بن هابرد و سیلان یجینسو در مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز با عنوان «ترکیه هزینه سنگین برای باز نگهداشتن مرز به روی شورشیان میپردازد» مینویسند در زمان عادی، حمل و نقل ۵۰ هزار پوند (بیش از ۲۲ تن) مرغ یخ زده به داخل عراق یک امر معمولی برای ترفان آیدین، کامیوندار ترک، است که سالها در جادههای بین ترکیه و عراق کار کرده است. ولی تجارت مرزی بین دو کشور ناگهان متوقف شده و بواسطه حمله شورشیان به عراق و ربودن ۸۰ شهروند ترک تعطیل شد.
زمانی مرز بین دو کشور بطور کامل باز بود، در حالی که ترکیه به گروههای مختلف شورشی با هدف سرنگون کرن رژیم اسد در سوریه اجازه ورود به میادین جنگ در سوریه را میداد؛ اما این در واقع زمینه مساعدی برای رشد گروه ستیزه گر سنی را در سوریه فراهم کرد، که اخیرأ به عراق حمله رعد آسا کرد.
آقای آیدین، در حالی که به صدها کامیون در مرز عراق صف کشیده بودند نگاه میکرد، گفت «برای ۳ سال، بخاطر سیاست ترکیه، ما پرچم داعش را در سوریه می دیدیم»؛ «ترکیه بگذار آنها وارد شوند».
اکنون، با اوج گیری داعش ، دولت ترکیه هزینه سنگینی برای هرج و مرجی که خود ایجاد کرد باید بپردازد.
سلی اوزل، استاد روابط بین المللی در دانشگاه کدیر هاس در استانبول گفت «سقوط موصل نتیجه شکست سیاست خارجی ترکیه در ۴ سال گذشته بود. من نمیتوانم رویداد موصل را از حوادث سوریه جدا کنم. سیاست ترکیه در قبال سوریه غیر واقعبینانه، گستاخانه، ایدئولوژیک و لجوجانه بود.»
برای سالها، یک سیاست عاری از مشکل با همسایگان، به ترکیه کمک کرد که به عنوان یک الگوی دموکراسی اسلامی و رشد اقتصادی بالا، مورد تحسین بود. ترکیه از گشایش بازار تجارت در عراق سودهای زیادی برد و در سال گذشته حدود ۱۲ میلیارد دلار کالا به عراق صادر کرد.
آتیلا یسیلادا، یک تحلیلگر در انستیتوی شرکای منابع جهانی میگوید: اگر جنگ گسترش یابد صادرات ترکیه به عراق ممکن است به یک چهارم یا حتی بیشتر کاهش یابد.
این زیانها از بعد از جنگ داخلی سوریه شروع شد، زیرا جنگ در آن کشور قدرت خرید کالاهای ترکیه را در سوریه از بین برد و صد ها هزار از پناهندگان سوری با گذر از مرز در ترکیه پناه گرفتند. ترکیه یک میلیارد و ۵۰۰ هزار میلیون دلار برای این پناهندگان هزینه کرد و هنوز هم افق پایان جنگ دیده نمیشود.
در گیریهای تازه در عراق، فقط بخش دیگری از شکست سیاستهای داخلی و خارجی دولت رجب طیب اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه است.
پیروزیهای درخشان اردوغان از زمان روی کار آمدن در یک دهه پیش اخیرأ با تظاهرات خیابانی، فاجعه ویرانگر معدن و رسواییهای دراز مدت فساد مخدوش شد. حمایت دولت اردوغان از بهار عرب باعث انزوای بیشتر او از متحدانش شد.
بسیاری در ترکیه دولت این کشور را مسئول تسهیل و تسریع رشد و اوجگیری افراطیون در سوریه میدانند. رهبان ترکیه درباره رشد جهادیها در نزدیک مرزشان با سوریه ابراز نگرانی کرده بودند و تلاشهایشان را برای ردیابی افراطیون شدت بخشیده بودند. اما آنها خیلی کم درباره رشد آنها در عراق حرف زده بودند. یک سخنگوی وزارت خارجه ترکیه از ابراز نظر در باره این که چگونه یورش داعش به عراق بر سیاست خارجی ترکیه اثر خواهد گذاشت، امتناع ورزید.
اخیرأ، نشانههایی دیده شد که ترکیه سیاست خود را با تغییرات منطقهای هماهنگ میکند. در ماه جاری، جبهه النصره در سوریه را درفهرست سازمانهای تروریستی قرار داد، در حالی که آمریکا یک سال و نیم پیش، این گروه وابسته به القاعده در سوریه را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده بود.
در آنکارا، اردوغان از کشورهای اروپایی در خواست کرد که از سفر جهادیها به ترکیه جلوگیری کنند.
