شد نیروهای خود را از آن سرزمین بیرون برد، قطر بلافاصله داوطلب میزبانی این نیروها شد.

امروز پایگاه هوایی العُدِید در قطر و قرارگاه عسلیه، مهمرین پایگاه های عملیاتی ارتش آمریکا علیه داعش در عراق و سوریه است. شمار سربازان و پرسنل نیروی هوایی ایالات متحده در پایگاه العُدِید بر یازده هزار نفر بالغ می شود.

دولت قطر، در عین حال که برخی از اعراب و فلسطینی های دشمن شمارۀ یک اسرائیل را در خاک خود پناه داده، با اسرائیل نیز نوعی روابط پنهان و آشکار، به ویژه در زمینه های اقتصادی و امنیتی دارد.

با برپایی شبکه تلویزیونی الجزیره، قطر توانست به همه کشورهای عرب نشان دهد که چه قدرت سیاسی بزرگی علیه رژیم های خودکامه و استبدادی در اختیار دارد.

از دیدگاه دولت قطر، داشتن روابط دوستانه با ایران، همکاری با ترکیه و اعطای پایگاه نظامی به آن کشور، اعطای پایگاه به نیروهای آمریکایی، همراه با تلویزیون الجزیره، همه و همه دستمایه های مهم بین المللی هستند که نوعی بیمه نامه به امیر قطر اعطا می کنند که مبادا کشوری به ثروت طبیعی آن سرزمین چشم طمع بدوزد و در اندیشه اشغال آن خطه برآید.

اکنون عربستان و هم پیمانانش از قطر انتظار دارند بخش عمده ای از این ثروت دیپلماتیک خود را از دست بدهد: شبکه تلویزیونی را تعطیل کند و از همکاری های گسترده با ایران و ترکیه دست بردارد.

پرزیدنت ترامپ در روزهای اخیر دوباره از قطر خواستار شد از تامین هزینه های مالی گروه های تروریستی دست بردارد. این سخنان ظاهرا به جانبداری از شرایط عربستان و هم پیمانانش بود. ولی همزمان، پرزیدنت ترامپ و همچنین رکس تیلرسون وزیر خارجه، دولت عربستان را از حمله به قطر و ایجاد یک درگیری نظامی منع کردند.

با وجود تهدیدهای عربستان، در حال حاضر امکان بروز جنگ بسیار بعید می نماید، ولی در عین حال تصور نمی رود که برقراری تحریم های سیاسی و اقتصادی، چنان فشاری بر دولت قطر وارد آورد که موجب به زانو درآمدن دولت دوحه شود.

قطر از استقلال مالی بسیار قوی برخوردار می باشد و از آنجا که منبع درآمد اصلی آن امیرنشین استخراج گاز و فروش آن در سراسر جهان است، و با توجه به حمایت های لوجیستیک ترکیه، و این واقعیت که ایران حریم هوایی خود را به روی قطر بازگذاشته است، چنین به نظر می رسد که تحریم های برقرار شده، گرچه ظاهرا قطر را در میان امیرنشین های حوزه خلیج فارس و در برخی کشورهای عرب منزوی می سازد، ولی از نظر اقتصادی و مالی به هیچ وجه قادر نیست سران آن امیرنشین را به زانو در آورد.

در مورد احتمال بروز جنگ، درست است که عربستان دارای قدرتمندترین نیروی نظامی در میان امیرنشین ها است، ولی هر اندازه هم که محمد بن سلمان و دیگر دست اندرکاران سیاست دولت ریاض، که نسبت به تسلیم شدن کامل قطر اشتیاق دارند، ارتش عربستان همچنان در یمن درگیر است و دستاوردهای چشمگیری نداشته و بعید می نماید که درصدد ماجراجویی تازه ای برآید.

این نوشتار بیان کننده دیدگاه های نویسنده آن است و الزاما بازتاب دیدگاه های صدای آمریکا نیست.