نورمن رول، مشاور ارشد «سیاستگذاری اتحاد علیه ایران هستهای» در گفت وگو با صدای آمریکا در مورد ارزیابی خود از کشتهشدن حسن نصرالله گفت: «نیروهای دفاعی اسرائیل، یک نسل از دستگاه رهبری حزبالله را از بین بردند. چیزی که از دست دادند فقط به هماهنگی دستگاه اداری محدود نمیشود. آنها چند دهه تجربه از جنگ و درگیری در سوریه و در رابطه با تهران را از دست دادند. ارتش دفاعی اسرائیل هویت شخصیتی حزبالله را تغییر داد.»
او در مورد جانشین احتمالی نصرالله گفت: «نعیم قاسم که جانشین احتمالی حسن نصرالله است، رابطهای با رهبر جمهوری اسلامی آن طور که نصرالله داشت، ندارد. در سطح بینالمللی شناخته شده نیست. حتی معلوم نیست نعیم قاسم بتواند با توجه به این که اسرائیل این همه فرمانده اسرائیل را شناسایی و مکانیابی کرده و از بین برده، بتواند دوام بیاورد. تغییر این سازمان هنوز مشخص نیست چون این درگیری هنوز در جریان است.»
مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند
نورمن رول در مورد تاثیر کشته شدن نصرالله بر جمهوری اسلامی گفت: «جمهوری اسلامی با دو چیز روبرو است. اول این که چطور بتواند حزبالله را به عنوان بخشی از محور مقاومت، حفظ کند. همان طور که در مورد حماس دارند همین کار را میکنند. برای چنین کاری اقدام دیپلماتیک نیاز است چون یک آتشبس میتواند حزبالله را در همان جایی که هست، نگه دارد. جمهوری اسلامی همچنین باید به فکر فضای داخلی لبنان باشد تا کسی احیانا حزبالله را از ناحیه قدرتی که دارد، بیرون نزند. بعد جمهوری اسلامی با استفاده از سپاه قدس تلاش خواهد کرد بازسازی حزبالله را دنبال کرده و از راه سوریه به آنها کمک برساند. مسئله دوم این است که جمهوری اسلامی همواره از سوی نیابتیهای خود، عملیاتی موفقیتآمیز علیه اسرائیل و آمریکا داشته است. ولی از هفتم اکتبر به بعد، نتوانسته از حماس حمایت کند. نتوانسته از حوثیها حمایت کند و غیر از دادن شماری اطلاعات و کارکنان به آنها در یمن، کاری نتوانسته بکند. الان هم میبینیم که توانایی حمایت از حزبالله لبنان را ندارد. مطمئنا بحثی خیلی جدی در تهران و با حضور مقامات سپاه قدس و دیگران در جریان است چون میخواهند بگویند ما باید راهی برای ایستادگی در کنار نیابتیهای خود پیدا کنیم. چالش اینجاست که حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و نیروی دفاعی هوایی اسرائیل باعث شده هرگونه حمله موشکی، احتمال موفقیت خیلی پایین داشته باشد. خط پیشتیبانی از تهران به حزبالله لبنان به طور مستمر از سوی اسرائیل در سوریه مورد حمله قرار میگیرد. و سوریه هم تصمیم گرفته از این درگیری کناره بگیرد. این برای آنها چالشی جدی خواهد بود. من مطمئن نیستم آنها بتوانند راهی برای خروج از این چالش پیدا کنند. من نگران تروریسم هستم. همچنین فعالیتهایی خارج از منطقه در آفریقا و آمریکای لاتین و آسیا نگران کننده است. به نظرم باید تمامی احتمالها را باز نگه داشت.»
او در مورد مقایسه تاثیر کشته شدن نصرالله با تاثیر کشته شدن قاسم سلیمانی برای جمهوری اسلامی چنین گفت: به طور قطع مشابه از دست رفتن قاسم سلیمانی است. هر دو معتمد و مشاوران با ارزشی برای مقام رهبری در ایران بودند. هر دو از موقعیت مقبولی از سوی سپاه قدس و تندروهای حاکم در ایران روبرو بودند. هر دو اصلیترین پایه در صادرات قدرت از سوی جمهوری اسلامی به جهان بودند. در نتیجه به لحاظ از دست دادن، به همان اندازه است.
مشاور ارشد سیاستگذاری اتحاد علیه ایران هستهای در مورد این پرسش که آیا فکر میکنید این فرصتی برای لبنان و متحدان دولت مرکزی خواهد بود که اختیاری سرتاسری در کشور داشته باشند؟ گفت: این پرسش خیلی سختی است چون موضوع فقط یک متغیر یعنی قدرت حزبالله نیست. بحث از چندین متغیر است و این که چطور سیاستمداران و طبقه تصمیمگیرنده در لبنان و نیروهای نظامی لبنان هر کدامشان چه برآوردی از تواناییهای خودشان دارند. این یک موضوع روز و در حال جریان است. این که در مورد آن چه فکر میکنند و چه میتوانند بکنند، زمانبر خواهد بود. قطعا خیلیها هستند که از بازگشت و تشکیل یک دولت قدرتمند در لبنان حمایت میکنند ولی حزبالله لبنان تنها دلیل نیست که لبنان هنوز یک رئیس جمهوری ندارد. حزبالله همچنین هزاران طرفدار در لبنان دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت و حتی با توجه به این که طبقههای اصلی مدیریت و رهبری حزبالله در حال حاضر از بین رفته است، ولی صدها فرمانده میانی و هزاران نیروی مسلح حزبالله هستند و این که با اینها چه کرد، مستلزم زمان است. ولی به نظرم پرسشی است که هنوز پاسخ قانعکنندهای ندارد که دولت لبنان چه میتواند بکند ولی ایدهال این است هم امنیت برقرار شود هم جامعه بینالمللی در کنار مردم لبنان قرار گرفته و حمایت مالی و سیاسی برسانند ولی اوضاع سختی است. ما در میانه انتخابات در آمریکا هستیم و هنوز خیلی پیچیدهتر از آنی هست که بتوانیم پیشبینی کنیم.