سینان الگن، پژوهشگر ترکیه در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در بروکسل میگوید: مقامهای دولت ترکیه، اظهار نظری درباره تصرف کرکوک توسط نیروهای اقلیم کردستان عراق نکردند، چون ترکیه در عراقی که در لبه پرتگاه جنگ داخلی بین سنی و شیعه قرار گرفته، فقط به کردها به عنوان یک شریک مطمئن مینگرد.
گسترش خشونتهای اخیر در عراق بیشترین آسیب را به منطقه جنوب شرقی ترکیه وارد کرد که بیشرین منفعت را از توسعه روابط تجاری عراق و ترکیه کسب کرده بود، وبا بهم خوردن این مناسبات بیشترین آسیب را میبیند.
در «هاربر بوردر گیت» تغییر بسیار روشن است. جایی که تا چند هفته پیش روزانه بیش از ۲ هزار کامیون کالاهای ترکیه به عراق حمل میشد. حالا، به دلیل تقاضای کمتر و ریسک حمل کالا، کمتر از نیمی از آن کالاها به عراق حمل میشود. یعنی روزانه کمتر از هزار کامیون.
نمودار برجسته خطری که متوجه ترکیه است ربودن ۸۰ شهروند ترک توسط داعش در زمان سقوط موصل میباشد که هنوز در اسارت داعش هستند. در میان اسرا سرکنسول ترکیه در موصل، سه کودک و ۳۱ راننده کامیون دیده میشود. هیچیک از ربوده شدگان از زمان بازداشت دیده نشدهاند.
ربودن در آن مناطق باعث وحشت مردم شدهاند که به تجارت میان مرزی اتکا دارند.
«دروکولا» روستایی است با ۱۳۰۰ نفر جمعیت که هنوز برخی از ساکنانش در خانه های آجری–گلی زندگی میکنند و بیشتر مردهای این دهکده وقتی بزرگ میشوند به شغل کامیونداری روی میآورند. ۴ نفر از کامیونداران ربوده شده اهل این روستا هستند.
مهمت تورگوت، که پیش نماز مسجد محله است، گوید «این کل چیزی است که ما شب و روز درباره اش حرف میزنیم، ولی کاری چندانی نمیتوانیم بکنیم.»
نیهال سیمسک، که همسر و فرزند بزرگ او در اسارت داعش هستند، قاب عکس آن دو را به بازدید کنندگانی که به دیدن او در خانه سادهاش میروند نشان میدهد، روی ایوان میافتد، عکسها را در بغل میگیرد و اشک از چشمانش جاری می شود.« آنها فقط برای کسب در آمد رفته بودند؛ من بدون پول میتوانم زندگی کنم، ولی بدون آنها نمیتوانم.»
به گفته خانوادهها، رانندگان اسیر شده آن محله، ترتیبی دادهاند که چند تلفن همراه را بطور مخفیانه در اختیار داشته باشند تا گاهگاهی بتوانند با بستگانشان تماس بگیرند. به آنها غذا داده میشود و میگویند که مورد آزار و اذیت قرار نگرفتهاند. اما آنها هیچ نمیدانند که چه وقت آزاد خواهند شد.
مهمت کیزیل، صاحب شرکت حمل و نقلی که آن کامیونها را مدیریت میکرد، گفت که اعضای داعش ابتدا ۵ تا ۱۰ میلیون دلار برای آزادی آنها درخواست کرد، ولی او دخالتی نکرد چون دولت مسئولیت مذاکره را به عهده گرفت.
مقامهای ترک گفتند که برای آزادی بازداشت شدگان تلاش میکنند، ولی رسانهها از گزارش در این باره ممنوع شدند.
خطر هنوز باعث نشده که بیشتر رانندگان از رفتن به عراق خودداری کنند، صف طولانی کامیونها برای ترخیص گواهی بر این ادعاست.
بسیاری از رانندگان که برای بیش از ۲۴ ساعت در خط انتظار بودند با گوش دادن به موسیقی و بازیهای روی تلفنهایشان، درست کردن چای روی اجاقهای گازی کوچک و خوابیدن، وقت خود را سپری میکردند.
«عبدالحفور، یکی از رانندگان میگوید «اگر کارها بر اساس آنچه که باید باشد بود، کسی نمیتوانست حتی اینجا بایستد و حرف بزند.»
او افزود مثل بسیاری از همفکرانم، با وام گرفتن مبلغ زیادی یک کامیون خریدم و حالا ترس از این دارم که از عهده پرداخت اقساط ماهانه بر نیایم. برای کمک به در آمد خانواده، او ۳ تا از بچه هایش را برای کار در مزارع گوجه فرنگی و نظافت اتاق هتلها فرستاده است.
آیدین که مرغ یخزده حمل میکرد، میگوید ۴۷ هزار دلار برای خرید کامیونش بدهکارست و ماهیانه باید ۲۷۰۰ دلار بپردازد؛ ولی کسب و کار بسیار کند شده و از رونق افتاده، بطوری که او مطمئن نیست که بتواند از پرداخت اقساط ماهانه بر آید. او در ادامه گفت «ما باید به عراق برویم؛ گزینه دیگری نداریم.»