عضو خانواده یکی از اعدامشدگان سال ۱۳۶۷ در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا خواستار آن شد که برای روشن شدن نقش ابراهیم رئیسی در قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، یک کمیته حقیقتیاب تشکیل شود. خاطره معینی میگوید که برادرش «پنج سال زیر شکنجه» بوده و در زمان اعدام در سال ۶۷، با حکم «حبس ابد» زندانی بوده است.
در سال ۱۳۶۷ چند هزار تن از زندانیان سیاسی که عمده آنها دوره حبسشان به پایان رسیده و یا در حال پایان بود، به فرمان روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و مباشرت هیئتی شامل ابراهیم رئیسی، معاون وقت دادستانی، مصطفی پورمحمدی، نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین، مرتضی اشراقی، دادستان وقت و حسینعلی نیری، حاکم شرع وقت، اعدام شدند.
آیتالله خمینی در فرمان خود نوشته بود که اعدامها «در تهران با رأی اکثریت آقایان ... میباشد ... و همینطور در زندانهای مراکز استان کشور رأی اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازمالاتباع میباشد.» خمینی در فرمان قتلعام زندانیان عقیدتی تاکید کرده بود که رحم و مروت بر مخالفان عقیدتی جایز نیست.
یکی از مهمترین اسناد تاریخی باقیمانده از آن دوره فایل صوتی دیدار هیئت مرگ منصوب آیتالله خمینی با آیتالله منتظری در ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ است. آقای منتظری در دیدار با هیئت مرگ پیشبینی کرده بود که تاریخ از آنان به عنوان «جنایتکار» یاد خواهد کرد.
او گفته بود: «بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم میکند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند.»
آیتالله منتظری همچنین درباره این اعدامها و نقش قوه قضاییه گفته بود: «من از اول این جریان [قتلعام زندانیان عقیدتی] تا حالا باور کنید شبی نیست که دو سه ساعت فکرم را ناراحت نکند و خوابم نمیبرد... جواب خانوادهها را چه میخواهید بدهید؟ ... چقدر شاه اعدام کرد؟ اعدامهای خودمان را با اعدامهای آنها حساب [مقایسه] بکنیم.»
او همچنین تأکید کرده بود: «شما با این کار خود دستگاه قضایی را زیر سوال بردید. چندین سال شخص آقای نیری و قضات یکی را محکوم کرده به پنج سال، یکی را محکوم کرده به شش سال، یکی ۱۰ سال، یکی ۱۵ سال. این که ما بیاییم بدون این که فعالیت تازهای باشد، اینها را اعدام کنیم، معنیاش این است که همه ما "گه خوردیم". همه دستگاه قضایی ما غلط بود.»
پس از معرفی ابراهیم رئیسی از اعضای هیات مرگ ۱۳۶۷ به عنوان رئیسجمهوری اسلامی در انتخابات ۱۴۰۰، خانوادههای قربانیان کشتار ۶۷ با فراخوانی خواهان برگزاری یک دادگاه رسانهای و پاسخگو کردن عاملان و آمران کشتار زندانیان عقیدتی و سیاسی در عرصههای بینالمللی و داخلی شدهاند.
خاطره معینی که برادر خود را در قتل عام ۱۳۶۷ از دست داده، یکی از امضاکنندگان این بیانیه است. او در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا درباره علل نفرت آیتالله خمینی و هیئت مرگ از قربانیان قتلعام میگوید: «زندانیان دهه سیاسی ۶۰ کسانی بودند که ویژگی بارز و مشخصه آنها این بود که انسانهای آزادیخواهی بودند. هوشمند بودند. آگاه بودند و بهخوبی میدانستند که باید در کنار مردم باشند و آن حقوق انسانی و کرامتهای انسانی مردم را بهشان یادآوری کنند و در واقع در راه آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی همواره قدم برداشتند ... در دهه ۶۰ عزیزان ما همگی در زندان بودند و حکم [حبس] داشتند. برادر خود من حکم [حبس] ابد داشت و پنج سال آن را در زیر شکنجه و در انفرادی به سر برد، اما در آن جا و زندان حضور داشت. اینها حتی نفی میکنند که عزیزان ما در زندان بودند. عزیزان ما هیچ کدام از آنهایی که در تابستان ۶۷ اعدام شدند، نه سلاح در دست داشتند، نه داعشی بودند و نه در درگیریهای خیابانی بودند. اینها همه کسانی بودند که به جرم دگراندیشی و به خاطر عقاید و در واقع افکار دموکراسیخواهانهشان در زندانها بودند.»
