صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست چین، حزبی که ‌ده‌ها میلیون شهروند با سیاست‌های آن جان باختند

شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین در مراسم صدمین سال تاسیس حزب حاکم کمونیست

روز پنجشنبه ۱۰ تیر، اول ژوئیه، برابر با یکصدمین سال بنیانگذاری حزب کمونیست چین است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، تقریبا سه دهه پیش، بسیاری سرنوشت مشابهی را برای چین و حزب کمونیست آن کشور پیش بینی می کردند.

اما این تشکیلات سیاسی عریض و طویل اکنون مهمترین نهاد تصمیم گیری در کشوری است که سریع ترین میزان رشد در کمترین مدت را تجربه کرده و در تقریبا ۵۰ سال اخیر از یک کشور فقیر و عقب افتاده به دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان تبدیل شده است. حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱و با کمک جناح بلشویک حزب کمونیست روسیه و انترناسیول کمونیست تاسیس شد.

این حزب بزرگترین و قدیمی ترین تشکیلات سیاسی کمونیستی است که هنوز قدرت را در دست دارد و در صد سال اخیر مصائب و مشکلات ملی چون استعمار خارجی، جنگ داخلی، شکست های اقتصادی، درگیری های سیاسی، اعتیاد وسیع به تریاک، و قحطی و گرسنگی گسترده را پشت سر گذاشته است.

از محسن میلانی، از اندیشمندان روابط بین الملل پرسیدیم آیا دوری از مبانی نظری مائوئیسم و به کارگیری روش های التقاطی و منطبق با شرایط روز، به ویژه در امور اقتصادی، به توسعه سریع و ثبیت قدرت در حزب کمونیست چین کمک کرده است؟

محسن میلانی، مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک و دیپلماسی در دانشگاه فلوریدای جنوبی می گوید: «بله! مسلما می توان از آن به عنوان یکی از عوامل اصلی نام برد. اما مایلم به سه نکته در رابطه با این مسئله اشاره کنم. اول اینکه بعد از انقلاب در چین در سال ۱۹۴۹ ، مائوتسه تونگ رهبر انقلاب چین سعی کرد یک حکومت مقتدر در چین بوجود بیاورد و به نظر من زمانی که فوت کرد یک حکومت بسیار مقتدر و یکپارچه در چین به وجود آورد. نکته دوم اینکه قبل از اینکه مائو از صحنه خارج شود یکی از مهمترین تصمیم های خود را گرفت، یعنی از سرگیری روابط با آمریکا. آقای نیکسون سفری به چین کرد در دهه ۷۰ و چین پس از برقراری روابط با آمریکا تصمیم گرفت تا درهای بسته اقتصادش را باز کند، و اگر این این اتفاق نمی افتاد به نظر من چین امروز این قدرتی را که دارد نمی توانست داشته باشد.»

آقای میلانی می گوید زمان بندی و تقدم و تاخر اصلاحات سیاسی و اقتصادی در چین و شوروی سابق به دو نتیجه کاملا متفاوت منجر شده است.

او می افزاید: «مسئله سوم و خیلی حیاتی این است که بر عکس اتحاد جماهیر شوروی که پیش از فروپاشی اصلاحات سیاسی و اقتصادی را در یک زمان انجام داد، مائو و کسانی که بعد از او روی کار آمدند تصمیم گرفتند اصلاحات را فقط در رابطه با مسائل اقتصادی انجام دهند و بعد آرام آرام سعی کنند تا مقداری درهای بسته سیاست چین را باز کنند.»

به نوشته نشریه «دیپلمات» جهت گیری های سیاسی و اقتصادی حزب کمونیست چین بین ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ به جان باختن ۱۵ تا ۵۵ میلیون نفر منجر شد، و حذف فیزیکی تمام رقبا و اعمال کنترل اغلب بیرحمانه به دوام حزب کمونیست کمک کرد.

محسن میلانی می گوید: «بخش زیادی از سرکوبی که در چین انجام شد، کمک کرد به پایداری حزب کمونیست چین. وقتی کمونیست ها در چین به قدرت رسیدند صحبت از این می کردند که ما باید دیکتاتوری طبقه کارگر را به وجود بیاوریم و با استفاده از آن جامعه چین به طرف یک جامعه سوسیالیستی برود. اما مانند اتفاقی که در شوروی افتاده بود، دیکتاتوری پرولتاریا در چین هم تبدیل شد به دیکتاتوری حزب کمونیست.»

بر اساس طرح چین به نام «یک کمربند - یک جاده» که به «جاده ابریشم جدید» معروف شده دو سوم از کشورهای جهان با شبکه ای از خطوط زمینی (یا کمربند) و مسیرهای دریائی (یا جاده) به هم متصل می شوند.

این کشورها در قرارداد با چین باید وثیقه ای مانند بندر یا معدن ارائه کنند و برخی از کارشناسان می گویند در صورت عدم توانائی بازپرداخت وام و تسیهلات مالی، پکن می تواند آن وثیقه را به نوعی ضبط کرده و در اختیار بگیرد.

آقای میلانی می گوید: « برنامه یک کمربند و یک جاده مهمترین برنامه چین از سال ۲۰۱۳ بوده و قرار است برای یکصدمین سال به قدرت رسیدن حزب کمونیست در سال ۲۰۴۹ کامل شود. حداقل ۷۰ کشور در آن شرکت دارند و ایران هم یکی از آنهاست. در مورد قرارداد ایران و چین باید بگویم که بسیاری از اقتصادانان آمریکایی و غربی معتقدند که امضاء کردن قرارداد با چین می تواند یک دام سرمایه گذاری باشد.»

حزب کمونیست چین در ۷۲ سال اخیر مغز متفکر بزرگترین دیکتاتوری جهان بوده است؛ کشوری که به گزارش رویترز، میزان ذخایز ارزی آن در سال ۲۰۲۰ به ۳ هزار میلیارد دلار رسیده، و به نوشته نشریه فوربز، در سال ۲۰۲۱ شمار میلیادرهای ساکن پکن از تعداد میلیادرهای ساکن شهر نیویورک پیشی گرفته است.