روایت‌ها از مسمومیت معترضان در بازجویی؛ برادر نوید افکاری: بدنش «بر اثر نوشاندن چای» ورم کرده بود

نوید افکاری (راست) و آرش فروزنده

پس از مرگ مشکوک آرش فروزنده معترض بازداشت‌شده، که بنا بر گزارش‌ها در پی مسمومیت ناشی از نوشیدن آب در بازجویی روی داده است، برخی بازداشت‌شدگان روایت‌های مشابهی را از مسموم‌شدن‌شان در بازجویی بیان می‌کنند.

از جمله سعید افکاری، برادر نوید افکاری معترض اعدام‌شده در توییتی نوشت، در بازداشت به نوید چای می‌نوشانده‌اند و این موجب ورم سر و بدن او شده بود.

سعید افکاری روز چهارشنبه ۹ فروردین در توییت‌هایی نوشت در هفته‌های اول بازداشت برادرانش، وقتی «نوید در آگاهی بود» پس از مدت‌ها «چند ثانیه توانستیم جلو در آگاهی ببینیمش. متوجه شدیم سر و بدن نوید به شدت ورم کرده» است.

او با تأکید بر این که «همه می‌دانیم در آگاهی غذای خیلی خیلی کمی می‌دهند»، افزود: «برادرهایم در مدتی که زندان بودند، جداگانه نگهداری می‌شدند و نزدیک به دو سال بعد از آن روز، بالأخره روزی، هر سه نفر به سلول‌های جداگانه انفرادی منتقل شدند که این سلول‌ها به هم چسبیده بودند و می‌توانستند صدای هم را بشنوند.»

سعید افکاری اضافه کرد: «وحید آن جا از نوید پرسیده بود دلیل آن ورم چه بوده؟ نوید برایش گفته بود که آن روزهای اول توی بازجویی، بازجوها به اجبار مدام بهش چای می‌دادند. و این چای‌ها باعث می‌شد شکلی از توهم بیاید سراغش و ورم کند؛ که بعدتر که آن روند قطع شد، ورم نوید هم تمام شد.»



بعد از مرگ مشکوک آرش فروزنده در پی مسمومیت ناشی از نوشیدن آب در بازجویی، حساب توییتری «۱۵۰۰ تصویر» که با تمرکز بر اعتراضات سراسری و نقض حقوق بشر در ایران فعالیت می‌کند نیز با استفاده از هشتگ «مسمومیت معترضین» ۱۱ روایت را از بازداشت‌شدگان منتشر کرده که تجربه‌ای مشابه داشته‌اند.

یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات گفته در «انفرادی اطلاعات دفعه اولی که چای دادند بهم، بعدش بالا آوردم و حالت تهوع و شکم‌درد داشتم. تقریبا روز هفتم انفرادی‌ام بود که بهم قرص دادند. آن روز زنی که شیفت بود گفت راه بیایی با بازجوها خلاص می‌شوی از این جا و بهم آب داد. آب بو می‌داد. من خوردم و حالم خیلی بد شد و سرگیجه و تهوع گرفتم و استفراغم خونی بود.»

این معترض بازداشت‌شده همچنین گفته است که پس از انتقال به بند سیاسی زندان، «دخترهایی که ارگان دیگری دستگیرشان کرده بود می‌گفتند آب معدنی دادند بهشان و بعد از خوردنش سردرد و حالت تهوع داشتند.»



یکی از بازداشت‌شدگان نیز از خوراندن اجباری قرص به بازداشت‌شدگان سخن گفته و تأکید کرده است که به آنها «قرص‌هایی را به اجبار می‌دادند که بسیاری چیزها را فراموش می‌کردند و امضایشان را پای نوشته‌هایی می‌دیدند که اصلا آنها را به خاطر نمی‌آوردند.»

شماری از بازداشت‌شدگان نیز از خوراندن اجباری قرص‌هایی توسط مقامات زندان سخن گفته‌اند. به گفته یکی دیگر آنها، بهداری زندان به زندانیان قرص‌هایی بدون نام و نشان می‌داد و به یکی از زندانیان در میان داروهایی که به او می‌دادند، «یک قرص نصفه هم اضافه کرده بودند که هر چه می‌پرسید این چیست، جواب نمی‌دادند.»

یکی دیگر از بازداشت‌شدگان اعتراضات نیز تأکید کرده «بطری آبی که روز اول روی میز بازجویی بود، پلمب نبود.» او اضافه کرده، «به خاطر نور کم اتاق نتوانستم رنگش را تشخیص بدهم، اما بی‌رنگ نبود.»

این معترض بازداشت شده، با بیان این که آب «مایل به زرد کم‌رنگ» بوده، گفت: «بازجو قبل این که شروع به حرف زدن کند ازم خواست برای آرام شدنم آب را بخورم.»

او اضافه کرد که «برای خلاص شدن فقط یک کم خوردم» و بویی شبیه به «بوی پلاستیک سوخته یا علف سوخته» می‌داد و «همان شب تب کردم. تب بالا همراه با تنگی نفس و سرفه. نمی‌دانم به خاطر سرفه زیاد حالت تهوع گرفتم یا به خاطر آب.»

یکی دیگر از بازداشت‌شدگان شهادت داده است که برای او در بازجویی‌ها چای آورده‌اند و «چون شنیده بودم ممکن است چیزی تویش باشد نمی‌خوردم، ولی در نهایت با اصرار بازجو مجبور شدم بخورم.»

او تأکید کرده که «همان جا سرگیجه گرفتم و فشارم افت پیدا کرد» و بازجو «می‌خواست به زور برای من دکتر بیاورد» و زیر بار نرفته است. این معترض بازداشت‌شده می‌گوید «ولی متأسفانه مشکل ادرار پیدا کردم و بعد گذشت چهار ماه همچنان این مشکل با من مانده و الآن حتی نمی‌توانم ادرار خودم را نگه دارم.»


به گفته یکی دیگر از بازداشت‌شدگان، در پنج روزی که در «یک اتاقک توی کلانتری» بوده‌اند، به او و دیگر بازداشت‌شدگان «آبمیوه سن‌ایچ» داده‌اند، «ولی باز بود و خودشان داخلش نی انداخته بودند.»

او می‌گوید: «ما را مجبور کردند ازش بخوریم. بوی مخلوط پنی‌سیلین و الکل می‌داد. من آن چند روز فقط دل‌درد گرفتم و لرز و برون‌روی شدید.»

این معترض بازداشت‌شده می‌گوید حال هم‌بندی‌اش «خیلی بد شد» و او را «به بیمارستان بردند.» او می‌گوید با گذشت «حدود پنج ماه» همچنان «بیشتر اوقات برون‌روی» دارد.

آرش (میلاد) فروزنده جمالی، معترض اهل آبادان و ساکن تهران، پس از آزادی از یکی از بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی جان باخت. گفته می‌شود آقای فروزنده پس از نوشیدن آبی که در بازجویی به او داده بودند، دچار مسمومیت شد.