وال استريت جورنال درمقاله بسياربلندی با عنوان جنگ سرد تازه، به تنش رو به افزايش سياسی ايران و عربستان سعودی در گرماگرم تحولات منطقه پرداخته و می نويسد ترفندهای جاسوسی، مبارزه از راه ارائه اطلاعات نادرست، پيش برد مبارزه از راه دست نشاندگان منطقه ای وحمله های تند لفظی از مشخصه های اين جنگ سرد است. نويسنده با اشاره به ۳ رقمی شدن قيمت هر بشکه نفت در پرتو تحولات خاورميانه می گويد تنش دو قدرت بزرگ منطقه می تواند به مسابقه تسليحات اتمی دامن بزند و رياض که خود را در خطر حمله احتمالی اتمی از ناحيه تهران می بيند به کسب جنگ افزارها ی اتمی روی بياورد. مقاله ازدولت سوريه، حزب اله لبنان و حماس به عنوان عوامل جمهوری اسلامی و از دولتهای يمن، و کشورها ی عرب حوزه خليج فارس به عنوان متحدان سعودی درمنطقه ياد می کند و می نويسد سعودی ها از اقليت های سنی در منطقه و تهران از شيعيان ساکن کشورها ی عربی، مخفيانه ياآشکارا پشتيبانی می کنند.
روز يکشنبه معاون وزير خارجه عربستان سعودی در جمع خبرنگاران تهديد کرد در صورتی که جمهوری اسلامی ايران محافظت از نمايندگان آن کشور در ايران رابهبود نبخشد، ديپلماتهای خود را از ايران خارج خواهد کرد.
اما واشنگتن پست به نشانه هايی از عقب نشينی رژيم بشار اسد در سوريه در برابر حضور رو به افزايش مخالفان دراعتراض های خيابانی اشاره می کند و می گويد برخلاف روز های پيش درتظاهرات گسترده در ۴۶ شهر و روستای سوريه در روز جمعه ماموران امنيتی دست به کشتار نزدند. دراين تظاهرات نه تنها مردم خواهان سقوط حکومت اسد شدند بلکه درشهر حُمص مجسمه حافظ اسد پدر رييس جمهوری را تخريب کردند.
نيويورک تايمز نيز می نويسد به رغم امتيازهايی که دولت بشار اسد به مخالفان داده است اعتراض های خيابانی درحد گسترده تری ادامه يافته است .نيويورک تايمز به موضع گيری واشنگتن در مورد سوريه پرداخته و می نويسد هيلاری کلينتون از دمشق خواسته است دست از سرکوب مردم بردارد خانم کلينتون گفته است بازداشتهای حودسرانه، و گزارشهای شکنجه مخالفان و زندانيان همين حالا بايد پايان يابد.
در همين حال گاردين چاپ لندن اين سخنان البيانونی فعال سوری درتبعيد را نقل کرده که گفته است هيچکس متولی قيام مردم سوريه نيست. رژيم اسد تندروهارا مسئول ناآرامی های جاری معرفی می کند درحالی که جوانان سوری راهبر اين قيامند و از پشتيبانی بسيارگسترده ای برخوردارند. نويسنده می افزايد ديکتاتورها از ديرباز سياست شان اين بوده که خود را در مقابل تندروترين نيروهای منطقه قلمداد کنند و بگويند اگر دموکراسی در کشورشان حاکم شود راه برای بنيادگرايان،هموار می شود بنيادگرايان که با مدرنيته، گفتمان مدنی، مشروعيت بين المللی و مناسبات سياسی و اقتصادی بشريت مدرن مخالفند.