خانم معینی درباره فعالیتهایی که خانوادههای قربانیان در شناختن و شناساندن آمران و عاملان قتلعام ۱۳۶۷ انجام دادهاند، میگوید: «من خودم یکی از کسانی هستم که شاهد بودم، یعنی شاهد بودم که در خاوران عزیزان ما را در گورهای جمعی به شکل خیلی وحشتناکی ریخته بودند آن جا و دفن کرده بودند، [روی آنها] مدفوع کرده بودند. تمام خانوادهها بعد از شنیدن این خبر که حالا بهطور موثق هم هیچگاه به ما نگفتند که عزیزان شما در کجاست، حتی این را هم از ما پنهان کردند، ولی ما با حضورمان در خاورمان با اجرای مراسمهای مختلف در زمانهای مختلف مثلا به مناسبتهای عید یا دقیقا [به مناسبت] زمانی که این اعدامها برگزار شده در زندان، ما یک سری مراسمها را در خاوران میگیریم. خود ما به عنوان فعالانی که در خارج از کشور هستیم، از طریق مثلا من خودم که در نروژ هستم، ما در ارتباط با پارلمان نروژ قرار گرفتیم. بارها و بارها نامه نوشتیم. مراسمهای مختلفی اینجا گرفتیم. تمامی فعالان و دادخواهانی که در خارج از کشور بودند، در کشورهایی که میزبانشان هستند، همه تلاش کردند با برگزاری مراسم، با افشای گوشه به گوشه این جنایتها با مردم حرف بزنند و از مردم بخواهند که این جنایتها را هرچه بیشتر برای دیگران بازگو کنند، چون این جنایات در زمانی در واقع اتفاق افتاده که ما در سکوت و بیخبری بودیم، ما سرکوب شدیم، دهان ما را بستند حتی به عنوان خانوادهها، ما هیچ جایی نداشتیم که بخواهیم حرفمان را بزنیم. به همین خاطر، ما الان اقدام میکنیم. میخواهیم از مردم ما، [که] حرف ما را بشنوید، ما شاهد هستیم، ما دادخواه هستیم، ما کسانی هستیم که عزیزانمان را بدون هیچ جرم و گناهی کشتند و بعد رئیسی میآید در مورد آنها میگوید و تهمت میزند به عزیزان ما. نه تنها آنها را ناجوانمردانه و ناعادلانه کشته، میآید تهمت میزند که اینها داعشی بودند یا مثل زندانیان مواد مخدر بودند که آن موقع حکمشان را ندادیم و بعدا حکم دادیم بهشان.»
خانم معینی با تاکید بر این که قصد خانواده قربانیان انتقامجویی از قاتلان و آمران کشتار ۱۳۶۷ نیست، خواهان تشکیل یک کمیته حقیقتیابی است و درباره درخواست دادخواهان خاوران از رسانهها میگوید که برای جلوگیری از تکرار این نوع فجایع و جنایات لازم است که رسانهها از قدرت بزرگ خود در اطلاعرسانی استفاده کنند و به مردم برسانند که مقتولان جنایات ۱۳۶۷ به جرم آزادیخواهی و به جرم تلاش برای بهبود وضع مردم وطن قتل عام شدند.
او میگوید: «ما می خواهیم از رسانهها خواهش کنیم به ما تریبون بدهند. به ما امکان بدهند با مردم حرف بزنیم. بگوییم عزیزان ما داعشی نبودند. عزیزان ما در واقع اندیشهای جز آبادانی و آزادی میهنشان چیز دیگری نخواستند و به همین دلیل هم رژیم جمهوری اسلامی ناجوانمردانه آنها را شبانه و مخفیانه اعدام کرد. با یک هیئت در واقع هفت نفره بازجویی کرد – بازجویی میتوانیم بگوییم یا دادگاههای قرون وسطایی - و اینها را به اعدام محکوم کرد و اعدام کرد و شبانه در گورهای جمعی دفن کرد... ما در مقابل آقای رئیسی میایستیم و میگوییم : تو دروغ میگویی، عزیزان ما داعشی نبودند.»