شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح در مقالهای مینویسد که جمهوری اسلامی ایران به طور فزایندهای پارانوئید (دچار بدگمانی شدید) شده است و نگران بروز نشانههای یک خشم عمومی به خاطر شرایط وخیم اقتصادی است. آنها تاکید میکنند که بیکفایتی حکومت ایران در بخشهای مختلف، از جمله مدیریت شیوع ویروس کرونا و نیز در زمینه تحریمها، شرایط را بدتر کرده و امروزه ارزش پول ملی کشور به یک چهارصدم ارزش آن در زمان روی کار آمدن رژیم در سال ۱۳۵۷ کاهش یافته است.
این مقاله با اشاره به اعدام نوید افکاری، قهرمان ۲۷ ساله کشتی که به دلیل شرکت در اعتراضات اعدام شد، و این که وکلای او از اعدامش با خبر نشده بودند و اعضای خانوادهاش نیز پیش از اعدام با او دیدار نکردند، مینویسد که اعدام نوید افکاری «قوانین متعدد و همه استانداردهای احتیاطی» را نقض کرد و گذاشت. نویسندگان این مقاله میگویند که با این وجود، اعدام نوید افکاری به جای آن که موجب ترس شود، نفرت عمومی را افزایش داد.
این مقاله همچنین با اشاره به اعتصاب غذای نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر زندانی در ایران، میگوید که او در اعتراض به احکام جدید اعدام و همچنین رفتارهای مقامات با زندانیان، از جمله آزاد نکردن زندانیان سیاسی در زمان شیوع ویروس کرونا در زندان ها، دست به اعتصاب غذا زد.
نویسندگان این مقاله با اعلام این که بازجویان رژیم ایران به بازداشت شدگان میگویند که دیگران پس از مدتی آنها را فراموش خواهند کرد، با اشاره به نقش مهم سازمانهای بینالمللی و کشورهای قانونمدار در حمایت از آرمانهای مردم ایران، میگویند که «باید ممنوعیتهای پایدار از عضویت در سازمانهای بینالمللی علیه ایران اعمال شود» و «چنین ممنوعیتهایی علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی موثر بود و در مورد رژیم ایران نیز اثر خواهد کرد.»
این مقاله همچنین میگوید که احترام به حقوق بشر در ایران زمانی می آید که ایرانیان بتوانند دموکراسی را خود و برای خود محقق کند و اکنون دوره مهمی برای کمک به آنها است. به گفته آنها، «رژیم اسلامی» در ایران نشان داده است که جدای از شعارهایش، تنها به فشارهای بینالمللی پاسخ میدهد. آنها میگویند که جمهوری اسلامی باید بفهمد نقض فاحش حقوق بشر در جامعه کشورهای متمدن جایی ندارد و به تعلیق در آوردن حضور ایران در لیگ های ورزشی و سازمانهای بینالمللی، اولین گام برای انتقال این پیام قاطع به جمهوری اسلامی است.